تهدید سوریه پادزهر 7 اکتبر بوده است؛
رتش رژیم‌صهیونیستی در جنگ غزه با وجود تبدیل کردن این منطقه به زمین سوخته، موفق به «ثبت پیروزی» و «ترمیم خسارت‌ها» نشده است. نه اهالی غزه حاضر به کوچ کامل از مناطق اعلام‌شده یا حتی خروج به‌سمت مصر شده‌اند و نه حماس نابود شده است.
  • ۱۴۰۲-۰۹-۱۳ - ۰۱:۵۴
  • 00
تهدید سوریه پادزهر 7 اکتبر بوده است؛
مانور تل‌آویو در جنوب دمشق
مانور تل‌آویو در جنوب دمشق

سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه جهان‌شهر: ارتش رژیم‌صهیونیستی در جنگ غزه با وجود تبدیل کردن این منطقه به زمین سوخته، موفق به «ثبت پیروزی» و «ترمیم خسارت‌ها» نشده است. نه اهالی غزه حاضر به کوچ کامل از مناطق اعلام‌شده یا حتی خروج به‌سمت مصر شده‌اند و نه حماس نابود شده است. با این شرایط، رژیم‌صهیونیستی همچنان به‌دلیل اتفاقات روز 7 اکتبر، بازنده جنگ است. باخت در این جنگ ضمن ثبت یک خاطره منفی، به‌معنای کاهش بازدارندگی و بدتر از آن، عدم‌ترمیم فروپاشی دولت، سیستم اطلاعاتی و ارتش رژیم است. در حمله 7 اکتبر همه ساختارها فروپاشیدند و این نشانه‌ای برای آغاز دومینو و موجی از فروپاشی شد. این موج بودن برای تعدادی از نهادها، از بخشی از خود آنها آغاز شد و برای تعدادی دیگر از نهادهای دیگر. فروپاشی دولت خود ناشی از موج فروپاشی ارتش و سیستم اطلاعاتی بود و فروپاشی این دو نهاد نیز به‌دنبال فروپاشی یگان‌های محلی آنان در اطراف غزه بود. متوقف ساختن این موج فروپاشی، با موج دیگری میسر است که باعث احیای روحیه شود. این اقدام هر چه دشوار باشد لازم است، در غیر این صورت روزهای آتی رژیم بسیار سخت خواهد بود. ایجاد موج مدنظر رژیم در غزه نه‌تنها امکان‌پذیر نشده، بلکه موج‌های دیگری بر ضد تل‌آویو ساخته که باعث شده جایگاه اخلاقی صهیونیست‌ها در جهان تضعیف شود.

هدف کجاست؟
با اتمام ظرفیت‌های غزه و مخاطره برانگیز بودن اقدام در کرانه باختری که هم‌اکنون شاهد تجمع نیمی از نفرات ارتش است، صهیونیست‌ها باید جبهه‌ای جدید بیابند که خارج از جغرافیای فلسطین قرار دارد. این جبهه‌ها اگر در همسایگی فلسطین اشغالی باشند امکان حمله زمینی به آنها وجود نداشته و تنها حمله هوایی به آنها امکان‌پذیر است. ایران و یمن دو گزینه‌ای هستند که تنها حمله هوایی به آنها ممکن است. حمله به ایران که در جنگ مداخله نداشته وجهات کمی دارد و شامل پاسخ کشنده تهران می‌شود. حمله به یمن به‌دلیل فاصله بسیار زیاد که دو برابر فاصله فلسطین اشغالی و ایران است، سختی‌های بسیاری دارد و در حجم اندک با کمک آمریکا امکان‌پذیر است. از سوی دیگر به‌نظر نمی‌رسد حمله به یمن نتایج لازم را به بار بیاورد و از آن بتوان برای بازیابی دولت، ارتش و نهادهای اطلاعاتی رژیم استفاده کرد. در میان همسایگان که علاوه‌بر حمله هوایی، امکان حمله زمینی به آنها نیز وجود دارد، مصر و اردن به‌طور کلی روابط دوستانه‌ای با رژیم دارند و از سوی دیگر طرفی از جنگ کنونی به‌حساب نمی‌آیند تا رویارویی با آنها دلیلی داشته باشد. در سمت لبنان، نیروهای مقاومت این کشور آماده جنگند و با وجود زیر بمباران قرار داشتن کشوری مانند سوریه طی سال‌های اخیر، اجازه نداده‌اند کشورشان به محل تجاوزات نظامی رژیم تبدیل شود. از این رو تنها جغرافیایی که میزان دشمنی بالا با تل‌آویو، مشارکت در جنگ کنونی، امکان بهانه‌یابی برای مداخله نظامی، هم‌مرزی و وجود زمینه تهاجم زمینی را داراست، سوریه است.

نگاه خوانی رژیم
احتمالا صهیونیست‌ها در حمله به سوریه، مزایای قابل توجهی برای خود نسبت به دیگر جبهه‌ها یافته‌اند. آمریکایی‌ها نیز همانند رژیم، مزایایی را در این سناریو یافته‌اند. حمله به لبنان احتمال بروز جنگ فراگیر دارد، حمله به یمن بدون نتایج کافی است و حمله به عراق بسیار مناقشه‌برانگیز خواهد بود. از این رو تنها حمله به سوریه است که برخلاف لبنان، جنگ با آن امکان‌پذیر و برعکس یمن دارای نتایج قابل توجه و متفاوت از عراق، فاقد تحولات پیرامونی معکوس‌ساز پیروزی نظامی است. این تحولات پیرامونی درخصوص عراق، اهمیت بالای این کشور برای آمریکا، پاسخ‌های انتقام‌جویانه مقاومت عراق علیه پایگاه‌های آمریکایی در خاک این کشور و کویت و همچنین احتمال بالای واکنش جدی ایران است.

ادامه مطلب را اینجا بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰