مریم فضائلی، خبرنگار: پیمان جبلی درست در روزی حرف از عدمهمکاری با سلبریتیهای گرانقیمت زد که تیزر برنامه رضا گلزار از تلویزیون پخش شد. گلزار سال 97 مسابقه تلویزیونی به نام «برندهباش» را اجرا میکرد که بهخاطر حواشی پیرامون ایده و طراحی مسابقه، برنامه به تعطیلی کشیده شد. گلزار از تلویزیون رفت و در چند سریال شبکه نمایش خانگی بازی کرد و در شرایط معمول این روزهای سینما و سریالسازی آرامآرام کنار گذاشته شد. حالا قرار است او که نمونه تام و تمام عنوان سلبریتی است، در روزهایی به تلویزیون باز گردد که بلاتکلیفترین روزهای مدیرانش در برخورد با سلبریتیهاست. بیراه نیست اگر بگوییم گره کوری که به کار تولید برنامههای پرمخاطب تلویزیون افتاد، با دستان مدیران تلویزیون رقم خورد و به نسبت آنها با سلبریتیها برمیگشت؛ در این میان قربانی اصلی هم برنامههای پرمخاطب بودند. اگرچه بازگشت گلزار شروع شکوهمندی برای اعلام رویه جدید مدیران تلویزیون نیست اما میتواند نشانههایی باشد بر اینکه مدیران تلویزیون به درکی واقعی از مدیریت رسانه در فضاهای جدید رسیدهاند و بعید نیست در ماههای آینده شاهد تولید و پخش برنامهها و سریالهای پرمخاطب از تلویزیون باشیم.
«پانتولیگ» تکرار یا آغاز یک مسیر
پخش تیزر مسابقه «پانتولیگ» با اجرای محمدرضا گلزار، نشانه آشکاری از رویه جدید مدیران تلویزیون در بهکارگیری چهرههای مشهور تلویزیونی است. پانتولیگ تجربه دوم اجرای گلزار است. او پیشتر اجرای برنامه برندهباش را برای شبکه سه برعهده داشت. برنده باش یک مسابقه تعاملی بود که شرکتکنندهها براساس اطلاعات عمومی به سوالات متنوعی پاسخ میدادند. هدف این برنامه افزایش نرخ مطالعه و بالا بردن آگاهی و اطلاعات عمومی اعلام شد. البته در همان روزهایی که برنامه پخش میشد این اشکال مطرح شده بود که چه نسبتی بین محمدرضا گلزار و اجرای یک مسابقه تلویزیونی وجود دارد. منتقدان میگفتند که تلویزیون فقط بهخاطر شهرت گلزار به سراغ او رفته است. در همان ایام هاشم رضایت، تهیهکننده برنامه برندهباش در گفتوگو با «فرهیختگان» این انتقاد را نپذیرفت و گفت: «وقتی ساختار یک برنامه چیده میشود ما تهیهکنندهها دلمان میخواهد به رشد این برنامه کمک کنیم، برای همین سعی کردیم بهترینها را برای برنامه انتخاب کنیم تا حتی یکقدم هم برنامه را بالاتر ببرند، حتی نورپرداز، کارگردان، صدابردار و... که مهمترین آنها مجری برنامه است. ما هم فکر کردیم چه کسی میتواند مسابقه را یک سروگردن بالاتر ببرد؟ به این نتیجه رسیدیم که آقای گلزار میتواند این کار را انجام دهد. اینطور نبوده که حتما سلبریتی باشد.» بازگشت محمدرضا گلزار به تلویزیون فارغ از اینکه چقدر حضورش و موفقیت احتمالی برنامهاش محل بحث ماست، از این جهت مهم مینماید که ببینیم آیا مدیران تلویزیون دوباره میخواهند مسیری که یکبار طی شده را تکرار کنند یا اینکه با نگاهی به مسیر آزمون و خطایی که طی شده، اشکالات مدیریت سلبریتی را اصلاح کنند.
آزمون و خطا تمام میشود؟
پیمان جبلی، رئیس صداوسیما در تازهترین اظهارنظرش درخصوص حضور چهرههای مشهور گفته است: «صداوسیما کارخانه چهرهسازی نیست و باید زمان بگذرد و برنامهسازی شود تا چهرههایی شناخته شوند. وقتی ما عزممان را جزم کردیم که بنای تلویزیون بر سلبریتیمحوری نباشد، باید همه جوانبش را بپذیریم و سلبریتی سالمپروری را تقویت کنیم. ما در را روی هیچ هنرمندی که علاقهمند باشد در چهارچوبها و ضوابط با ما کار کند، نبستهایم و هر کسی هم این را بگوید خودش در را روی خودش بسته است.» جبلی این حرفها را دو روز قبل در جمع دانشجویان دانشگاه تهران گفته است و بهنظر میرسد که کمی از مواضع پیشین خودش کوتاه آمده است. او خردادماه امسال در جلسه با دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) به تربیت چهره و سلبریتی ساختن در صداوسیما اشاره کرد و گفت: «در ماههای بعد از فتنه، چهرههای جدیدی کشف شده که الان تبدیل به سلبریتی شدهاند، منتها سلبریتیهای ارزشی هستند. چهبسا بین شما افرادی بوده که قابلیت داشته باشند دو روز دیگر به صداوسیما بیایند و سلبریتی شوند. بنابراین باید کشف کنیم، تربیت کرده و البته جذب هم داشته باشیم برای چهرههایی که رابطه خود را قطع نکردهاند و میخواهند در خدمت مردم باشند.» او در بخشی دیگر از صحبتهایش گفته بود: «از من انتظار دارید برای اینکه پرمخاطب شوم خواهش و التماس کنم که او بیاید؛ یعنی چشمپوشی کنیم؟ شما و مردم اجازه این کار را میدهید؟ آیا میتوانستیم برنامههایی را بسازیم بدون التماس و پذیرش ذلت دربرابر کسانی که به اعتقادات و تاریخ این کشور پشتپا زدند؛ آن هم کسانی که از این نظام ارتزاق کرده بودند و به این نقطه رسیدند و حالا به آن پشتپا میزدند؟ ما نمیتوانیم و نخواهیم توانست که این کار را انجام دهیم. پس کار کمی نبود وقتی شب عید نوروز بدون التماس از برخی چهرههای اینچنینی برنامه ساختیم. اگر با ذرهبین تحولیاب نگاه کنیم، ولو در نشانههای جزئی، باید بگویم که کار کمی نبود بتوانیم اثبات کنیم صداوسیما وابسته به چهار سلبریتی وطنفروخته نیست.»
البته اگر به عقب برگردیم این وضعیت بلاتکلیف مدیران تلویزیون در نسبت با سلبریتیها را میتوانید در اظهارات رئیس سازمان صداوسیما پیگیری کنید. پیمان جبلی در همان روزهای اول ریاست صداوسیما، یعنی مهرماه 1400 در پاسخ به هوادار فوتبال خوزستانی برای بازگشت عادل فردوسیپور به برنامه نود، گفته بود: «عادل فردوسیپور میتواند دوباره در تلویزیون فعالیت کند و از نظر ما منعی ندارد.» این اولین اظهارنظر رئیس سازمان صداوسیما درخصوص بازگشت یک چهره مشهور به تلویزیون بود. اما مسالهای که آن روزها تلویزیون با آن دستوپنجه نرم میکرد فقط حذف فردوسیپور و برنامه نود نبود و انگار رویه جدید حذف اکثر چهرههای مشهور در تلویزیون بود. دو ماه بعد یعنی در آذرماه 1400، او در واکنش به درخواست بازگشت چهرههای مشهور به رسانه ملی گفت: «از ضوابط حرفهای و قانونی رسانه ملی است که از تمام ظرفیتها و قدرت آنتن برای جلب اعتماد و جذب نظر مخاطبان استفاده کند و هیچگونه ظرفیتی را نباید نادیده بگیرد. استفاده بهینه از تمام ظرفیتها و پتانسیلها از ضوابط و معیارهای اساسی سازمان است. در دوره جدید ما سعی میکنیم از هیچ ظرفیتی در حوزه توانمندی، استعداد، محتوا و ژانرهای برنامهسازی در حوزه نیروی انسانی غافل نشویم و همه را به رسمیت شناخته و از تکتک آنها صیانت کنیم.»
بلاتکلیفی برای حضور سلبریتیها در برنامههای تلویزیون، همچنان وجود داشت تا اینکه اتفاقات پاییز 1401 باعث تشدید وضعیت بغرنج برنامهسازی و حضور چهرهها در تلویزیون شد. پیمان جبلی در اسفند 1401 در گفتوگویی با روزنامه همشهری به این مساله اذعان کرد و گفت: «متاسفانه همچنان در فضای بلاتکلیفی به سر میبریم که البته این هم جزء کارهای جدیدی است که در دوره تحولی ما یک نظامدهی و یک سازماندهی به مدیریت چهرهها باید داشته باشیم؛ نه از موضع سلبی بلکه از موضع ایجابی. شاید شما مدنظرتان آقای فردوسیپور هم باشد. در مصاحبههایم گفتم. ایشان نیروی سازمان است و هیچ منعی وجود ندارد. حالا چرا هنوز اتفاق نیفتاده، بالاخره باید از خودشان سوال شود که به چه دلیل؛ گاهی اوقات موانعی ساختگی وجود دارد که این موانع باید برطرف شود. از نظر ما بهعنوان صداوسیما هیچ مشکلی وجود ندارد که وی برگردد، بیاید کارش را انجام دهد. گاهی این تلقی پیش میآید که این هنرمندان طرد شدهاند، یا رفتهاند. درصورتیکه اینگونه نیست.»
اظهارنظرهای جبلی در شروع کار انگار با یک طمانینه همراه است؛ خیلی سعی نمیکند که با سلبریتی به مواجهه بپردازد. اما این رویکرد در سال 1401 متفاوت میشود، همچنانکه در حرفها از آغوش باز برای پذیرفتن سلبریتیها میگوید اما در عمل میبینیم که برنامههای پرمخاطب تعطیل میشوند و انگار مواجهه مستقیم و این برخورد با برنامهها فقط به خاطر حضور کسی است که برنامه را اجرا میکند.
چهرهها و برنامههایی که حذف شدند
اوایل کمی تعجب میکردیم اما آرام آرام عادت کردیم به این رفتار مدیریتی در تلویزیون که میشود یک برنامه پرمخاطب را بیهیچ دلیل منطقی تعطیل کرد. مدیران تلویزیون بنا داشتند که به ما ثابت کنند میتوانند بدون هیچ توضیح منطقی و مخاطبپسندی، چهرههای مشهور را از قاب تلویزیون حذف کنند. آن هم چهرههایی که روزگاری تلویزیون برایشان هزینه کرده بود و به واسطه تلویزیون اعتبار یافته بودند. «خندوانه» با فصلهای پرمخاطبش یکی از همین برنامههاست. مدیران شبکه نسیم درباره حذف و کنار گذاشتن خندوانه توضیحات دقیقی ندادند. البته محسن برمهانی معاون سیما آذرماه سال گذشته درباره خبر تعطیلی برنامههای «عصرجدید» و خندوانه گفته بود که احسان علیخانی و رامبد جوان خودشان برنامهها را تعطیل کردند. با این حال هیچ وقت تصمیم قطعی برای بازگشت این برنامهها اعلام نشد و رامبد جوان هم یک ماه پیش در صفحه شخصی اینستاگرامش غیرمستقیم اعلام کرد که دیگر خبری از خندوانه نیست و احتمالا هم نخواهد بود. برنامه عصر جدید که برمهانی به آن اشاره کرد یکی دیگر از برنامههایی است که همچنان درمورد بازگشتش به تلویزیون اظهارنظر رسمی منتشر نشده است. پخش نشدن «کتابباز» هم یکی دیگر از این نمونههاست. برنامهای که توانست در معرفی کتاب بسیار نقش پررنگ و تاثیرگذاری داشته باشد به گفته جبلی، منتظر تصمیم تهیهکننده، مدیرگروه و مدیر شبکه است. کتابباز با بیش از 300 قسمت و با حضور افراد شناختهشده برنامهای محبوب در زمان خودش بود و به نظر میرسد که سروش صحت، مجری این برنامه ادامه این برنامه را در بستر دیگری همچون شبکه نمایش خانگی بخواهد پی بگیرد.
رضا رشیدپور یکی دیگر از چهرههایی بود که چند وقت پیش بازگشتش به صداوسیما مطرح شد و واکنشهایی از دو طیف مختلف به همراه داشت. طیفی که در این دوره برنامههای تولیدی زیادی روی آنتن صداوسیما داشتهاند و اصطلاحا میشود به آنها گفت ساکنان فعلی تلویزیون و گروهی که به دلیل مخالفت با صداوسیما، با برگشت چهرهها موافق نبودند. با این حال شنیده میشود که این برنامه جدید رشیدپور هم ضبط شده و بعید نیست در ماههای آینده به قاب تلویزیون بیاید.
درمورد پخش برنامهی «دورهمی» با اجرای مهران مدیری هم وضعیت نامشخص است. ناصر قدیریکاشانی، تهیهکننده این برنامه گفته است: «سازمان صداوسیما شکایتی از آقای مدیری مطرح کرد، دلیل این شکایت و اتهام آقای مدیری انتشار یک ویدئو در فضای مجازی است. ادعای سازمان این است که پس از آن دیگر امکان پخش تصویر آقای مدیری از صداوسیما وجود ندارد، در نتیجه دیگر امکان پخش سریالهایی که آقای مدیری در آن بازی کردند هم از صداوسیما وجود ندارد، بنابراین آقای مدیری باید پول تولید این برنامهها بهعلاوه آگهیهای بازرگانی که باید پخش میشد ولی حالا دیگر نمیشود پخش کنند، با احتساب ضرر و زیان و خسارات تأخیر در تأدیه و پول وکیل و هزینه دادگستری که چند صد میلیارد تومان هم محاسبه کردند، پرداخت کند! یک شکایت دیگر هم از بنده بهعنوان تهیهکننده برنامه دورهمی مطرح کردند مبنیبر اینکه شما طبق قرارداد ۲۰ قسمت از دورهمی۵ را چند ماه دیر به سازمان تحویل دادید و براساس قرارداد ما الان حساب کردیم شما بیش از ۶۰ میلیارد تومان باید جریمه پرداخت کنید.» پیمان جبلی، رئیس صداوسیما به ابهام درباره ماجرای شکایت صداوسیما از مهران مدیری پاسخ دقیقی نداده و گفته دوستان حقوقیاش در سازمان درحال پیگیری این مساله هستند. او تاکید کرده که خودش از آخرین اطلاعات درباره این پرونده بیاطلاع است اما بههرحال قوانین و مقررات تکلیف را روشن خواهند کرد. ماجرای بدهی مهران مدیری به سازمان درحالی به مرحله شکایت رسیده که تهیهکننده دورهمی اعلام کرده نه مدیری و نه برنامه دورهمی، هیچ تعهدی برای تولید و تحویل برنامه به سازمان ندارد.