علی بازگشا، فعال رسانهای: روز گذشته که خبر بازداشت مدیر یکی از پیامرسانهای داخلی بهعلت انتشار محتوای مستهجن در رسانهها منتشر شد برای چندمینبار حرف از بازنگری در سیاستهای محتوایی و مسدودسازی شبکههای اجتماعی بهمیان آمد. مدافعان محدودسازی و صیانت از فضای مجازی در یکسو و منتقدان انحصارطلبی و مطالبهگران محتوا در سوی دیگر. پای صحبت مدافعان فیلترینگ و انحصارطلبان پیامرسانهای داخلی که مینشینیم حرف از محدود کردن مخاطب برای دسترسی به محتواهای نامناسب و مستهجن است. محتواهایی که زرد است و گاهی با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما همخوانی ندارد. مدافعان پلتفرمهای داخلی هم قطع دسترسی مردم به پیامرسانها و رسانههای اجتماعی خارجی را تنها راه حمایت از پلتفرمهای داخلی و همسو با فرهنگ ایرانی برای هدایت محتوایی مردم میدانند. سالهاست موضوع پلتفرم و محتوا مورد بحث صاحبنظران حوزه رسانه و ارتباطات است. گروهی بهدنبال توسعه و راهاندازی پلتفرمها برای ارائه به مردم و گروهی محتوا را چالش اصلی فضای مجازی در هر پلتفرم و بستری میدانند. اما این روزها با کمی وقت گذاشتن برای چرخیدن در سایتها و اپلیکیشنهای داخلی شاهد اشتراک خیلی زیاد محتوای پلتفرمهای داخلی و خارجی هستیم؛ محتوایی که به امید دوری از آن اینترنت و دسترسی به اپلیکیشنها را بدون محدودیت زمانی فیلتر کردیم. حالا باید از مدافعان فیلترینگ پرسید برای راه سختتر، یعنی تولید و تامین محتوای سالم چه کارهایی انجام دادهاند؟ همانطور که این روزها صدای گله و شکایت جمع کثیری از فعالان فضای مجازی برای انتشار موزیکهای اصطلاحا لسآنجلسی و فیلمها و انیمیشنهای بدون سانسور بلند شده است، آیا صاحبان نظریه محدودیت و کنترل دست به تولید محتوا بردهاند؟ جایگزین این موزیکها و فیلمها چیست؟
داشتن زمین بازی و پلتفرم درصورت فراگیری اتفاق مهم و خوبی است اما حکمرانی فضای مجازی به آن خلاصه نمیشود و ایجاد محتوای سرگرمکننده برای عامه مردم سختترین بخش داشتن این فضاهاست. در این سالها جریانهایی راه آسان را پیشگرفتند و بهجای آموزش و فرهنگسازی، بهجای تولید محتوا و بهجای ارتقای سطح سواد استفاده مردم از فضای مجازی به مسدودسازی روی آوردند. حالا سوال اصلی این است که دو علت اصلی فیلترینگ، یعنی عدمدسترسی مردم به پلتفرمهای خارجی و همچنین سالمسازی فضای مجازی رخ داده است؟ با نگاهی به آمار استفادهکنندگان از پلتفرمهای خارجی و همچنین محتواهای پلتفرمهای داخلی مشخص میشود که این اقدام شکستخورده و زمان حکمرانی محتوا رسیده است. محتوایی که نه برای یک عده با نگاه خاص تولید شده باشد، محتواهایی از جنس سرگرمی برای مردم.