در استقبال از نقد یک برنامه‌ساز به «فرهیختگان»؛
اکبر نبوی: «علاقه‌مندیم کسانی که ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند فضای گفت‌وگو با ما را تداوم دهند، چون برنامه قاف قرار است یک بستر هم‌سخنی جمعی درست کند و چشم‌‌انتظار هستیم تا مخاطبان ‌قاف‌ با اشکال مختلف با ما تبادل دیدگاه کنند؛ انتقاد کنند و پیشنهاد بدهند تا بتوانیم گستره این برنامه را افزایش دهیم.»
  • ۱۴۰۲-۱۰-۲۱ - ۰۰:۲۸
  • 00
در استقبال از نقد یک برنامه‌ساز به «فرهیختگان»؛
ما شفاف هستیم، شما برآورد برنامه‌های ۵ درصدی را می‌گویید؟
ما شفاف هستیم، شما برآورد برنامه‌های ۵ درصدی را می‌گویید؟

معین احمدیان، دبیر گروه فرهنگ: 1- مجله تصویری «قاف» دوشنبه 18 دی‌ماه به میزبانی ‌اکبر نبوی‌ و با همکاری روزنامه «فرهیختگان» کار خود را شروع کرد و اولین میهمان این برنامه، پرویز پرستویی، بازیگر سینما و تلویزیون بود. این مصاحبه تصویری بازخوردها و نظرات متفاوتی به همراه داشت و تکه‌هایی از آن در فضای مجازی، بازنشر شدند. واضح است که در نخستین گام این برنامه، نقدهایی از جانب مخاطبانش مطرح شود و این نشانگان قابل اعتنایی است از اینکه ‌قاف‌، در دیده شدن و تعاملی بودن با مخاطب، موفق بوده است. البته این همان خواسته‌ای است که طراحان و سازندگان قاف، به دنبال آن هستند و اکبر نبوی، سردبیر قاف هم در یادداشتی که برای این برنامه نوشته بود بر این نکته تاکید داشت و نوشت: «علاقه‌مندیم کسانی که ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند فضای گفت‌وگو با ما را تداوم دهند، چون برنامه قاف قرار است یک بستر هم‌سخنی جمعی درست کند و چشم‌‌انتظار هستیم تا مخاطبان ‌قاف‌ با اشکال مختلف با ما تبادل دیدگاه کنند؛ انتقاد کنند و پیشنهاد بدهند تا بتوانیم گستره این برنامه را افزایش دهیم.»
2- سازندگان ‌قاف‌ برای این برنامه، کارکردهای ویژه‌ای در ساحت فرهنگ و هنر قائلند که مبتنی بر ظرفیت تعاملی فضای مجازی و امکان گفت‌وگو برای حل مسائل فرهنگی است؛ اما ظاهرا انتشار ‌قاف‌ کارکرد دیگری هم داشته که همان فاش کردن واکنش‌های آنی و احساسی معترضان به رویه انتقادی روزنامه «فرهیختگان» است. به عنوان مثال مجری برنامه «سیدخندان» یکی از کسانی است که کمتر از 24 ساعت پس از انتشار ‌قاف‌ در بستر یوتیوب فیلترشده، به کنایه درمورد تعداد بازدیدهای این برنامه نوشت. ظاهرا ریشه دلخوری او به یادداشتی برمی‌گردد که سردبیر روزنامه «فرهیختگان» ۹ ماه پیش در نقد برنامه‌های نوروزی نوشته بود و در گوشه‌ای از این یادداشت راجع‌به تعداد مخاطبان سیدخندان و کارکرد پخش این برنامه در شب‌های نوروز از مدیران تلویزیون سوال می‌شد. نکته جالب در نوشته مجری سیدخندان این است که تلویحا پذیرفته برنامه‌اش مخاطب چندانی ندارد و برای قضاوت درمورد آن نباید به آمار و ارقام مخاطبان استناد کرد و ماجرا جایی جالب‌تر می‌شود که توجه کنیم نگارنده چنین نقدی به تعداد مخاطبان قسمت اول برنامه قاف در ۲۴ ساعت ابتدایی انتشارش، خودش نتوانسته سیدخندان را در ۱۵ شب نوروز و در یکی از بهترین شبکه‌های تلویزیون، به رکورد مخاطبان بالای ۵ درصد برساند.
3- نکته قابل تامل دیگر در نوشته مجری سیدخندان این است که به نظر می‌رسد او بیشتر از خود ما فرهیختگانی‌ها وزن واقعی این مجموعه رسانه‌ای را می‌داند و برای همین است که آمده و مجله تصویری ‌قاف‌ را یک روز بعد از تولدش، با رسانه عریض و طویلی مثل صداوسیما و برنامه‌های پرخرج تلویزیون مقایسه می‌کند. می‌شود اینگونه هم تعبیر کرد که او هنوز اندازه و قواره جایگاهی که در آن قرار گرفته و برنامه می‌سازد را نمی‌شناسد که آمده و دست به چنین مقایسه‌ای می‌زند. اتفاقا انتقاد «فرهیختگان» به ساختار فعلی صداوسیما، به خاطر غلبه این نگاه و افراد است که فهم درست و دقیقی نسبت به قوای فنی و محتوایی رسانه‌ ملی ندارند و با اشتباهات محاسباتی متعددشان در به‌کارگیری توانمندی این رسانه، چنین وضعیتی را برای امروز تلویزیون رقم زده‌اند. در ۲۴ ساعت اول انتشار قاف، بخش‌های متعددی از آن در فضای مجازی بازدید میلیونی پیدا کرد اما بخشی که بیش از همه با واکنش کاربران همراه بود و بازنشر بیشتری داشت، جایی بود که پرویز پرستویی می‌گفت: «این تلویزیون حق ندارد مرگ مرا زیرنویس کند»، ببینید چه وضعیتی را برای تلویزیون رقم زدند که از آن همه گزاره درباره حب ایران و وطن‌دوستی پرستویی، این جمله وایرال می‌شود؟
4- محمدرضا شهبازی، مجری سیدخندان که پیش از این عمده‌ترین سابقه‌اش فعالیت در فضای مجازی بود، ‌جای دیگری از همین نوشته، به هزینه‌های ساخت و انتشار مجله اینترنتی قاف کنایه زده است. این از عجیب‌ترین بخش‌های نوشته او به‌حساب می‌آید؛ چرا‌که به‌نظر می‌رسد نویسنده فراموش کرده حالا دیگر چندسالی است برنامه‌ساز تلویزیون است نه فعال توییتری و از اینجا به بعد باید پاسخگوی هزینه‌های تولید برنامه‌های خودش باشد تا مطالبه‌ از دیگران. با این حال اگر او بیاید و هزینه‌های تولید برنامه‌هایی که ساخته و کمتر از ۵ درصد مخاطب داشتند را به‌صورت شفاف اعلام کند، سازندگان قاف هم از این شفافیت مالی استقبال کرده و هزینه تولید این برنامه را در صفحات روزنامه «فرهیختگان» منتشر خواهند کرد.
فقط برای شروع این چالش شفاف‌سازی، می‌توانیم اشاره کنیم که جناب پرویز پرستویی، ریالی برای حضور در این برنامه نگرفت و با ماشین خودش آمد و چون برنامه دیروقت ضبط می‌شد، تنها هزینه‌ای که ما کردیم یک پرس غذای ۱۲۰ هزارتومانی بود. البته آقای پرستویی همین غذا را هم نمی‌خواست و بعد از برنامه آن را برای کودک دستفروش سر چهارراه برد. حالا سوال از مجری محترم سیدخندان این است که آیا همکاران شما در تلویزیون حاضرند فاکتور بازیگران و میهمانان شب یلدای تحولی‌شان را منتشر کنند؟ چند مورد از این هزینه‌ها که به گوش ما رسیده، عددهای بسیار بالایی را نشان می‌دهد و شما برای روشن‌تر شدن بحث می‌توانید زحمت اعلام بقیه را خودتان بکشید؛ آن طنزگو یک میلیارد تومان، آن آقای فوتبالیست ملی‌پوش۵۰۰ میلیون تومان، آن مربی فوتبال ۲۰۰ میلیون تومان و بازیگران طنز هم ۵۵۰ میلیون تومان.

5- کاری که در مجله تصویری قاف می‌کنیم، جبران خطاهایی است که تلویزیون امروز در نسبت با اهالی فرهنگ و هنری گرفتارش است. کارگزاران صداوسیما در تمام مدتی که تصدی این سازمان بزرگ و مهم و موثر به دست‌شان بود نه در کشف و تربیت چهره‌های جدید توفیقی داشتند و نه در تعامل و مدیریت چهره‌هایی که سابق بر این شهرت و محبوبیتی به‌دست آورده بودند. برنامه قاف یکی از تلاش‌های ریز و درشتی است که در گوشه و کنار فضای رسانه‌ای کشور برای پر کردن خلأ به‌وجود‌آمده در سیمای ملی صورت می‌گیرد و می‌خواهند به هر ترتیبی شده، مخاطبان را در مدار گفتمانی ملی و معقول نگه دارند. به‌علاوه گفت‌وگو با اهالی فرهنگ کاری است که هم در پشت دوربین و هم روبه‌روی آن باید توسط عوامل صدا‌و‌سیما انجام می‌شد. این کار با به خرج دادن مقداری هوش و جوانمردی و تدبیر و دلسوزی امکان‌پذیر بود و شاید قاف بتواند نشان دهد تلویزیون انجام چه ماموریت مهمی را ترک کرده است.

ادامه مطلب را اینجا بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰