مجتبی خراسانی، خبرنگار: سال 2023 در میانه یک جنگ، تحویل شد و سال 2024 در میانه دو جنگ. به همان میزان که نبرد نخست در گوشه اروپا فریز شده است، نبرد دوم در غرب آسیا، شعلهور است و هر آن احتمال دارد یک خطا، دامنه آن را گسترش دهد و پای سایر بازیگران را نیز به میدان باز کند. این یعنی جهان نگرانیهای بیشتری در سال 2024 خواهد داشت. شاید در یک گوشه دیگر، به یکباره صدای غرش موشکی، زنگ سومین نبرد را هم به صدا در بیاورد. در آستانه سال 2023 «فرهیختگان» در گزارشی با توجه به «جنگ اوکراین» و «رشد هزینههای نظامی»، از چشمانداز تیره برای سال 2023 خبر داد و از همینرو نیز برای آن گزارش تیتر «2023؛ نظامیتر و بیثباتتر» را برگزید. در آن گزارش گفته شده بود «در سال 2023 هیچ عاملی به اندازه جنگ روسیه و اوکراین نمیتواند جهان را بیشتر از قبل درگیر بیثباتی کند.» از همینرو حتی آلمان که میل چندانی به افزایش هزینههای نظامیاش نداشت، بودجه نظامی 100 میلیارد یورویی برای نوینسازی نیروهای مسلح خود اختصاص داد؛ چراکه معتقد بود داشتن یک ارتش توانا، ضرورت است.
تا پیش از 7 اکتبر 2023، برای اروپا و آمریکا هیچ موضوعی به اندازه شکست روسیه اولویت نداشت اما عملیات مقاومت علیه رژیمصهیونیستی همه معادلات را بر هم زد. برخلاف جنگ اوکراین، در جنگ غزه، آمریکا بهطور مستقیم فرماندهی عملیات را برعهده گرفت تا ارتش صهیونیستی را که به شکلی دچار فروپاشی شده بود سرپا کند. اگرچه در روزهای گذشته خبرهایی از عقبنشینی مهمترین بازوی نیروی زمینی ارتش صهیونیستی (تیپ گولانی) از غزه، رسانهای شده است اما بهطور حتم این جنگ در سال 2024 نیز به شکلی ادامه پیدا خواهد کرد. جدا از اینکه عملیات در غزه، ارتش صهیونیستی را دچار آسیبهای فراوانی خواهد کرد اما تداوم جنگ در 2024، خطرات دیگری نیز به دنبال دارد که میتواند هزینههایی به بسیاری از متحدان اروپایی تلآویو تحمیل کند. «پاتریشیا کوهن» در مقالهای که برای نیویورکتایمز درباره پیشبینی سال 2024 نوشته، خطر تشدید درگیری در خاورمیانه را بهعنوان آخرین مورد از یک رشته بحرانهای غیرقابل پیشبینی، ازجمله همهگیری کووید-19 و جنگ در اوکراین که مانند پنجه خرس بر اقتصاد جهانی بود، ارزیابی کرده است. او هدف قراردادن کشتیهای اسرائیلی یا به مقصد اسرائیل را «سرریزی از جنگ اسرائیل و حماس در غزه» خوانده که میتواند دور جدیدی از «بیثباتی را به اقتصاد جهانی که در حال حاضر با تنشهای ژئوپلیتیک فزاینده دست و پنجه نرم میکند»، تزریق کند. کورتنی ریکرت مککافری، تحلیلگر ژئوپلیتیک در EY-Parthenon گفت: «حتی اگر این درگیریها کوچکتر باشند، باز هم میتوانند زنجیرههای تامین جهانی را به روشهای غیرمنتظرهای تحت تاثیر قرار دهند.» «قدرت ژئوپلیتیکی پراکندهتر میشود» و این نوسان را افزایش میدهد. هدف قرار دادن کشتیهای رژیمصهیونیستی در تنگه بابالمندب، نرخ حملونقل و بیمه و قیمت نفت را افزایش داده و در عین حال ترافیک دریایی را به مسیری بسیار طولانیتر و پرهزینهتر در اطراف آفریقا هدایت کرده است. «کلاوس ویستسن» اقتصاددان ارشد منطقه یورو در Pantheon Macroeconomics، گفت تاثیر این حملات تاکنون محدود بوده است. ویستسن گفته «از منظر اقتصادی، ما شاهد افزایش شدید قیمت نفت و گاز نیستیم.» به گزارش نیویورکتایمز، با این حال، عدم قطعیت اثر تضعیفکنندهای بر اقتصاد دارد.
جنگ تنها مخاطرهای نیست که جهان در سال 2024 قرار است با آن دستوپنجه نرم کند. شاید مهمتر از درگیریهای نظامی مداوم، تعداد زیادی از انتخابات بزرگ پیشرو، برای آینده جهان دارای اهمیت باشد. نگرانی اصلی از جنگ این است که جنگ منجر به افزایش نوسانات اقتصادی میشود. درگیریهای نظامی مداوم و عدم ثبات اقتصادی، بر رأیگیری در انتخابات ملی در سراسر جهان تاثیر میگذارد. کوهن، از نوسانات بیشتر در سال 2024 به شکل موج انتخابات ملی نوشته که پیامدهای آن میتواند عمیق باشد. در سال 2024، بیش از دو میلیارد نفر در تقریبا 50 کشور ازجمله هند، اندونزی، مکزیک، آفریقای جنوبی، ایالات متحده و 27 کشور پارلمان اروپا به پای صندوقهای رای خواهند رفت. درمجموع، شرکتکنندگان در المپیاد انتخاباتی 2024، 60 درصد از تولید اقتصادی جهان را تشکیل میدهند. در دموکراسیهای قوی، انتخابات در حالی برگزار میشود که بیاعتمادی به دولت افزایش یافته، رأیدهندگان بهشدت از هم جدا شدهاند و نگرانی عمیق و دائمی در مورد چشمانداز اقتصادی وجود دارد. نویسنده نیویورکتایمز از اهمیت سلامت اقتصاد حتی در کشورهایی که او انتخابات آنها را آزاد و عادلانه ندانسته است، سخن گفته است: «تصمیم پاییز ولادیمیر پوتین، در آستانه انتخابات ریاستجمهوری روسیه در ماه مارس مبنیبر الزام صادرکنندگان به تبدیل ارز خارجی به روبل احتمالا با توجه به حمایت از روبل و کاهش قیمتها انجام شده است.»
کسانی که پیروز انتخابات خواهند شد خطمشی مهمی را تعیین خواهند کرد که بر یارانه کارخانهها، معافیتهای مالیاتی، انتقال فناوری، توسعه هوش مصنوعی، کنترلهای نظارتی، موانع تجاری، سرمایهگذاریها، کاهش بدهی و انتقال انرژی متمرکز است. اگر در انتخاباتهای پیش رو پوپولیستهای خشمگین به قدرت برسند، میتوانند دولتها را به سمت کنترل شدیدتر تجارت، سرمایهگذاری خارجی و مهاجرت سوق دهند. «دایان کویل» استاد سیاست عمومی در دانشگاه کمبریج، گفت: «چنین سیاستهایی میتواند اقتصاد جهانی را به جهانی بسیار متفاوت از جهان [امروز] تبدیل کند که ما به آن عادت کردهایم.» نویسنده نیویورک تایمز به افزایش شک و تردید در مورد جهانی شدن به دلیل رکود درآمدها، کاهش استانداردهای زندگی و افزایش نابرابری اشاره کرد و با این وجود، گفت: «دنیای کاهش تجارت، دنیای کاهش درآمد است.» او هشدار داد که این احتمال یک «چرخه معیوب» را افزایش میدهد، زیرا انتخاب ناسیونالیستهای راستگرا احتمالا رشد جهانی را بیشتر تضعیف کرده و ثروت اقتصادی را تضعیف خواهد کرد. بسیاری از اقتصاددانان وقایع اقتصادی اخیر را با دهه 1970 مقایسه کردهاند اما دههای که کویل میگوید به ذهن متبادر میشود، دهه 1930 است که تحولات سیاسی و عدم تعادل مالی «به پوپولیسم و کاهش تجارت و سپس سیاست افراطی تبدیل شد.» بزرگترین انتخابات سال آینده در هند برگزار میشود. انتخابات ریاستجمهوری تایوان در ژانویه این پتانسیل را دارد که تنش بین ایالات متحده و چین را تشدید کند. در مکزیک، انتخابات روی رویکرد دولت به انرژی و سرمایهگذاری خارجی تاثیر خواهد گذاشت و یک رئیسجمهور جدید در اندونزی میتواند سیاستها را درمورد مواد معدنی حیاتی مانند نیکل تغییر دهد.
به اعتقاد نویسنده نیویورکتایمز، انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده، البته مهمترین انتخابات برای اقتصاد جهانی خواهد بود. نزدیک شدن به رقابت در حال حاضر بر تصمیمگیریها تاثیر میگذارد. هفته گذشته، واشنگتن و بروکسل توافق کردند تعرفه بر فولاد و آلومینیوم اروپا و ویسکی و موتورسیکلتهای آمریکایی را تا پس از انتخابات تعلیق کنند. این توافق به بایدن این امکان را میدهد که به نظر برسد درحالیکه برای کسب آرا میجنگد، موضع سختی در مورد معاملات تجاری اتخاذ میکند. دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق، نامزد احتمالی جمهوریخواه، از سیاستهای تجاری حمایتگرایانه دفاع کرده و پیشنهاد کرده است که 10 درصد تعرفه بر همه کالاهایی که وارد ایالات متحده میشوند اعمال شود. حرکتی جنگی که ناگزیر کشورهای دیگر را به تلافی میکشاند. ترامپ نشان داده است که از شراکت آمریکا با اروپا عقبنشینی میکند، حمایت از اوکراین را کنار میگذارد و موضع تقابلیتری را علیه چین دنبال میکند. شرکت مشاوره EY-Parthenon در گزارش اخیر خود به این نتیجه رسید که «نتیجه انتخابات میتواند منجر به تغییرات گسترده در مسائل سیاست داخلی و خارجی، ازجمله در مورد تغییرات آب و هوا، مقررات و اتحادهای جهانی شود.»
به نظر میرسد ولادیمیر پوتین در روسیه حداقل تا سال 2030 در قدرت باقی بماند و نارندرا مودی هندی حکومت خود را تا سال 2029 تمدید کند. آنچه برای همگان نامشخص است، بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید است. او اکنون با اتهام بزرگ براندازی دموکراسی ایالات متحده مواجه است. ترامپ که هرگز شکست در انتخابات 2020 ایالات متحده را نپذیرفت، قول داده است که در صورت بازگشت به قدرت، دست به تلافی بهخصوص در برابر وزارت دادگستری و جو بایدن بزند. این نگرانیها را افزایش داده که خصومتهای سیاسی در ایالات متحده ممکن است داغ شود و باعث ناآرامیهای داخلی شود. اما مهمتر از آن، سیاستهای جهانی ترامپ است. او بهطور حتم به سراغ پایان دادن به جنگ اوکراین و توقف حمایتهایش از این کشور خواهد رفت. پس از آن احتمالا ترامپ خردهحسابهایی با ائتلاف ناتو خواهد داشت. نگرانی از بازگشت ترامپ و احتمال خروج از ناتو باعث شد تا کنگره آمریکا طرحی را به تصویب برساند که امکان خروج یکجانبه رئیسجمهور آمریکا از ائتلاف ناتو را بدون کسب تایید از سنا یا تصویب قانون در کنگره لغو کند. حتی اگر ترامپ با چنین مانعی مواجه شود، او راههای دیگری برای تحت فشار گذاشتن سایر اعضا در دسترس خواهد داشت.
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.