عملیات استشهادی اخیر در مسجدالاقصی نقطهعطف جدیدی در تاریخ مبارزات رزمندگان فلسطینی با نظامیان رژیم صهیونیستی به شمار میرود. همگان اذعان دارند این عملیات که توسط سه جوان فلسطینی اجرا و درنهایت به عملیات «محمدیه» معروف شد، موفقیتآمیز بوده است؛ چراکه بهدنبال آن دو نظامی صهیونیست کشته و سه تن دیگر زخمی شدند. تلفات رژیم صهیونیستی در عملیات «محمدیه» در تاریخ عملیاتهای استشهادی شهروندان فلسطینی در اراضی اشغالی، کمنظیر بوده است. عملیات صورتگرفته از چند جهت حائز اهمیت است که به اختصار به آنها اشاره میشود: 1ـ با وجود تمامی تلاشهای صورتگرفته از سوی صهیونیستها برای متوقف ساختن روند انجام عملیاتهای استشهادی در اراضی اشغالی، فلسطینیان همچنان به این بهعنوان یک گزینه استراتژیک برای مقابله با اقدامات متجاوزانه رژیم اشغالگر قدس و زمینگیر کردن این رژیم غاصب مینگرند. طبیعی است مردم مظلوم و بیگناهی که از هیچ حمایتی برای ایستادن در برابر صهیونیستهای تا دندان مسلح برخوردار نیستند، با هدف احقاق حقوق پایمالشده خود، آنهم در سایه سکوت سنگین قدرتهایی که به دروغ از بام تا شام شعارهای حقوق بشری سر میدهند، بهپا خیزند و به انجام عملیات استشهادی مبادرت ورزند.
2 ـ شهروندان فلسطینی که همواره زیر یوغ اشکال مختلف ظلم و ستم رژیم صهیونیستی زندگی کردهاند، حتی از سادهترین ابزار و امکانات نظامی برای مقابله با ارتش تا دندان مسلح این رژیم برخوردار نبوده و نیستند؛ از همین روی به هیچوجه نمیتوان سخن از وجود موازنه قدرت در اراضی اشغالی به میان آورد. در این میان فلسطینیان حق دارند برای دفاع از اراضی و مقدسات خود به هر وسیلهای تمسک جویند. عملیات شهادتطلبانه نیز یکی از اقدامات شجاعانهای است که فلسطینیان با انجام آن درواقع «با یک تیر دو نشان» را هدف قرار میدهند؛ از یکسو تداوم توسل به گزینه «مقاومت مسلحانه» بهعنوان تنها راهکار مقابله با تلآویو را تضمین میکنند و از سوی دیگر فریاد مظلومیت خود را به گوش مسلمانان و آزادگان جهان میرسانند.
3 ـ سلسله عملیاتهای استشهادی در اراضی اشغالی مهر تاییدی بر زندهبودن انتفاضه در سرزمین فلسطینیان محسوب میشود. رژیم صهیونیستی و حامیان منطقهای و بینالمللی آن طی سالهای اخیر تمام تلاش خود را برای توقف انتفاضه فلسطینیان در برابر خود بهکار بستند. آنها حتی از طریق رسانههای بینالمللی که در اختیار دارند به افکارعمومی وانمود کردهاند که دیگر چیزی تحتعنوان انتفاضه در اراضی اشغالی وجود ندارد. صهیونیستها از انتفاضه فلسطینیان در طول تاریخ خاطرات خوشی ندارند؛ آنها بهخوبی میدانند که همین انتفاضه بود که در سال 2015 تمامی نقشههای آنان را برای تقسیم زمانی و مکانی مسجدالاقصی بر باد داد. اصرار تلآویو بر پایان انتفاضه در اراضی اشغالی در حالی است که مبارزان فلسطینی معتقدند هیچ انتفاضه جدیدی در کار نبوده و آنچه در سرزمینشان اتفاق میافتد، درواقع تداوم همان انتفاضه و انتفاضههای پیشین است. براساس آنچه گفته شد، عملیات شهادتطلبانه مصداق بارز تداوم انتفاضه آنهم با تکیه بر گزینه «مقاومت مسلحانه» است.
۴- برملاشدن دروغ اعراب مبنیبر حمایت از مقاومت؛ سران کشورهای عربی ـ اسلامی همواره مدعی حمایت از فلسطینیان و مساله فلسطین بودهاند. آنها حتی مدعی هستند مساله فلسطین صرفا مسالهای مربوط به جهان عرب بوده و دیگر کشورها بهویژه جمهوری اسلامی ایران حق مداخله در آن را ندارند. با این حال سران هیچیک از این کشورها که داعیهدار حمایت از قدس و مبارزه با اشغالگران هستند، حاضر نشدند به تکلیف شرعی و انسانی خود در برابر تحولات اخیر اراضی اشغالی عمل کرده و در قامت دفاع از حقوق پایمالشده فلسطینیان برآیند. صهیونیستها طی روزهای اخیر شماری از شهروندان فلسطینی را به شهادت رساندند و بیش از 200 نفر دیگر را راهی بیمارستان کردند؛ با وجود این هیچ صدایی از سوی شیخنشینان مدعی حمایت از مساله فلسطین شنیده نشد. امروز دیگر بر هیچکس پوشیده نیست که قاطبه گروههای مقاومت فلسطینی، نه کشورهای عربی بلکه جمهوری اسلامی ایران را بزرگترین حامی مساله فلسطین قلمداد میکنند و از کشورهای عربی ـ اسلامی به دلیل عدم تحرک در برابر اقدامات جنایتکارانه صهیونیستها علیه مقدسات فلسطینیان و بهویژه مسجدالاقصی بهشدت انتقاد دارند. درست زمانی که مردم فلسطین به کمک سران کشورهای اسلامی برای به نتیجه رساندن انتفاضه خود احتیاج داشتند، توسط آنها طرد شدند. بدونشک اگر ثروتهای عظیم مادی کشورهای جهان عرب بهجای هزینهشدن در جنگهای بیهوده منطقهای، به سمت آزادی شهر قدس سوق داده میشد، امروز شاهد جولان دادن صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی نبودیم.