علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: میزان مشارکت مردم در انتخابات یکی از مهمترین فاکتورها برای ارزیابی پشتوانه اجتماعی هر ساختار سیاسی محسوب میشود. بالابودن مشارکت باعث میشود کسانی که به طمع نابودی یک کشور و ساختار سیاسی حاکم بر آن طرحریزی کردهاند از موضع خصمانه خود عقبنشینی کرده و در مواجهه با قدرت مردمی احتیاط بورزند. رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با مردم قم تاثیر حضور مردم در شکست سیاستهای دشمن را اینگونه متذکر شدند: «اگر جنگ تحمیل میکنند، دشمن در جنگ شکست میخورد، اگر حمله کودتایی میکنند، شکست میخورد؛ اگر حمله امنیتی میکنند، شکست میخورد؛ علت این است که مردم در صحنه حاضرند. آنجایی که توانستند مانع از حضور مردم در صحنه بشوند، دشمن پیروز شده.» اهمیت حضور مردم در صحنه متعاقبا بسترسازی برای افزایش مشارکت مردمی در انتخابات به عنوان یکی از جلوههای حضور مردم را به امری الزامی تبدیل میکنند که تحقق آن در گرو اتخاذ مجموعهای از اقدامات ایجابی و تبلیغاتی است. پیش از این در گزارشی با عنوان فرمول هشتگانه غنیسازی انتخابات برخی از مهمترین اقدامات سلبی و ایجابی که در مدت کوتاه باقیمانده تا موعد اخذ رای باید اتخاذ شود مورد اشاره قرار گرفت؛ اقداماتی که قدرت ایجاد امید و انگیزهبخشی برای افزایش مشارکت را داشته باشد. فارغ از اقدامات سلبی و ایجابی تبلیغات همواره عنصر موثر برای ایجاد برانگیختگی در مردم است. در ادامه به وضعیت سیاسی احزاب و رسانهملی به عنوان مهمترین ارکان بهکارگیری ابزار تبلیغات در آستانه دو ماه تا انتخابات مجلس پرداخته شده است.
تخریب ناتوانی سیاسی اصلاحطلبان بر سر مشارکت
یکی از مهمترین دلایلی که برخی اصلاحطلبان برای عدم حضور فعالانه در انتخابات مطرح میکنند این است که کاندیداهایشان ردصلاحیت شده و گزینه مطلوبی ندارند. این ادعا درحالی مطرح میشود که در سال 92 علیرغم حضور چهرهای همچون محمدرضا عارف که رئیس بنیاد باران بوده و از نزدیکان به خاتمی محسوب میشود، جریان اصلاحطلب از حسن روحانی حمایت کرد تا نشان دهد کنش سیاسی خود را بر مبنای کسب رای تعریف کرده و نه حمایت از چهرههای مطلوب. با شکست سیاستهای اجرایی روحانی و کاهش محبوبیت او در جامعه اما چهرههای اصلاحطلب مسیر مرزبندی با روحانی را در پیش گرفته و با اصولگرا خواندن او سعی در سلب مسئولیت از خود داشتند. پس از سال 92 اصلاحطلبان با محتمل دانستن پیروزی خود به صورت گسترده در انتخابات شرکت کرده و نقش موثری در مجلس دهم داشتند. اما کاهش بدنه اجتماعی بار دیگر آنها را به قهر با صندوق در سال 98 کشاند. حال اما پس از چهار سال اصلاحطلبان باوجود اینکه ژست مخالف خود را حفظ کردهاند بار دیگر به صندوق رای اقبال نشان داده و در آن ثبتنام کردهاند. عدم داشتن ایده ایجابی و نداشتن برآورد صددرصدی از پیروزی در انتخابات اما باعث شده این جناح نیز دست به عصا حرکت کرده و کنش انتخاباتی فعالانهای نداشته باشد. درصورتیکه نظرسنجیهای روزهای پایانی شکست اصلاحطلبان را پیشبینی کند باید بار دیگر منتظر بهانهجوییهایی باشیم که به قیمت کاهش میزان مشارکت برای اصلاحطلبان وجههای مظلومانه میسازد. مهمترین دلیل اتخاذ این رویکرد مذبذبانه این است که این جناح سیاسی ایده جدیدی برای تحول در ساختار حکمرانی ندارد. تکرار کلیدواژههای مصرفشده در حوزه سیاست خارجی نیز گواه دیگری برای اثبات این است که اصلاحطلبان از ارائه ایدههای جدید برای تحول در ساختار حکمرانی تهی ماندهاند.
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.