معین احمدیان، دبیر گروه فرهنگ: سه روز پیش از افتتاح مهمترین رویداد سینمایی در حوزه مستند، واقعهای هولناک در استان شرقی ایران رقم خورد. بامداد 24 آذرماه، در پی حمله تروریستی به مقر انتظامی شهرستان راسک استان سیستانوبلوچستان تعدادی از ماموران انتظامی به شهادت رسیدند. شاید بگویید که نمیشود ارتباط معنایی بین این دو رخداد، یعنی برگزاری یک جشنواره مستند و اتفاقات اخیر سیستانوبلوچستان پیدا کرد، اما کافی است وقایع یک سال اخیر جنوبشرقی کشور را مرور کنید تا ببینید که حمله تروریستی نیمهشب 24 آذرماه نمونه متاخری از این اتفاقات بوده است و جای تاسف دارد که هیچ مستندی در جشنواره حقیقت امسال نداریم که به اتفاقات یک سال اخیر سیستانوبلوچستان پرداخته باشد. محسن اسلامزاده از جمله مستندسازانی است که چند اثر مهم با محوریت مسائل سیستانوبلوچستان ساخته است. با او درمورد تصویری که رسانه از سیستانوبلوچستان ساخته صحبت کردیم و او از موانعی که پیشروی مستندسازان برای تصویر کردن واقعیتهای اتفاقاتی گفت که یک سال اخیر در سیستانوبلوچستان وجود دارد.
یکی از گزارههایی که در مورد مردم و مسائل استان سیستانوبلوچستان مطرح میشود این است که میگویند تصویری که از این منطقه توسط رسانههای رسمی ارائه میشود، نزدیک به واقعیتها و مسائل اصلی نیست. چقدر این گزاره درست است و مستندساز برای اصلاح چنین تصویری چه باید بکند؟
شکی نیست که در فضای رسانه، نسبت به سیستانوبلوچستان همیشه کملطفی شده است؛ و در سریال و فیلمسازی تا رسانهها و مستندسازان! برای نمایش واقعیت آنجا، هیچوقت کار جدی مثبت صورت نگرفته است. حدودا هفت، هشت سال پیش، مستندی به نام حماسههای خاموش ساختیم که درباره یکی از جنبشهای ضدانگلیسی منطقه سیستانوبلوچستان بود. در این مستند به قیام مردم بلوچ به رهبری جنید خان اشاره کردیم که اتفاقا قوای انگلیس را زمینگیر کرده بودند. یک ژنرال انگلیسی هم کتابی درباره این قیام نوشته و یکی از اساتید دانشگاه ایران این کتاب را از لندن میآورد و ترجمه میکند. همین نمونه مهم هم سالها نادیده گرفته شده بود و ما بعد از سالها درباره آن مستند ساختیم. اگرچه بنا به دستور رهبری درباره این حماسه، دستور ساخت فیلم داده شد اما نتیجه این کار یک فیلم بسیار ضعیف با بودجه بسیار هنگفت بود و حق مردم منطقه هم نادیده گرفته شد. یکی از افراد بومی آن منطقه هم تا چند سال دنبال دادگاه و پاسگاه بود که حق من در این فیلم نادیده گرفته شده و کلی کمک کردم و نهایتا فیلم هم آرشیو شد.
حرفم این است که همیشه به سیستانوبلوچستان کملطفی شده است، حتی زمانی که قرار است در رسانه به آنها بپردازیم. از زمانی که رسانه و دولت دست رفقای ما نبود تا الان مورد کملطفی بوده است. در تصویرسازی از این منطقه، نگاهها عموما تهدیدمحور است. نگاهی به اتفاقات سال گذشته بیندازید، میتوانید همین جنس نگاه تهدیدمحور به آن منطقه را ببینید. سال گذشته دو مدل مشکل در کشور داشتیم که اسم آن را اغتشاش میگذارند. یکی بحث اعتراضات خیابانی در مورد مساله حجاب و زنان بود و دیگری مربوط به اتفاقاتی بود که در استان سیستانوبلوچستان رخ داد. اما واقعیت این است که اتفاقات آن منطقه، رخدادهایی در ابعاد کوچکتر بود و نسبتی با مساله اول نداشت. قاطبه مردم و علمای این استان، اهل دین و دیانت هستند و روی خانواده و فرهنگ تعصب دارند و هنوز لباس قومیتی خود را کنار نمیگذارد، چه برسد از چیزهای دیگر دست بکشند. اما باز هم در بازنمایی این حوادث و تفکیک آن دو مدل اغتشاش کوتاهی کردیم.
ببینید درمورد اتفاقاتی که در چابهار رخ داد، یکسری اتهامات وارد شده است که مشخصا در مورد یک شخص بود و اگر درست ورود میکردیم، یعنی رسانههای انقلابی داخل کشور درست ورود میکردند، کار دست ضدانقلاب نمیافتاد که آنقدر مساله بغرنج شود. خلاصه اینکه کوتاهی کردیم و هنوز هم در قبال سیستانوبلوچستان کوتاهی میکنیم و من میترسم ثمره کار شهید شوشتریها و آنهایی که در سیستانوبلوچستان رفتند و بذر محبت کاشتند با بیفکری برخی از مسئولان به باد برود.
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.