یک سال بعد از وقایع ۱۴۰۱ هنرمندان فراری چطور سقوط کردند؛
مشکل خیلی از چهره‌های مشهور ایرانی این است که تمام شدن را بلد نیستند. اساسا یکی از مشکلات عمده‌ای که ما در کشورمان داریم همین است و قضیه محدود به هنرمندان یا چهره‌های مشهور ورزشی و رسانه‌ای نمی‌شود.
  • ۱۴۰۲-۱۰-۱۷ - ۰۰:۲۶
  • 00
یک سال بعد از وقایع ۱۴۰۱ هنرمندان فراری چطور سقوط کردند؛
رویای وارونه لمپن‌اپوزیسیون
رویای وارونه لمپن‌اپوزیسیون

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ: مشکل خیلی از چهره‌های مشهور ایرانی این است که تمام شدن را بلد نیستند. اساسا یکی از مشکلات عمده‌ای که ما در کشورمان داریم همین است و قضیه محدود به هنرمندان یا چهره‌های مشهور ورزشی و رسانه‌ای نمی‌شود. گاهی در میان سیاستمداران یا اندیشمندان و حتی فعالان بزرگ اقتصادی هم این را می‌بینیم که تمام شدن را بلد نیستند و وقتی فصل آن فرا رسید، ترجیح می‌دهند خودشان را به لجن بکشند اما باقی بمانند. میگل ده اونانومو، فیلسوف و ادیب اسپانیایی در کتاب «درد جاودانگی» می‌نویسد که وقتی کودک بود و از زبان معلمان کاتولیک اوصاف جهنم را می‌شنید، ته دلش شاد می‌شد که حتی اگر شده در جهنم، بالاخره فانی نیست و جاودانه می‌ماند. در میان مشاهیر و قدرتمندان ایرانی هم گاهی به وجود این دست درون‌مایه‌های روحی و روانی برمی‌خوریم و یکی از مظاهر اعلای آن چهره‌های مشهوری هستند که اصطلاحا به آنها گفته می‌شود سلبریتی. هر کس پا در این وادی می‌گذارد باید بداند که یک روز ممکن است تمام شود. باید بداند که تا ابد قرار نیست روی فرش قرمز و میان چک‌چک شاتر عکاسان راه برود. آن چهره مشهور باید بداند تا همیشه در بر همین پاشنه نمی‌چرخد که با پدیدار شدن سه‌رخ او از روزنه باز آن، جماعتی به هوا بپرند و هورا بکشند. او باید روزی که قرار است از زمین بلند شود به اینکه قرار است روزی دیگر فرود بیاید هم فکر کرده باشد. تا قبل از اینکه شبکه‌های اجتماعی و مجازی وارد ایران شوند و اصطلاح سلبریتی معنا پیدا کند هر هنرمند و فوتبالیست و خواننده‌ای یک روز مطرح می‌شد و روزی دیگر کسی دیگر جایش را می‌گرفت، اما پدیده سلبریتیسم بیشتر از هر چیز و هر کس به خود این شخصیت‌های معروف صدمه زد؛ چراکه آنها را بیشتر از جایگاه تخصصی‌شان در هنر یا ورزش بالا کشید و در ذهن و روان‌شان توقعاتی نسبت به شأن اجتماعی‌شان پدید آورد که نمی‌توانست پایدار باشد. آنها بعد از این فوران دفعی و غافلگیرکننده وقتی فواره سرنگون شد و به دوره تمام شدن رسیدند، دیگر آدم‌هایی نبودند که بتوانند به‌طور طبیعی یک پایان بی‌حاشیه و محترمانه را بپذیرند و به هر دری زدند، به هر دریچه‌ای متوسل شدند و هر دایره‌ای نواختند تا جاودانه بمانند. شکست‌های پی‌درپی آنها در این در و بی‌در زدن‌ها باعث می‌شد که از لحاظ روحی بیشتر فرو بپاشند و رفتارهای دیوانه‌وارتری انجام بدهند و مرتب جایگاه جاودانه‌شان در جهنم را بیشتر به قعر فرو می‌بردند. آنها حالا شبیه به خالدین نار شده‌اند. چیزی که در متون مقدس ابراهیمی از آن به‌عنوان باقیان ابدی جهنم یاد شده؛ «همه را به ترتیب خدا می‌بخشد و همه از سوختن در دوزخ معاف می‌شوند به جز لجبازان» این تمثیل در شرح وضعیت کسانی که برای باقی ماندن در کانون توجه از هیچ حرکتی فرو نگذاشتند و در تیزاب نابودی تمام سوابق مفید خودشان هرچه بیشتر فرو رفتند، بسیار گویاست. باید به هر کدام از آنها گفت تو گذشته‌ات را به حراج گذاشتی تا به بهای تبدیل شدن به یک آدم دیگر که کاملا بی‌ارزش است اما در فضای مجازی هنوز روی دور باقی مانده، خودپسندی متورمت را تسکین بدهی. تو کسوت خودت در ورزش یا هنر را به لیدر (یا همان بوقچی) بودن در فضای مجازی فروختی و نمی‌فهمی که همین را هم داری می‌بازی. وقتی از «تمام شدن» فرار کنی «نابود» می‌شوی؛ چراکه همه حاضر نیستند با تو به جهنم بیایند و برای ابد در آنجا بمانند. یک نگاهی بیندازیم به سرنوشت تعدادی از این چهره‌های مشهور که مهندسی فضای مجازی و سیاستگذاری‌های دولت قبل باعث شد بیشتر از حد و اندازه خودشان و به‌عنوان تریبون‌های سیاسی و اجتماعی مطرح شوند و چند سال بعد که محبوبیت آن دولت افول کرد، اینها هم از جایگاه جدیدی که استحقاقش را از ابتدا نداشتند سقوط کردند. آنها از ابتدا هم مرجعیت اجتماعی و سیاسی عظیمی که فضای مجازی توهمش را بهشان داده بود نداشتند و بازیچه و ابزار سیاستمداران در دوره‌ای خاص بودند؛ حال آنکه فکر می‌کردند همه این وضعیت حاصل تلاش یا استعداد خودشان است. بخش عمده‌ای از این چهره‌های مشهور یا اصطلاحا سلبریتی‌ها از نظر روحی و روانی تاب چنین سقوطی را نداشتند و عده‌ای که از بقیه بی‌تاب‌تر بودند، حاضر شدند به جهنم بروند اما در کانون توجهات مجازی باقی بمانند. آنها در یک سال اخیر چنان خودشان را از بین بردند که وضعیت‌شان از گذشته هم رقت‌انگیزتر است. هر قدر اوضاع‌شان به لحاظ پایگاه و جایگاه اجتماعی بدتر می‌شود برای نجات خودشان طوری دست و پا می‌زنند که باز هم بدتر شود و دارند حتی کف زمین قهقرا را می‌شکافند تا از آن هم فروتر بروند.

ادامه مطلب را اینجا بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰