طی دهههای اخیر توجه ویژهای به مصرف انرژی و تأثیر آن بر بخشهای مختلف اقتصادی و محیطزیست شده است. در این میان بخش صنعت به عنوان یکی از بخشهای مهم مصرفکننده انرژی بوده و تلاش برای منطقی نمودن مصرف انرژی و استفاده بهینه آن با توجه به محدودیت منابع همواره مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی بسیاری از کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران بوده است. به منظور بهینهسازی و بهبود روشهای بهرهبرداری از منابع و مقایسه وضعیتهای مختلف کشورها از جهت چگونگی مصرف انرژی و میزان اثربخشی انرژی بر توسعه اقتصادی از شاخصهای کلان اقتصادی انرژی مانند شاخص شدت انرژی استفاده میشود. شاخص شدت انرژی معکوس بهرهوری است، به این معنا که با کاهش شاخص شدت انرژی بهرهوری در مصرف انرژی افزایش مییابد. قابل ذکر است که شاخصهای شدت عرضه انرژی و شدت مصرف نهایی برای ایران به ترتیب بیش از 3.5 و 1.5 برابر مقدار متوسط جهانی بوده است. ترازنامه انرژی در ایران بهرهوری بسیار پایین در حوزه انرژی در کشور را نشان میدهد، این امر میتواند به دلیل ارزان بودن حاملهای انرژی ناشی از یارانههای دولتی به این بخش و همچنین فقدان اراده لازم برای بهینهسازی انرژی و نوسازی ماشینآلات انرژیبر باشد. یارانههای انرژی هزینه بسیار زیادی برای دولت ایجاد کرده و از طرف دیگر باعث ناکارآمدی و افزایش بیرویه مصرف در بخش انرژی میشود. بنابراین برای بهبود وضعیت موجود سیاست تعدیل قیمت حاملهای انرژی در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۳ اجرا و قیمت حاملهای انرژی مانند، برق، گاز، گازوییل و... افزایش یافت. طرح هدفمندی یارانهها اثرات زیادی را در بخشهای مختلف به خصوص در بخش صنعت به لحاظ تغییرات در مصرف انرژی به همراه داشته است. بخش صنعت به دلیل ارتباطات پیشین و پسین با دیگر بخشهای اقتصادی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ بنابراین استفاده صحیح از امکانات و منابع در بخش صنعت میتواند به رشد و توسعه آن کمک کند. با توجه به اینکه انرژی یکی از نهادههای اصلی در فرایند تولید است، ارتقای کارایی انرژی در بخش صنعت نقش بسزایی ایفا میکند، در حالی که سرانه مصرف نهایی انرژی ایران در بخش صنعت 1.6 برابر متوسط جهانی است. گزارش حاضر مختصری از گزارش مفصل مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری سازمان برنامه و بودجه با عنوان «بررسی روند هزینه حاملهای انرژی در صنایع کارخانهای ایران طی سالهای 1388 تا 1398» است.
وضعیت مصرف انرژی در بخش صنعت
اهمیت حیاتی انرژی در اقتصاد کلان کشور و ضرورت اعمال مدیریت کارآمد در بخش انرژی ایجاب میکند تقاضای این عامل تولیدی در بخش صنعت که یکی از ارکان اساسی اقتصاد کشور است، مطالعه شود؛ زیرا بهبود کارایی انرژی در صنعت و زیربخشهای آن باعث کاهش مصرف انرژی، پرداخت میزان کمتر یارانه و کاهش قیمت تمامشده محصولات صنعتی میشود و از این طریق موجب ارتقای سطح ارزش افزوده این بخشها، افزایش توان رقابتی، افزایش کیفیت تولید و در نهایت، سبب کاهش واردات برخی کالاهای مورد لزوم و افزایش صادرات مصنوعات ساختهشده میگردد.
شایان ذکر است بیشترین مقدار نرخ رشد مثبت در هزینههای انرژی صنایع در سالهای ۱۳۹۰، ۱۳۹۲، ۱۳۹۳ است که علت افزایش هزینههای انرژی صنایع در سال ۱۳۹۰ و ۱۳۹۳ افزایش قیمت حاملهای انرژی ناشی از اجرای مرحله اول سیاست تعدیل قیمت انرژی است. همچنین از عوامل مؤثر بر افزایش هزینههای انرژی صنعت در سال ۱۳۹۲ نرخ رشد بالای ارزش تولیدات در این سال است.
بیشترین نرخ رشد منفی در هزینههای انرژی در صنعت در سالهای ۱۳۹۱ و 1397 و کاهش شدید تولیدات در طی این سالها بوده و تولیدات صنعتی به کمترین مقدار خود در سالهای ۱۳۹۱ ۱۳۹۷ طی بازه زمانی ۱۳8۸-۱۳9۸ رسیده است. مقدار ارزش تولیدات صنعتی در سال ۱۳۹۱ با نرخ رشد منفی 16 درصد و در سال ۱۳۹۷ با نرخ رشد منفی 10.3 درصد رسیده است. براساس این گزارش، شاخص شدت مصرف نهایی در ایران بیش از 1.5 برابر مقدار متوسط جهانی است. بخش صنعت به عنوان یکی از ارکان اساسی اقتصاد کشور در مقایسه با دیگر بخشهای اقتصادی از نظر شدت انرژی در جایگاه دوم قرار گرفته است.
در حوزه تعدیل قیمت حاملهای انرژی میتوان گفت که سیاست اجرای هدفمندی یارانهها بر کنترل مصرف انرژی توسط صنایع مؤثر بوده است؛ اما آثار شوک قیمتی حاصل از این، سیاست اثرات فزایندهای در هزینههای انرژی داشته به صورتی که هزینههای انرژی در کارخانههای صنعتی در یک سال پس از اجرای سیاست به حداکثر خود رسیدهاند که این امر به عنوان یکی از عوامل بازدارنده منجر به کاهش تولیدات شده است.
صنایعی همچون تولید کک و فرآوردههای حاصل از پالایش نفت، مواد شیمیایی، فلزات پایه، فرآوردههای غذایی و تولید وسایل نقلیه موتوری تقریبا ۷۰ درصد ارزش تولیدات صنایع کارخانهای را در طی ۱۰ سال اخیر داشته است. صنایع تعمیر و نصب ماشینآلات و تجهیزات تولید پوشاک، تولید چرم و مبلمان و تجهیزات حملونقل، سایر مصنوعات، توتون چوب و فرآوردههای چوب جزء صنایع با کمترین سهم تولید در صنعت در طی این ۱۰ سال است که مجموعا حدود سه درصد از کل تولیدات صنعتی را در طی بازه زمانی ۱۰ساله پوشش میدهد.
بررسی همزمان دو شاخص شدت انرژی و سهم تولید از کل نشان میدهد که صنایعی همچون صنعت تولید کک و فرآوردههای حاصل از پالایش نفت و صنعت وسایل نقلیه موتوری با بیشترین سهم تولید از کل صنعت، جزء صنایع با سهم تولیدی بالا اما با شدت انرژی بسیار پایین هستند، در حالی که صنایع فلزات پایه و تولیدات مواد شیمیایی که سهم زیادی از تولیدات کشور را دارا هستند با شدت انرژی بسیار زیادی همراهند. همچنین صنایعی مانند منسوجات و کاغذ چوب و فرآوردههای چوب و تعمیر و نصب ماشینآلات و تجهیزات جزء صنایعی با سهم تولیدی کم اما مصرف انرژی بالا هستند.
به طور کلی با بررسی مطالعات انجامشده میتوان نتیجه گرفت انرژی یک نهاده حائز اهمیت و تعیینکننده در تولید است. از این رو هر شوکی در جهت کاهش مصرف بدون افزایش کارایی با کاهش تولید همراه میشود. میتوان گفت که سیاست اجرای هدفمندی یارانهها بر کنترل مصرف انرژی توسط صنایع مؤثر بوده است؛ اما آثار شوک قیمتی حاصل از این سیاست اثرات منفی در میزان تولیدات صنایع داشته و از رشد تولیدات صنعتی جلوگیری کرده که این امر نشاندهنده عدم کارایی انرژی در صنعت است.
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.