هومن جعفری، خبرنگار: هنوز یادم نرفته که دو، سه سال قبل بود و همه مشغول بحث از دنیای انافتی. فقط اهل فن میدانستند چیزی آمده به نام انافتی که میتواند گرانقیمت باشد. نگاهی حاکم بود که انافتی را خلاقانهترین روش دنیا برای پولشویی میدانست. حرف غلطی هم نبود. شما میتوانید خیلیراحت یکمیلیون دلار برای یک انافتی به هر آدرسی پرداخت کنید. آن انافتی چیست؟ عکس گاوی خندان! میتوانید آن را به رایگان دانلود کنید. میتوانید هزار دلار بدهید تا برایتان تابلویش را بکشند. چرا باید یکمیلیون دلار بدهید تا انافتی گاو خندان یا میمون لرزان یا گربه رقصان را بخرید؟ آیا جز پولشویی دلیل دیگری هم دارد؟ آنموقع فکر میکردم که نه، نمیتواند. الان که کمی بیشتر در دنیای «توکنهای بدون همتا» چرخیدهام، میگویم میشود. پولشویی یک بخش این صنعت است. بخش دیگر تبلیغات لاکچریطور است.
در حراج سالانه هنر در تهران یا در تمام حراجیهای دیگر در دنیا، کلانترین ارقام برای تابلوها پرداخت میشود، بیآنکه کسی بگوید مسخره است! ولی یادتان باشد هنرمندانی که تابلوهایشان چند ده میلیون دلار فروخته میشد، در فقر و حتی گرسنگی از دنیا رفتهاند. خرید این آثار نوعی سرمایهگذاری فرهنگی است. حالا من درک میکنم پرداخت مبلغی کلان برای یک تابلو از رامبراند، توجیه اقتصادی دارد. این تابلو برای صاحبش شهرت و از همه مهمتر شبکهای از دسترسی به آدمهای قدرتمند را بهارمغان میآورد. فرض کنید شما داخل خانهتان تابلویی از داوینچی داشته باشید. سالانه صدها میلیاردر، کلکسیونر، محقق، روزنامهنگار، سیاستمدار و آدمهای بانفوذ از شما میخواهند اجازه بدهید این تابلو را ببینند. به قدرتی بیندیشید که در اختیار شما قرار میگیرد که اجازه بدهید پاپ یا فلان سناتور یا فلان عضو مافیای ایتالیا به خانهتان بیاید تا این تابلو را ببیند. میتوانید شبکه نفوذ و ارتباط صاحب این تابلو را تخمین بزنید؟
فقط پولشویی نیست. فقط شبکه ارتباطی و نفوذ هم نیست. دلیل دیگرش میتواند شهرتطلبی و نوکیسگی باشد، مثلا یک ثروتمند تازه به دوران رسیده برای پذیرفته شدن در محفل اعیان، صدها میلیون دلار میدهد تا یک کلکسیون هنری بزرگ بخرد، بعد از مدتی آدمها ناچارند به او سر بزنند.
حالا بازی جدیدی شروع شده. شما میتوانید با خریدن انافتیها هم روی آینده سرمایهگذاری کنید، هم برای خودتان شهرت و ارتباط بخرید و هم میتوانید شبکه نفوذ ترتیب بدهید. وقتی تابلویی از داوینچی در پذیرایی شما آویزان است، سناتورها و مافیای ایتالیا با شما رفیق میشوند. وقتی شما گرانترین کلکسیون انافتیها را دارید، رفیق بیل گیتس و ایلان ماسک میشوید. نکته را میگیرید؟ انافتی گرافیکی میمون خندان، 10 هزار دلار نمیارزد. انافتی گرافیگی گوسفند خوشحال 100 هزار دلار نمیارزد؛ این را همه میدانند اما این پول پرداخت میشود درست مثل حراج تهران. سالی یکبار، فهرست تابلوها و مجسمههای فهرستشده در حراجی تهران را مرور میکنم و با خودم میگویم هنرشناس نیستم اما این تابلو هفتمیلیارد نمیارزد. مجسمهشناس نیستم اما قیمت 10 میلیارد برای این کار هیچ توجیهی ندارد. توجیه همانی است که نوشتم. پولشویی، شهرت طلبی، نوکیسگی و صد البته شبکه ارتباطی.
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.