سینا سپهرآذر، خبرنگار: پیش از بحث پیرامون کریپتوکارنسی (Cryptocurrency) یا همان رمزارزها، باید ابتدا به اختصار درباره تاریخ پول و مبادلات مالی بحث کنیم. قدمت دقیق پول بهطور واضح مشخص نیست و حتی در برخی منابع استفاده از یک استاندارد رایج برای مبادلات به پنج تا هفت هزار سال قبل از میلاد مسیح نسبت داده میشود. به هر حال میدانیم که پول در دوران باستان معادل با فلزات گرانبهایی مانند طلا و نقره بوده است. استفاده از فلزات گرانبها بهعنوان پول تا زمان تاسیس اولین بانکها در قرون وسطی ادامه داشت.
در قرون وسطی تجارت رفتهرفته شکل گستردهتری به خود گرفت و توسعه یافت؛ از آنجا که برای یک تاجر سخت و خطرناک بود تا مقادیر زیادی سکه طلا را با خود مسیری طولانی حمل کند بانکها دست به ابداعی نوآورانه زدند. آنها در قبال دریافت سکه اوراقی به تاجران ارائه میدادند که نشاندهنده میزان اعتبار وی نزد بانک بود. تاجر میتوانست با ارائه این اوراق به بانکی دیگر، حتی در کشوری دیگر به همان میزان سکه دریافت کند؛ حتی شاید میتوانست این اوراق را مستقیما به تاجر دیگر ارائه کند و به این شکل اولین نوع از پول مدرن پدید آمد.
در دوران مدرن بانک مرکزی هر کشور وظیفه چاپ و حمایت اسکناس آن کشور و خدمات مربوط به آن را برعهده دارد. گفته میشود که اسکناسها مانند اوراق بهادار دوران قرون وسطی دارای پشتوانه به شکل طلا، جواهرات و سایر موارد ارزشمند دارند؛ اما باید دانست که میزان این پشتوانهها بسیار کمتر از میزان اسکناسهای چاپشده است. برای مثال ممکن است صد تریلیون دلار آمریکا در سراسر جهان در گردش باشد اما قطعا به این میزان پشتوانه در خزانههای بانک مرکزی آمریکا وجود ندارد. پس چرا دلار آمریکا ارزشش را از دست نمیدهد؟ علت اصلی این امر آن است که هر واحد پولی استانداردی نزد مردم پذیرفته شده است و این اعتماد مردم به آن واحد پولی است که بدان ارزش میدهد.
چرا ارزهای دیجیتال به وجود آمدند؟
تاریخ پول و اعتبار را به اختصار بررسی کردیم. حالا به سراغ جدیدترین نوع آن یعنی رمزارز برویم. فرض کنید شما در ایران قصد دارید به دوستتان پول قرض بدهید؛ به چند روش میتوانید این کار را انجام بدهید. اولا میتوانید مستقیما به او اسکناس بدهید. ثانیا میتوانید از شیوه کارتبهکارت استفاده کنید. در روش سوم اگر قصد دارید پول بیشتری به او قرض بدهید میتوانید از سایر سامانههای بانکی مانند پایا و ساتنا استفاده کنید؛ انواع چکها نیز روش دیگری برای پرداخت است. همانطور که میبینید هر چقدر مبلغ بیشتر شود سرقت این کار کمتر میشود و نقش بانک در آن پررنگتر!
حالا فرض کنیم دوست شما در کشور دیگری اقامت دارد؛ مسلما روش پرداخت فرق خواهد داشت. در حالت سنتی تنها روش شما برای انجام این کار، مراجعه به بانک و حواله کردن مبلغ مدنظر برای وی است. این کار به شکلی بسیار کند و گران انجام میشود. ممکن است چند روز منتظر انجام این کار باشید، کارمزد زیادی را پرداخت کنید و احتمالا دوست شما در کشور خارجی هم مجبور به مراجعه به بانک شود. تمام این عوامل دست به دست یکدیگر دادند تا بزرگان دنیای تکنولوژی به فکر راهحلی باشند.
اولین بار در دهه ۹۰ میلادی و زمانی که حضور اینترنت در زندگی روزمره پررنگتر میشد فکری به اذهان خطور کرد؛ چرا روش پرداخت را به شکل اینترنتی و مستقیما در اختیار مردم نکنیم؟ مشکلی وجود داشت؛ چرا ما در روشها قدیمی به بانک نیاز داریم؟ علت این است که اطلاعات پرداخت باید در جایی پردازش و نگهداری شود. در دوران حاضر این کار در بانکها به جای اسناد کاغذی در سرورهای (Server) بسیار بزرگ انجام میشود. پس در پرداخت اینترنتی نیز ما به یک سازمان مرکزی نیاز داریم تا این کار را انجام دهد و وظیفه پردازش و ذخیره و حراست از اطلاعات پرداخت را در سرورها برعهده داشته باشد. خب، سوال اینجاست که تفاوت این سازمان با یک بانک چیست؟ پاسخ این است که تفاوتی وجود ندارد و در نتیجه این ایده در همان دهه ۹۰ در نطفه خفه شد.
سالها بدون تغییر گذشت تا اینکه در سالهای 2009-2008 ایدهای به ذهن یک نفر خطور کرد؛ به جای اینکه اطلاعات در سرورهای یک سازمان واحد مرکزی ذخیره شود یک نرمافزار کامپیوتری طراحی کنیم که کامپیوترهای شخصی مردم در سراسر دنیا را به یکدیگر متصل کند، اطلاعات تراکنشها را پردازش و ذخیره کند و در نتیجه هیچ سازمان مرکزی انحصارطلبی وجود نداشته باشد. به این مفهوم مرکززدایی (Decentralization) گفته میشود. شخصی که این ایده را مطرح کرد ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) نام داشت.
اما این ایده یک مشکل دیگر در بر داشت. اطلاعات مربوط به تراکنشهای مالی بسیار حساس هستند و باید تحت تدابیر شدید امنیتی نگهداری شوند. در یک بانک فقط افراد معتمد به سرورها و به این اطلاعات حساس دسترسی دارند و در نتیجه اطلاعات تراکنشها در امنیت کامل حفظ میشوند. اما اگر این اطلاعات روی کامپیوترهای شخصی موجود باشند امنیت آنها در خطر است و یک فرد مسلط به دانش کامپیوتر میتواند با تغییر دادن این اطلاعات مشکلات زیادی را ایجاد کند. پس ساتوشی ایده دیگری را مطرح کرد. این اطلاعات توسط روشی بسیار پیچیده رمزنگاری (Cryptography) شوند تا تغییر دادن آنها سختتر شود. اما همچنان امکان این وجود دارد تا با صرف زمان و هزینه این اطلاعات را رمزگشایی کرد و آنها را تغییر داد. راهحل چه بود؟
بزرگترین نوآوری ساتوشی در این مرحله ایجاد شد. وی این ایده را مطرح کرد که در هر بازه زمانی 10دقیقهای تمام اطلاعات پردازششده را در یک بسته ذخیره کنیم. به این بسته یک بلوک (Block) گفته میشود، سپس اطلاعات رمزنگاری شده هر بلوک را به بلوک ماقبل آن گره بزنیم بهطوری که برای رمزگشایی اطلاعات هر بلوک، به اطلاعات بلوک قبلی نیاز باشد. رمزگشایی کردن این اطلاعات در مدت زمان ۱۰ دقیقه امری غیرممکن است و هر چقدر تعداد بلوکها بیشتر شود این کار نامحتملتر هم میشود. این مفهوم بسیار پیچیده در اصطلاح زنجیره بلوکی یا بلاکچین (Blockchain) نامیده میشود.
ساتوشی در اواخر سال ۲۰۰۹ برنامه کامپیوتری را طراحی کرد که همه این کارها شامل متصل کردن کامپیوترهای شخصی به یکدیگر، رمزنگاری اطلاعات و قرار دادن آنها در بلاکچین را انجام میداد و آن را عرضه کرد. او برای انجام پرداختها نیز بهجای رفتن به سراغ ارزهای رایج، ارز خاص خودش را طراحی کرد و نام آن را بیتکوین (Bitcoin) گذاشت؛ بدین شکل بود که بیتکوین و مفهوم رمزارز در اواخر سال ۲۰۰۹ میلادی متولد شد.
اما چرا مردم باید کامپیوترهایشان را به اجرای این فعالیت و انجام محاسبات مربوط به تراکنشها اختصاص دهند؟ ساتوشی برای تشویق مردم به این کار، و البته دلایل فنی و اقتصادی دیگر، اعلام کرد کسانی که این کار را انجام دهند پاداش دریافت میکنند؛ این پاداش که به شکل بیتکوین به آنها تعلق میگرفت، در واقع به ازای محاسبه هر تراکنش در فرم بیتکوینهای جدید ساخته میشود. در ابتدا افراد بسیار کمی به این کار روی آوردند و عمده این فعالیت توسط خود ساتوشی و افراد خبره دنیای تکنولوژی که پتانسیل بیتکوین را درک کرده بودند انجام میشد. در اصطلاح به این عمل استخراج یا ماین کردن (Mining) گفته میشود. رفتهرفته و با افزایش قیمت بیتکوین و اقبال مردم به استخراج، کامپیوترهای بیشتر و قویتری به این کار اختصاص یافت؛ تا جایی که کامپیوترهایی مخصوص به اینکار ساخته شد که به آنها ماینر (Miner) گفته میشود. عمده مشکل این کامپیوترها و عملیات استخراج بیتکوین مصرف برق بسیار بالای آنها و تولید گرمای زیاد است. از آنجا که در استخراج بیتکوین یک فعالیت محاسباتی انجام میشود، در اصطلاح تخصصی به نوع انجام این محاسبات، مکانیسم اثبات کار (Proof of Work) گفته میشود.
بعد از عرضه بیتکوین و افزایش قیمت آن، افراد خبره دیگری نیز به فکر عرضه رمزارز خودشان افتادند. آنها برای رقابت با بیتکوین ویژگیهای بهتر و کاربردهای متنوعتری را عرضه کردند. تکنولوژی بلاکچین فقط در عرصه تامین امنیت کاربرد ندارد و میتوان با استفاده از آن اعمال بسیار متنوع و نوآورانهای را انجام داد. امروزه رمزارزهای بسیار زیادی وجود دارند که هر کدام ویژگیهای خاص و منحصربهفرد خودشان را دارند؛ هرچقدر یک رمزارز ویژگیهای بهتری داشته باشد، اقبال به آن بیشتر میشود و قیمت آن رشد میکند. در کنار بیتکوین، مهمترین این رمزارزها شامل اتریوم (ETH)، ریپل (XRP)، لایتکوین (LTC)، سولانا (SOL) آواکس (AVAX) و بسیاری موارد دیگر میشوند.
همانطور که قبلتر از این اشاره شد، مهمترین عاملی که به یک واحد پولی ارزش میدهد، اعتماد مردم به آن است؛ در دنیای رمزارز نیز این اعتماد مردم به رمزارزهای مختلف ارزش میدهد و سایر ویژگیها در اولویتهای بعدی قرار میگیرند. این اعتماد روزافزون مردم باعث شده که رمزارزها رشد قیمت شگفتانگیزی داشته باشند و برای مثال ارزش بیتکوین از ابتدای عرضه تا به امروز چندین میلیون برابر شده است! ثابت نبودن قیمت رمزارزها و اقبال مردم سراسر جهان به آنها باعث شده بازار رمزارزها همانند بازار سهام و بازار فارکس، به یک بازار مالی سودده تبدیل شود و مفاهیمی که در سهام و فارکس وجود دارند، مانند تحلیل بنیادین و تحلیل تکنیکال، پایشان به این بازار نیز باز شود.
اما در پایان بررسی کنیم که آیا واقعا این مفهوم اعتبار و آیندهای دارد؟ چرا باید به چیزی که هیچ سازمانی ناظر بر آن وجود ندارد و هیچکس مسئولیتی در قبال آن ندارد اعتماد کنیم؟! دلیل اصلی در خود سوال نهفته است؛ از آنجا که رمزارزها توسط رایانهها کنترل میشوند و هیچ شخص حقیقی یا حقوقی کنترل و اختیاری بر آنها ندارد، بنابراین قابل آسیب دیدن نیستند و کسی نمیتواند آنها را دستکاری یا نابود کند. رمزارزها فقط در کدهای رایانهای وجود دارند و هیچ نوع مفهوم فیزیکی ندارند؛ تصاویری که بیتکوین را به شکل یک سکه طلایی رنگ نشان میدهند سراسر ساختگی هستند. همچنین خیالتان از بابت کدهای رایانهای که رمزارزها را تشکیل میدهند راحت باشد؛ با توجه به رمزنگاری و تکنولوژی منحصربهفرد بلاکچین، این کدها بههیچوجه قابل نفوذ و دستکاری نیستند و امکان از بین رفتن ارزش رمزارزها تا زمانی که مردم سراسر جهان به آنها اعتماد دارند وجود ندارد. تنها موردی که میتواند رمزارزها را تهدید کند، از بین رفتن مفهوم مرکززدایی است؛ بدین معنی که امروزه صرافیهایی که تبادلات رمزارز در آنها انجام میشود یک سازمان مرکزی هستند. اما برای این مساله هم راهحلهایی ارائه شده است، مانند صرافیهای غیرمتمرکز (DeX) که مانند خود رمزارزها بهجای اجرا شدن در سرورهای یک سازمان مرکزی، روی رایانههای مردم سراسر دنیا اجرا میشوند؛ بدین ترتیب، رمزارزها بیش از پیش ایمن و قابل اعتماد میشوند.