محمود زارعی، پژوهشگر اقتصادی: در چند سال اخیر یکی از مشکلات جدی کشور ناترازی انرژی است. رشد سرسامآور مصرف انرژی به دلایل مختلف نظیر راندمان پایین شبکه توزیع انرژی، بهینه نبودن و پرمصرف بودن وسایل، مستهلک بودن تجهیزات و خطوط تولید، همچنین فرهنگ غلط مصرف موجب شده تا مصرف انرژی در کشور بسیار بالا باشد، به عبارت بهتر شدت انرژی یعنی نسبت تولید ناخالص داخلی به مصرف انرژی در ایران بسیار بالا باشد. از سوی دیگر کاهش سرمایهگذاری در حوزه انرژی یعنی توقف ساخت و توسعه نیروگاهها در سالهای اواخر دهه 90 موجب شده است تا تولید انرژی متناسب با مصرف، رشد نکند و ناترازی در کشور تعمیق شود. ناترازیای که درنهایت سیاستگذار را برای تامین نیاز بخش خانگی مجاب به اخذ تصمیم برای قطع برق صنایع در تابستان و قطع گاز آنها در زمستان میکند. موضوعی که حتی گاهی پای بخش خانگی را به میان کشانده و شاهد خاموشی در بخش خانگی در سالهای گذشته نیز بودهایم. راهکار ایجاد محدودیت تامین انرژی برای صنایع بهمنظور تامین مصرف بخش خانگی را میتوان تیرخلاص به اقتصاد کشور تعبیر کرد. موضوعی که علاوهبر کاهش تولید ناخالص داخلی منجر به واردآمدن خسارت و زیان به صنایع شده و فرآیند پیشرفت کشور را کند خواهد کرد. باید تاکید داشت که بهبود ناترازی انرژی نیازمند اقدامی چندجانبه و فوری است. اقدامی که بتواند علاوهبر پوشش میزان مصرف فعلی، برآوردهکننده میزان رشد مصرف انرژی در آینده نیز باشد.
ازجمله اقداماتی که باید در این خصوص انجام شود متنوعسازی سبد انرژی کشور و افزایش سهم انرژی تجدیدپذیر در آن است. در حال حاضر بیش از 70درصد سبد انرژی کشور به گاز طبیعی وابسته است درحالیکه به صورت مرسوم در کشورهای توسعهیافته سهم یکی از حاملهای انرژی بیش از 40درصد نیست. پیشبینی میشود تا 2050 مجموع سهم انرژیهای تجدیدپذیر با پیشیگیری بر انرژیهای هیدروکربنی به منبع اصلی تامین انرژی جهان تبدیل شود. اقدام بعدی فراهمسازی زمینه سرمایهگذاری در حوزه انرژی، بهبود و ارتقای راندمان شبکه توزیع انرژی در کشور است. بهبود راندمان پایین شبکه توزیع برق و سرمایهگذاری ضروری برای توسعه پارس جنوبی ازجمله مصادیق این اقدامات است. همچنین ارتقا و بهبود راندمان بخشهای مختلف از جمله راندمان انرژی در ساختمانسازی، نوسازی و بهسازی خطوط تولید صنایع و بهبود راندمان مصرف وسایل مختلف ازجمله اقدامات اساسی است که میبایست توسط دولت برای کاهش ناترازی انرژی برنامهریزی و پیگیری شود.
یکی دیگر از این اقدامات اساسی هوشمندسازی یارانه انرژی بهویژه در حوزه خانگی است. اقدامی که نه براساس آزادسازی قیمت بلکه براساس مدیریت مصرف بوده و میبایست بهعنوان دیدهبان دولت در حوزه انرژی عمل کند. موضوع چالشبرانگیزی که شاید دیدگاههای مختلفی درخصوص آن وجود داشته باشد، از آزادسازی قیمت حاملهای انرژی تا استمرار وضعیت فعلی. اما باید دقت داشت که نه میتوان وضعیت فعلی را ادامه داد و نه با آزادسازی قیمتها کمر تولید و بخش خانگی را شکست. از آنجایی که بسیاری از اقدامات برای حل مشکلات ناترازی انرژی نیازمند بودجه و زمان است، هوشمندسازی یارانه انرژی در بخش خانگی میتواند شروع خوبی برای این فرآیند باشد. در فرآیند هوشمندسازی انرژی در بخش خانگی، برق نیز میتواند نقطه شروع باشد، از آنجایی که مصرف برق نقش بسزایی در مصرف خانگی و صنایع دارد که میبایست مورد توجه جدی قرار گیرد. اهمیت برق در حوزه انرژی و آینده روبهرشد مصرف برق در کنار توجه دولتها به انرژی الکتریسیته برای کنترل آلودگی هوا و تغییرات اقلیمی بر اهمیت توجه به هوشمندسازی یارانه انرژی برق میافزاید. از سوی دیگر تقریبا یکتا بودن انشعابات برق برخلاف گاز، بر سهولت پیادهسازی فرآیند هوشمندسازی یارانه برق خواهد افزود.
منظور از هوشمندسازی ایجاد مکانیسم رصد و پایش وضعیت تخصیص یارانه برق در بخش خانگی، شناسایی و هدفمندسازی مصرف گروه هدف است. در این راستا بهرهبرداری و استفاده از تجربه هوشمندسازی یارانه نان که موجب جلوگیری از هدر رفت 1.5 میلیون تن آرد معادل نان مصرفی 20 میلیون نفر در سال شده و صرفهجویی خوبی را برای کشور به ارمغان داشته، ضروری و الزامی است. تجربهای که نشان داد میتوان از تحلیل بیگ دیتا برای بهبود حکمرانی و هدفمندسازی یارانهها استفاده کرد.
در حوزه مصرف برق بهویژه در بخش خانگی چند مشکل اساسی وجود دارد. نخست استفاده از تعرفههای مسکونی برای مصارف اداری و تجاری، دوم عدم متناسبسازی میزان مصرف با تعداد اعضای خانوار، سوم بهرهمندی خانوادههای دارای چند سکونتگاه از یارانه بیشتر انرژی و چهارم عدم کنترل دقیق مصرف انرژی، ازجمله مواردی است که میتواند با هوشمندسازی برق، آنها را مدیریت کرد. بانک اطلاعاتی حاصل از هوشمندسازی یارانه برق میتواند در بخشهای دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفته و با توجه به لزوم همافزایی و اشتراکگذاری اطلاعات انشعابات برق و اطلاعات سامانه املاک و اسکان، علاوهبر تکمیل اطلاعات سامانه املاک و اسکان، بهروزرسانی مداوم آن را تسهیل کرده و برای تحقق اهداف مدنظر، برای آن سامانهای نظیر شناسایی خانههای خالی نیز مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس انطباق اطلاعات سامانه املاک و اسکان با بانک اطلاعات وزارت نیرو و الزام استفاده از یارانه انرژی مشروط بر ثبت اطلاعات در سامانه املاک و اسکان میتوان پایه اطلاعاتی کافی برای متناسبسازی میزان مصرف با تعداد نفرات خانواده، حذف سکونتگاههای دوم از دریافت یارانه انرژی و شناسایی امکانی که از تعرفه مسکونی برای استفاده تجاری یا اداری استفاده میکنند بهره برد. بر این مبنا یارانه برق نه براساس انشعاب بلکه به تعداد افراد خانوار تعلق خواهد گرفت و میتوان از ابزارهای مختلف اقتصاد رفتاری برای کاهش و مدیریت مصرف آنها بهره برد، علاوهبر آن سیستمی را فراهم میسازد که براساس آن میتوان دادههای سامانه املاک و اسکان را همواره بهروز نگه داشت.
نکته مهم آن است که هوشمندیسازی فرآیندها در کشور میتواند به بهبود حکمرانی، مدیریت منابع و حل مشکلات اقتصادی کمک شایانی کند. تجربه مورد استفاده در توسعه ابزارهای مالیاتی و یارانه نان ازجمله مواردی است که میتواند در ابعاد دیگر مثل هوشمندسازی یارانه انرژی مورد استفاده قرار گیرد. باید دقت داشت که رفع ناترازی انرژی در کشور فرآیندی چندبعدی است که میبایست به صورت همزمان مورد توجه قرار گرفته و اتکای صرف بر کنترل مصرف خانگی را نمیتوان اقدامی جامع قلمداد کرد.