• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۲-۰۹-۱۴ - ۰۳:۰۱
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
درباره بدخلقی کارگردان «زخم‌کاری»؛

حباب جنجال‌ها تا ابد بالا نمی‌رود

در زمانه‌ای که شاذگویی در فضای سیاسی و اجتماعی سکه رایج بازار شده و افراد از آنجا که خود را در بن‌بست تفاهم می‌بینند جوری که انگار بخواهند لج هم را دربیاورند حرف می‌زنند، محمدحسین مهدویان هم از این تکنیک برای تبلیغ سری سوم سریال «زخم‌کاری» استفاده کرد.

حباب جنجال‌ها تا ابد بالا نمی‌رود

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ: در زمانه‌ای که شاذگویی در فضای سیاسی و اجتماعی سکه رایج بازار شده و افراد از آنجا که خود را در بن‌بست تفاهم می‌بینند جوری که انگار بخواهند لج هم را دربیاورند حرف می‌زنند، محمدحسین مهدویان هم از این تکنیک برای تبلیغ سری سوم سریال «زخم‌کاری» استفاده کرد. «سلام عزیزانم. اپیزود پایانی این فصل با ششصد و پنجاه و دو هزار نمایش ثبت‌شده در روز جمعه رکورد تماشای آخرین قسمت یک سریال در روز اول نمایشش در پلتفرم فیلیمو را شکست.» تا اینجای کار با یک خودستایی ساده طرفیم که معمولا هنرمندان به بهانه تشکر از محبت و توجه مخاطبان‌شان انجام می‌دهند اما جلوتر که می‌رویم، دلیل بیان این جملات از جانب مهدویان را بهتر می‌شود فهمید. «توجه کنید این فقط آمار روز اول پخش سریال است و نشان‌دهنده‌ میزان تشنگی مخاطبان برای تماشای قسمت جدید.»
این جملات دیگر حساب‌شان فرق می‌کند و بوی پول می‌دهند. انتقادها به فصل دوم زخم‌کاری تا حدی بالا بود که می‌توانست سرنوشت سری سوم این مجموعه را در هاله‌ای از ابهام فرو ببرد و این درحالی بود که روند روایت در فصل دوم کاملا مشخص می‌کرد فکرهایی برای ساخت سری سوم شده است. برای اینکه سری سوم به هر قیمتی که شده ساخته شود، نیاز به یک عملیات روانی و رسانه‌ای بزرگ بود که خود محمدحسین مهدویان در راس آن قرار گرفت. او در صفحه شخصی‌اش نمودارهای منتشر کرد که طبق آنها ادعا می‌شد زخم‌کاری۲ از سری قبلی‌اش مخاطبان بیشتری داشته و به‌علاوه، این سریال را پرمخاطب‌ترین سریال تمام پلتفرم‌ها تابه‌حال معرفی می‌کرد. معلوم است که این ادعای شاذ می‌تواند محل چالش‌های فراوانی قرار بگیرد و در ضمن نقدهای عمومی کاربران به زخم‌کاری2 را نمی‌شد نادیده گرفت. جملات بعدی مهدویان یک شاذگویی متهورانه، مطابق چیزی بود که این روزها در فضای رسانه‌ای و اجتماعی باب شده است. «نقد و نظر لازمه‌ رشد هر اثری است و در این مورد زخم‌کاری تافته‌ جدابافته نیست اما فکت‌ها صراحت بیشتری دارند. این اعداد و ارقام واقعیتی را در خود پنهان کرده‌اند. این که شما هرگز و در هیچ مقطعی نتوانسته‌اید از تماشای زخم‌کاری بگذرید. شما نتوانستید جمعه‌ها بر وسوسه‌‌ دیدن زخم‌کاری غلبه کنید و نادیده‌اش بگیرید. گاهی عصبانی شدید، غر زدید، گله کردید، حتی بعضی‌هایتان فحش دادید اما... واقعیت این است که هر هفته بیشتر از هفته‌ قبل تماشایش کردید.» او یکی، دو خط بعد ادامه می‌دهد: «همچنان جذاب، پرتنش، با داستانی سرکش و البته شاید برای بعضی از شما غیرقابل‌تحمل. (اگر) همه چیز خوب پیش برود، به‌زودی فصل جدید را هم نمایش می‌دهیم و شما باز هم تماشا خواهید کرد. بسیار بیشتر از قبل. چراکه تماشا نکردن زخم‌کاری کار راحتی نیست. نمی‌شود واقعیت را انکار کرد. همه زخم‌کاری می‌بینند. حتی شما دوست عزیز.»
پازل این عملیات روانی و رسانه‌ای برای دفاع از زخم کاری۲ و توجیه ساخت سری سوم آن با پاسخ‌های حساسیت‌برانگیز مهدویان به بعضی از کامنت‌ها تکمیل شد. این چیزها البته عجیب نیست و هر از چندگاهی در فضای رسانه‌ای یا هنری ایران می‌توان امثال آن را سراغ گرفت؛ اما خوب است توجه کنیم که این بار سرمایه‌گذار درحال فریب خوردن است نه تماشاگر. چه بسیارند آثار هنری شاخصی که در دنباله‌سازی‌ها آن رنگ‌وبوی ناب اولیه را از دست داده‌اند اما چه کسی مدافع حریم آن اثر اولیه می‌شود که دنباله‌ها می‌خواهند از اعتبارش ارتزاق کنند و محبوبیتش را مصرف کنند؟ آیا کسی غیر از کارگردان که همان صاحب اصلی اثر است باید به این موضوع فکر کند؟ به‌طور تیپیکال چنین می‌اندیشیم که تهیه‌کننده‌ها دنبال پول هستند و کارگردان‌ها کسانی‌اند که فیلم‌ها را مثل بچه‌هایشان می‌بینند؛ اما در اینجا این خود مهدویان است که صاحبان سرمایه را برای هرچه بیشتر به باد دادن اعتباری که سری اول زخم‌کاری کسب کرده بود فریب می‌دهد و نه‌تنها اعتبار آن اثر هنری، بلکه سرمایه آن سرمایه‌گذار را به حراج گذاشته است. مهدویان مدت‌هاست که درحال مصرف کردن خودش است. او دارد نام و اعتباری را که به‌واسطه چند اثر اولیه‌اش به‌دست آورده بود تبدیل به پول می‌کند و این روند می‌تواند این فیلمساز را درحالی‌که هنوز جوان است به‌مرور از دور خارج کند. احتمالا کسی نمی‌تواند جلوی ساخته شدن سری سوم زخم‌کاری را بگیرد اما اگر این اتفاق شدنی بود، مهدویان به‌واسطه یک گوشمالی طبیعی که مخاطبان شاکی از کیفیت پایین زخم‌کاری۲ او را می‌دادند، ممکن بود به خودش برگردد و در کندوکاو علت این افول کیفیت بیفتد. هر هنرمندی ممکن است چنین کمینه‌هایی را در سینوس کارنامه‌اش تجربه کند و اتفاقا همین تجربه‌های گاه تلخ می‌توانند سازنده باشند اما ایراد محمدحسین مهدویان این است که همیشه یک جنجال رسانه‌ای را پیوست کارهایش می‌کند تا از مواجهه مستقیم و واقعی با بازخوردها فرار کند. شاید این شیوه برخورد مهدویان با ‌قوس‌های صعودی و نزولی کارنامه‌اش باعث شود او در چند کار آینده هم بتواند مسیرش را ادامه دهد اما قطعا این رویه را نمی‌توان تا ابد ادامه داد و حباب جنجال‌ها تا ابد بالا نمی‌رود.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟