درباره وارونه‌نمایی‌ها از ماجرای صادق بوقی، ساسی مانکن؛
جهان فعلی ما جهان برساخت‌ها است. یعنی خلق معنا به روش‌های گوناگون صورت می‌پذیرد اما آنچه با اهمیت است در هنگامه خلق معنا، این است که باید به تمایز امر واقعی و امر نمادین توجه کرد و خطر اصلی آنجایی است که در کشور ما تفکری قصد دارد از امر نمادین معنا خلق کند و این مساله مثل ساخت خانه روی آب قطعا بحران‌آفرین است تا کمک‌کننده به وضعیت فعلی ما و در شرایط فعلی این تفکر هر روز فربه‌تر می‌شود.
  • ۱۴۰۲-۰۹-۲۲ - ۰۱:۰۹
  • 00
درباره وارونه‌نمایی‌ها از ماجرای صادق بوقی، ساسی مانکن؛
دنیای فانتزی برساخت‌گرایان در عالم سیاست
دنیای فانتزی برساخت‌گرایان در عالم سیاست

سیدجواد نقوی، خبرنگار گروه ایده حکمرانی: جهان فعلی ما جهان برساخت‌ها است. یعنی خلق معنا به روش‌های گوناگون صورت می‌پذیرد اما آنچه با اهمیت است در هنگامه خلق معنا، این است که باید به تمایز امر واقعی و امر نمادین توجه کرد و خطر اصلی آنجایی است که در کشور ما تفکری قصد دارد از امر نمادین معنا خلق کند و این مساله مثل ساخت خانه روی آب قطعا بحران‌آفرین است تا کمک‌کننده به وضعیت فعلی ما و در شرایط فعلی این تفکر هر روز فربه‌تر می‌شود و نمونه آخرش برساخت کردن برتری صادق بوقی به ساسی مانکن است.
در پس اتفاقی که باعث ترند شدن کلیپی از صادق بوقی شد، ایده‌ای شکل گرفت که با برساخت‌گرایی صادق بوقی درمقابل آهنگ اخیر ساسی مانکن قصد داشت نشان دهد پروژه ساسی مانکن با شکست روبه‌رو شده است. این حرکت مصداق بارز برساخت‌گرایی از امر نمادین است که هیچ دقتی در امور واقع ندارد. صاحبان این ایده صرفا تصور خود را از چیزی که درحال ترویج است، برساخته می‌کنند بدون اینکه توجه کنند آیا اساسا چنین برساختی اثری هم در افکار جامعه دارد یا نه. این شکل طرح‌های دوگانه به نوعی بی‌توجهی به امور واقعی است و به نوعی جدل پنهان بین هست و باید‌هاست. صاحب این ایده تصور می‌کند در پس چنین طرحی، خیر و شر شکل داده است و اگر بتواند این برساخت را به نوعی ترند تبدیل و افکار عمومی را درگیر آن کند تا حدود زیادی توانسته ایده اصلی خود را که به تفسیری ضدخوانندگانی مثل ساسی مانکن است، بدل کند. حال آنکه چنین طرحی از اساس بر امر نمادین یا سطحی بیان شده و بیش از آنکه به امر واقعی نزدیک باشد، موضعی ذهنی و انتزاعی است که در امر هستی‌شناختی جمعی هم خیلی توان نفوذ ندارد. نوعی ایده ابتر و ناقص است که در هیچ سطحی قابل گسترش نیست و بیش از آنکه به جامعه وکشور کمک کند باعث می‌شود تفکر از توجه به امر واقعی دور شود. این مواجهه یک وضعیت به‌شدت بد برای حکمرانی است و مانع از درگیری حمکرانی با مشکلات خود می‌شود. چنین روشی با دور زدن مشکلات، پس از مدتی انباشتی از مسائل را به وجود می‌آورد که بیشتر باعث پیچیده شدن کلاف سردرگمی می‌شود و نهایتا کار را برای حکمرانی پیچیده و سخت می‌کند.

ساخت اجتماعی دیگر امکانش را از دست می‌دهد
هر حکمرانی در فرم دولت یا مجلس نیاز دارد جامعه‌ای را براساس ارزش‌های مدنظر خود تربیت کند. اساس توسعه و ترقی غرب در شکل لیبرال در فرمی قدرتمند شد که توانسته بود انسان لیبرال را تربیت کند و سوژه‌شناسی برای اهداف خود کند. این مسیر در ساحت امر اجتماعی نیازمند توجه به واقعیت‌های موجود و تبدیل آن به شکلی از سیاست‌ورزی است که دولت‌های لیبرال مدنظر داشتند. به تعبیر ساده‌تر دولت‌های لیبرال از امکان علاقه مردم به آزادی که در صحنه اجتماعی وجود داشت با پیوست اجتماعی شکلی از لیبرالیسم را مطرح کردند و بر همان اساس توانستند سوژه‌هایی با دیدگاه‌های مدنظر خود خلق کنند. این ساخت اجتماعی به جز توجه به امر واقعی صورت نمی‌گرفت. آنچه در پس جامعه رخ می‌دهد توجه به کلیپ خاصی از صادق بوقی است، نه مقابله با ساسی مانکن. نیاز خاصی به شکلی از زیستن و شادی است که ظاهرا در سال‌های گذشته به دلایلی وسیعی مورد خدشه قرار گرفته است. همان‌طور که حتما بخشی هرچند اندک با آهنگ ساسی مانکن به دنبال برطرف کردن نیاز خود خواهند بود. این دو هرچند تفاوت‌هایی دارند اما نشان از وضعیت خاص است. مساله توجه به زیستن و چگونه زیستن در ایران فعلی بحثی بسیار مهم است و قطعا وظیفه حکمرانی، توجه به این موضوع است. دولت و مجلس فعلی باید به این بیندیشند که در روزگاری که جنگ رسانه‌ای وحشتناکی علیه ایران وجود دارد تا ثابت کند ایران یکی از سیاه‌ترین نقاط دنیا است، چه اقدامی را باید انجام دهند و از این امر واقعی چگونه به نحوی استفاده کنند که به کیفیت و مطلوبیت حکمرانی منجر شود. اما اگر همین موضوع در ساحت امر نمادین به آن توجه شود قطعا تمایل حکمرانی به ساخت اجتماعی را از بین می‌برد و حکمرانی‌ای که توانایی ساخت اجتماعی را نداشته باشد از اساس دیگر قادر به کار نخواهد بود.

بی‌توجهی به اشکال جدید اعتراض
ماهیت اعتراضات جدید همان‌طور که الن تورن بیان می‌کند دچار تغییرات ماهوی ویژه‌ای بوده است، ظاهرا سیاست در مقام کنشگری دیگر آرمانخواهی گذشته خود را ندارد. جنبش‌ها و اعتراضات و مقاومت‌های جدید بیشتر در دل یک موقعیت ساده بروز می‌کند که در زیست شهری مدرن از طریق رسانه‌های جمعی خیلی زود تبدیل به یک مطالبه می‌شود. این مطالبات هر چند متکثر، متفاوت و حتی گاهی به‌شدت فانتزی است، اما برگرفته از یک شرایطی است و این شرایط هم یک امر واقعی است. حکمرانی در چنین وضعیتی قطعا نمی‌تواند از کنار این تحرکات ساده عبور کند، بلکه نیازمند ایده در این موقعیت است یا حداقل سطحی از تفکر باید باشد که سیاست و امر سیاسی را بتواند در تفسیری قرار دهد که کمتر فرد‌گرایانه و فانتزی باشد تا بتواند از این طریق کمک کند در‌عین توجه به مطالبات سطح سیاست‌ورزی هم گسترش یابد. درنتیجه حکمرانان بهتر خواهند توانست از خرد سیاسی‌ای که دارا هستند، استفاده کنند. طرح امر نمادین که در پس دوگانه‌سازی صادق بوقی و ساسی مانکن شکل می‌گیرد، مانع از فهم چنین دگردیسی‌ای در ماهیت اعتراضات جدید می‌شود و اعتراضات را بعد از مدتی به‌نوعی مقاومت در زیست روزمره بدل می‌کند که در بلند‌مدت شکل امر سیاسی را خراب خواهد کرد. در‌نتیجه حکمرانی هم دیگر توانایی گفت‌وگو با جامعه را از دست خواهد داد؛ چرا‌که سطح درگیری بین امر نمادین دولت و جامعه به درگیری مداوم تبدیل می‌شود که هیچ واقعیت بیرونی را اهمیت نمی‌بخشد.

ادامه مطلب را اینجا بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰