عطیه همتی، دبیرگروه نقد روز: از توصیههای مندرآوردی مشاورهای غیرتخصصی ازدواج، توصیه به فاصله سنیهای زیاد بود که اثر آن را میتوان در فضای فرهنگی و اجتماعی کشور بهخوبی مشاهده کرد. چند روز پیش امیرحسین بانکیپور، نماینده مجلس شورای اسلامی در خبری اعلام کرد تعداد مجردهای بالای 30 سال در کشور عدد چهارمیلیون و 600 هزار نفر است؛ عددی که برخی رسانهها ترجیح دادهاند تیتر آن را رو به دختران بزنند و نوشتند میزان مجردهای خانم بالای 30 سال دومیلیون و 100 هزار نفر است. این درحالی است که اگر تعداد دختران را از کل کم کنید دومیلیون و 500 هزار نفر از این تعداد را پسران مجرد تشکیل میدهند. اما آنچه در چندروز اخیر میان کارشناسان اجتماعی مطرحشده این است که به دلیل تبلیغات غلط و اشتباهات مشاوران ازدواج تمایل پسران به ازدواج با دخترانی با فاصله نزدیکتر به خود کمتر شدهاست. برای چرایی این موضوع باید نگاهی انداخت به سالها اشتباهات تبلیغاتی، فرهنگی و آموزشی در حوزه ازدواج که باعث وجود چنین فرهنگ اشتباهی شده است.
روی این گزاره پزشکی که بهتر است ازدواج و فرزندآوری در سنین پایین اتفاق بیفتد حرفی نیست، اما ارعابهای ایجادشده درخصوص فرزندآوری سخت و حتی احتمال ناباروری در سن بالای 35 سال که یکی از مهمترین عوامل این ماجراست که باید تاکید ویژهای بر آن داشت، چون باعث اختلالات زیادی در حوزه ازدواج شده است. بسیاری از افراد هنوز به این موضوع استناد میکنند که ممکن است درصورت ازدواج با دختران در آستانه 30 سالگی یا بعد از این سن، دچار آسیبهایی درخصوص فرزندآوری یا به دنیا آوردن فرزند معلول و سندروم داون شوند. درحالیکه مردان در هر سنی توانایی فرزندآوری دارند.
این درحالی است که متولدین دهه 70 که در فرهنگ عمومی ما با سن پایینتر آنها نسبت به دهه شصتیها شوخی میشد، دیگر 32 سالگی را تمام کردهاند و وارد 33 سالگی شدهاند و هنوز تعداد زیادی مجرد دهه هفتادی وجود دارد. هشداری که روزی قرار بود افراد را تشویق به فرزندآوری در سنین پایین کند، ازدواج بخش زیادی از جامعه را با مشکل مواجه کردهاست. این درحالی است که میانگین سن باروری اول در بسیاری از کشورهای غربی هنوز بالاتر از کشور ماست. آمارها از کشور آمریکا نشان میدهد اگرچه در چند سال گذشته، پیک سنی در زنان آمریکایی که فرزند به دنیا میآورند، از بازه سنی ۲۹-۲۵ به ۳۴-۳۰ رسیده است و باروری در میان زنان زیر ۲۰ سال، به نصف یا کمتر رسیده، اما این درحالی است که باروری در میان زنان ۳۵ سال و بزرگتر، درحال افزایش است.
وقتی میانگین سن ازدواج در کشور ما غلط یا درست در سالهای اخیر به شکل صعودی بالا رفته است، هشدارهای بیش از اندازه برای بارداریهای بالای 35 سال و ترساندن خانوادهها نهتنها بیمعنی است، بلکه منجر به اختلال ازدواج در برخی دختران و همچنین ایجاد فرهنگ غلط در این حوزه نیز خواهد شد. چنانچه تاکنون نیز شده است. بهگونهای که برخی مردان به بهانه اینکه هر زمانی میتوانند ازدواج کنند و آن زمان برای آنکه به مشکل فرزندآوری هم برنخورند با دخترهای با سن پایینتر ازدواج خواهند کرد و ازدواجشان را به بهانه بهتر شدن وضعیت اقتصادی یا قبول کردن دیرتر مسئولیت به تعویق میاندازند. از طرفی محدود کردن مساله غربالگری در کشور بهجای آنکه این آزمایش تحتپوشش بیمه قرار بگیرد، اما و اگرهای ازدواج با افراد بالای 30 سال را نیز سختتر کرده است. برخی خیال میکنند که با محدودیتهای ایجادشده توسط غربالگری یا بالا بودن هزینههای آن بارداری پرریسکی خواهند داشت، لذا از ازدواج با دختران بالای 30 سال صرفنظر میکنند. همچنین عدم پوشش بیمهای درست برای درمانهای ناباروری و هزینههای بسیار بالای آن نیز دوباره در این موضوع خلل ایجاد کرده است.
حالا باید بعد از گذر سالها دید آیا توصیه مشاوران مشهور تلویزیونی که مدتها ازدواجهای دانشجویی را موفق نمیدانستند یا تاکید روی ازدواج با فاصله سنی زیاد داشتهاند چطور توانسته است در حوزه ازدواج مشکلسازی کند و بار ذهنی زیادی را روی بخش بزرگی از افراد جامعه ما بگذارد و همچنین مساله ازدواج را پیچیدهتر کند.