لیلا شکیبمهر، خبرنگار: روایتها قصه شکستها و پیروزیهای آدمها هستند. اگر راوی بتواند طوری قصهاش را تعریف کند شنونده با همه بخشهای آن همراه شود، با زمین خوردن او زمین میخورد، همراه با او در دوراهیها گیر میکند و در همه غمها و شادیهایش شریک میشود. در ادبیات پایداری ما قصههای مستند بسیاری نوشته شده است که چندین نفر در نگارش آن دخیل بودهاند، یکی راوی یا راویان آنچه اتفاق افتاده و یکی نویسندهای که مسئول جمع کردن همه روایتهای گاهی ضد و نقیض در یک قصه منسجم است. اغلب این کتابها در حقشان کوتاهی شده. این کوتاهی نه از سوی بازار و مخاطب بلکه از سوی نویسنده صورت گرفته است. نویسنده در بیشتر کتابهای مستند ادبیات پایداری اغلب اوقات نمیتواند مخاطب خود را با ماجراهای قهرمان قصهاش همراه کند. او را بر سر دو راهی تصمیمگیریهای قهرمان قرار دهد و در غم و شادیاش شریک کند، زیرا اصلا خودش با او همراه نشده است! اولین و مهمترین وجه متمایزکننده «روزهای پیامبری» با سایر تولیداتی از این دست، عجین شدن نویسنده با قهرمان قصهاش، قبل از نگارش کتاب است. گویی هیچ واسطهای این وسط وجود ندارد و خود حدادزادگان اینقدر منسجم، تکههایی از زندگیاش را تدوین کرده و با محوریت یک خط داستانی آنها را روایت کرده است. البته باید گفت در بخشهایی از کتاب این ویژگی برجسته افت میکند. کتاب از زاویه دید اول شخص نوشته شده تا خواننده بتواند خود را به شخصیت اصلی داستان نزدیک کند، اما نویسنده روزهای پیامبری در بخشهایی از کتاب، جهانبینی و تجربیات خودش در جای حدادزادگان قرار میگیرد و بر تجربه زیسته حدادزادگان سایه میاندازد. همان چیزی که در بخش اول کتاب نقطه قوت نویسنده است، در بخش دوم به نقطه ضعفش تبدیل میشود. توصیفات کتاب زنده و دقیق و روشن است. تجربههای متفاوت حدادزادگان او را به یک گنجینه تبدیل کرده که اطلاعاتی فراتر از آدمهای معمولی از ترس، خشم، استیصال، روابط انسانها و حالات روحیشان دارد. روحالله شریفی، با ذکاوت خاصی از بین خاطراتی که حدادزادگان برایش تعریف کرده، دست به انتخاب زده است. او خاصترین این خاطرهها را کنار هم چیده است. برای مثال پیامبر این قصه صدها خبر شهادت را به خانواده شهدا داده است ولی ما از این بین در کتاب با سختترین آنها مواجهیم. لحظهای که او قرار است خبر شهادت برادر خودش را بدهد قطعا یکی از تاثیرگذارترین متون ادبیات پایداری ما محسوب میشود. از طرف دیگر نویسنده این کتاب به خاطرات غمبار این پیامرسان جنگ تحمیلی بسنده نکرده است. بار طنز برخی از جملات بسیار زیاد است. همچنین او در جایی از کتاب مثلا وقتی حدادزادگان در سن پایین در قبر میافتد، حس ترس مخاطب را به شکل خوبی برمیانگیزد. این همراه کردن انواع حسهای خواننده حین خواندن متن نیز از برجستهترین ویژگیهای روزهای پیامبری است. کتاب روزهای پیامبری با همه نقاط ضعف و قوتش، با لهجه قزوینی گاه به گاهش، با نثر روان و دلنشینش میتواند چراغ راهی برای آینده ادبیات پایداری و روایتنویسی باشد. بخشی از ادبیات ما که اگرچه پر تولید و پر رونق است اما بهلحاظ کیفیت متن و گرداندن قصه، سالهاست انگار در یک نقطه مانده است.