میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بینالملل: ابعاد جنگ در غزه و تداوم اقدامات جنایتکارانه رژیمصهیونیستی در این جنگ که منجر به کشته شدن بیش از 20 هزار غیرنظامی از جمله هزاران زن و کودک، آوارگی میلیونها نفر از ساکنان و ویرانی غیرقابل تصور در منطقه شده است دیگر به حدی رسیده است که سکوت در برابر این اقدامات حتی برای سیاستمداران و مردم جهان غرب هم دشوار شده است. این موضوع زمانی بیشتر به چشم میآید که افکار عمومی در غرب عکسالعمل دولتهای خود و بهویژه ایالاتمتحده در قبال جنگ غزه را با واکنش آنها در برابر تهاجم روسیه به اوکراین مقایسه کرده و به استاندارهای دوگانهای که بر جوامع آنها حاکم است و همچنین بر بیاعتباری هرچه بیشتر شعارهایی که آن را ارزشهای جهان غرب و در واقع جهان مدرن میدانند، پی میبرند. در همین راستا آنجولیا جولی، بازیگر سرشناس هالیوود و سفیر صلح سازمان ملل اخیرا در اظهارات بسیار صریحی تاکید میکند که پس از 20 سال فعالیت در زمینه حقوق بشر به این نتیجه رسیده است که در جهان برخورد کاملا دوگانهای با موضوع حقوق بشر وجود دارد و کسانی در جهان وجود دارند که این حقوق [بشری] و عدالت هرگز شامل آنها نمیشود. در چنین شرایطی موضوع استاندارهای دوگانه جهان غرب در برخورد با جنگ غزه و در مواجهه با مسائل ادعاشده در رابطه با حقوق بشر و ارزشهای غربی، دستمایه تحلیل مفصلی شده است که اخیرا در روزنامه گاردین انگلیس به چاپ رسیده و بازتاب جهانی وسیعی نیز پیدا کرد. در این مقاله طولانی که به قلم پاتریک وینتور، سردبیر حوزه دیپلماتیک گاردین به نگارش در آمده است؛ ضمن مقایسه دیدگاههای آمریکا و غرب در برابر اسرائیل و اوکراین و اشاره به دوگانگی استاندارها در این زمینه، به تاثیرات و پیامدهای خطرناک تداوم چنین رویکردی برای آینده جهان و بهویژه آینده جهان غرب و ارزشهای حاکم برآن میپردازد. آنچه در ذیل از نظر میگذرد، ترجمه تقریبا کاملی از تحلیل گاردین در این زمینه است که البته در قالبی محوربندیشده ارائه شده است.
بهای گزاف ریاکاری
ریچارد هاس، تحلیلگر برجسته بینالمللی یک بار نوشت: «ثبات در سیاست خارجی امری تجملی است که سیاستگذاران همیشه نمیتوانند از آن بهرهمند شوند.» اما باید توجه داشت که به همان میزان ریاکاری ملی نیز میتواند بهای گزافی به همراه داشته باشد؛ چراکه موجب ازدست رفتن اعتبار، صدمه وارد شدن به پرستیژ جهانی و کاهش عزت نفس خواهد شد. بنابراین تصمیم جو بایدن برای دفاع از روشهای اسرائیل در غزه آن هم به فاصله کمی بعد از آن که در موقعیتی دیگر اقدامات روسیه را در اوکراین محکوم میکند نباید صرفا موردی برای بروز نگرانی و اضطراب در میان آزادیخواهان و حقوقدانان تصور کرد. این موضوع درحال حاضر در روابط شمال - جنوب جهانی و همچنین شرق و غرب تاثیری واقعی بر جای گذاشته و عواقبی را به وجود میآورد که میتواند برای دهههای متمادی بازتاب داشته باشد. دولت بایدن که ظاهرا تمایلی به تغییر مسیر ندارد ممکن است مدعی شود که شباهتهای میان غزه و اوکراین دقیق نیست اما به نظر میرسد که خودش هم به این نتیجه رسیده است که بهتدریج در حال از دست دادن حمایتهای دیپلماتیک است. زمانی که ایالاتمتحده و اسرائیل در مجمع عمومی سازمان ملل و در جریان رایگیری قطعنامه آتشبس در غزه تنها با هشت کشور دیگر که دو تا از آنها هم میکرونزی و نائرو هستند، همراه میشود؛ پذیرش این تعبیر که آمریکا را کشوری تصور کنیم که دنیا به آن نیاز دارد بیش از پیش سختتر میشود. این همان تعبیری است که از مادلین آلبرایت، وزیر خارجه سابق ایالاتمتحده بر جای مانده و بهطور مکرر نیز از سوی بایدن مورد استفاده قرار گرفته است. اما به گفته فیونا هیل، مقام سابق وزارت خارجه آمریکا و متخصص در حوزه روسیه در مقابل این شرایط آمریکا ولادیمیر پوتین پس از گذراندن دورهای از انزوای جهانی «اکنون واقعا احساس میکند که همه چیز در این مرحله به نفع او در جریان است. در این رابطه سرگی لاروف، وزیر خارجه کهنهکار روسیه سناریوی خودش را اینگونه مینویسد: «در زمینهای قرار داریم که بسیاری از کشورهای در حال ظهور در هر صورت «قوانین بینالمللی مبتنیبر نظم کنونی» را به دیده شک و تردید مینگرند.» وی در سخنرانی ماه دسامبر خود در مجمع دوحه نیز گلهمندی خود را اینگونه مطرح میکند که «قوانین هرگز منتشر نشدهاند، حتی توسط هیچ فردی به فرد دیگر اعلام نشدهاند؛ آنها بسته به اینکه غرب دقیقا در یک لحظه خاص از تاریخ مدرن چه نیازی داشته باشد، مورد اعمال قرار میگیرند.» از نظر فیونا هیل، سخنرانی ماه اکتبر بایدن که در آن دو مساله اوکراین و اسرائیل را با هم پیوند داد تا بتواند کنگره را برای آزادسازی بودجه متقاعد کند، «ممکن است سیاستی خوب در مقابل کنگره محسوب شود، اما احتمالا رویکرد جهانی خوبی نبوده است.» وی از آن بیم دارد که زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین به قربانی همه این رویکردها تبدیل شود. بهنظر میرسد او برای هدایت این جریان شرایطی سخت دارد.
دربرابر دنیایی با محاسبهگری عمیقتر
اما همانگونه که در بسیاری از کشورهای جنوب درک شده است، این روند گزینشگری آمریکا احتمالا محاسبهگری گستردهتری را نیز بهدنبال خواهد داشت. درست است که در گذشته اغلب با فلسطین بهعنوان یک مورد تاریخی ویژه در عرصه سیاست جهانی و همچنین بهعنوان یک حوزه تحتپوشش ایالاتمتحده برخورد شده اما بهگفته دنیل لوی، متخصص اسرائیلی این مساله اکنون «به قلب چیزی که برخی مردم آن را یک بحران مفرط مینامند، اصابت کرده است.» در همین راستا لوی میگوید: «شیوه انحصاری ایالاتمتحده [در رابطه با سرنوشت غزه] با دنیایی که ما درحالحاضر در آن زندگی میکنیم و با ژئوپلیتیک معاصر همخوانی ندارد. در این زمینه اتفاق مهمی رخ داده است که البته شاید سرچشمه برخی امیدواریها هم باشد. آنگونه که مشاهده کردهایم در بسیاری از مناطق به اصطلاح جنوب جهانی و در بسیاری از شهرهای غرب، فلسطین اکنون نوعی فضای نمادین را اشغال کرده است؛ یک نوع تصویر نمادین از شورش علیه ریاکاری غرب، دربرابر این نظم جهانی غیرقابلقبول و در مقابل نظم پسااستعماری.»
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.