پنجشنبه، نهم آذر ۱۴۰۲ روزی تاریخی در دنیای نفت و انرژی‌های پاک؛
پنجشنبه، نهم آذر ۱۴۰۲ روزی تاریخی در دنیای نفت و انرژی‌هایی رقم خورد که از آنها با نام پاک یا تجدیدپذیر یاد می‌شود. در این روز از یک‌سو نشست به‌تعویق افتاده سی‌وششم اوپک‌پلاس به‌صورت آنلاین برگزار شد و از سوی دیگر نشست برنامه‌ریزی‌شده کاپ۲۸ با اهداف اقلیمی و آب‌وهوایی از سوی سازمان ملل متحد در کشور امارات آغاز شد
  • ۱۴۰۲-۰۹-۱۱ - ۰۱:۲۵
  • 00
پنجشنبه، نهم آذر ۱۴۰۲ روزی تاریخی در دنیای نفت و انرژی‌های پاک؛
تقابل اوپک‌‌پلاس و کاپ۲۸؛ لحظه حقیقت کجاست؟
تقابل اوپک‌‌پلاس و کاپ۲۸؛ لحظه حقیقت کجاست؟

علی آهنگر، پژوهشگر حوزه انرژی: پنجشنبه، نهم آذر ۱۴۰۲ روزی تاریخی در دنیای نفت و انرژی‌هایی رقم خورد که از آنها با نام پاک یا تجدیدپذیر یاد می‌شود. در این روز از یک‌سو نشست به‌تعویق افتاده سی‌وششم اوپک‌پلاس به‌صورت آنلاین برگزار شد و از سوی دیگر نشست برنامه‌ریزی‌شده کاپ۲۸ با اهداف اقلیمی و آب‌وهوایی از سوی سازمان ملل متحد در کشور امارات آغاز شد. امارات در این نشست، چنانکه محمد‌بن‌زاید در بیانیه‌اش اعلام داشت، میزبان بیش از ۷۰ هزار میهمان از ۱۹۸ کشور جهان از سران کشورها، رهبران دولت‌ها، وزیران، مقام‌های شرکت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی، دانشگاهیان، روزنامه‌نگاران و کارشناسان رسانه‌ای برای مدت دوهفته متوالی خواهد بود. نشست وزیران نفت ائتلاف اوپک از آن جهت اهمیت وافر داشت که با وجود التهاب‌های ژئوپلیتیکی در جهان از جنگ اوکراین گرفته تا هجوم ناجوانمردانه رژیم‌صهیونیستی به غزه، نفت اما مسیر سراشیبی سقوط را درپیش‌ گرفته بود. نفت که در ۲۸ سپتامبر یعنی تنها 10 روز پیش از آغاز جنگ غزه در ۹۴ دلار در هر بشکه خودنمایی می‌کرد و به‌گفته بلومبرگ هر آن احتمال داشت که بر صدر 100 دلاری بنشیند، ناگاه از آغاز ماه اکتبر روندی کاهشی به خود گرفت و به‌طرزی ناباورانه در ششم اکتبر به ۸۴ دلار در بشکه فروغلتید. هیچ کس برای این کاهش رمزآلود بهای نفت هیچ سخنی نداشت که حیرت و ناباوری به هزار زبان در سخن بود.
جنگ غزه که در صبحگاه هفتم اکتبر آغاز شد، در نوزدهم اکتبر توانست بهای نفت را تا ۹۳ دلار بالا ببرد که هنوز از فضای آرام پیش از جنگ در ۲۸ سپتامبر دو دلار در هر بشکه فاصله داشت. شانزدهم نوامبر اما روز سکته نفت بود. در این روز نفت در یک شوک کاهشی با چهار دلار کاهش به ۷۶ دلار در هر بشکه درغلتید. عبدالعزیز بن سلمان، وزیر نفت سعودی چاره‌ای نداشت جز آنکه این سقوط را نه به اصول مبنایی بازار، که به ترفند سفته‌بازان نسبت دهد. اما واقعیت این بود که اقتصاد جهانی نشانه‌هایی از ضعف در خود بروز می‌داد و در سمت عرضه، تعداد بشکه‌ها از میزان تقاضا پیشی گرفته بود. پالایشگاه‌های شاندونگ چین هم قوری‌هایشان را به تعمیر یا بهانه به استراحت فرستاده بودند. کشتی‌های نفت در سواحل شاندونگ لنگر انداخته، ملوانان چای در ساحل می‌نوشیدند. در این شرایط هیچ چیز نمی‌توانست به نجات نفت کمک کند، آنچنان که گزارش روز ۱۷ نوامبر فایننشال‌تایمز توانست به یاری نفت بیاید. در فردای روز سکته نفت، این نشریه انگلیسی در گزارشی نوشت ائتلاف اوپک به رهبری عربستان‌سعودی قصد دارد در نشست آینده خود بار دیگر از میزان تولید بکاهد تا سطح عرضه محدود شود و تقاضا به‌دنبال بشکه‌های نفت بگردد. این گزارش و شایعه‌های پس از آن کافی بود تا بار دیگر نفت را در کانال ۸۰ دلار در هر بشکه قرار دهد.
از اینجا به بعد، چشم‌ها به روز دوشنبه ۵ آذر دوخته شد؛ روزی که قرار بود نشست سی‌وششم اوپک‌پلاس برگزار شود. اما ناگاه در ۲۲ نوامبر دبیرخانه اوپک بدون هیچ توضیحی اعلام کرد نشست سی‌وششم با چهار روز تاخیر در ۹ آذر برگزار خواهد شد. این خبر کاهش سه دلاری نفت را درپی داشت. از این سو و آن سو این خبر زمزمه می‌شد که عربستان‌سعودی که خود بار زیادی از میزان کاهش‌های برنامه‌ریزی شده و داوطلبانه را بر دوش می‌کشد، از رعایت نشدن سهمیه کاهش از سوی تعدادی از اعضا ناراحت و خشمگین است.
در آستانه نشست سی‌وششم در روز پنجشنبه ۹ آذر اما به‌تدریج خبرهایی مبنی‌بر تصمیم عربستان برای کاهش بیشتر، قیمت نفت را در عصر روز پنجشنبه از ۸۴ دلار در هر بشکه فراتر برد. نشست سی‌وششم اوپک‌پلاس اما نخواست یا نتوانست تصمیمی بهتر از کاهش‌های روی کاغذ و داوطلبانه بگیرد؛ تصمیمی که بازار نفت را خوش نیامد و با کاهش چهار دلاری و بازگشت دوباره به ۸۰ دلار واکنشی منفی از خود نشان داد. در باقی‌مانده اندک سال ۲۰۲۳ دو اردوگاه انرژی‌های فسیلی به نماد رهبری اوپک؛ و اردوگاه انرژی‌های تجدیدپذیر با نماد و نمایندگی آژانس بین‌المللی انرژی، با عریان‌ترین شیوه‌ای دربرابر یکدیگر صف آراستند و موضع گرفتند. تقابلی که درطول تاریخ تاسیس دو سازمان سابقه نداشت. تقابلی که نشان از رویارویی عریان نفت و سوخت‌های فسیلی با انرژی‌های تجدیدپذیر داشت. تقابلی که دو اردوگاه را در یک لحظه حقیقت برای تصمیم و واقع‌نگری قرار می‌دهد.
نخستین حمله از سوی آژانس بین‌المللی انرژی به‌سمت اردوگاه انرژی‌های فسیلی انجام شد. آنجا که رئیس آن، فاتح بیرول در ۲۳ نوامبر پشت صفحه تایپ نشست و بیانه‌ای تند علیه نفت و انرژی‌های فسیلی در آستانه نشست کاپ۲۸ در دبی منتشر ساخت. او در این بیانیه ابراز داشت: «اکنون لحظه حقیقت برای تولیدکنندگان نفت و گاز فرارسیده است، اینکه باید مشخص کنند آیا با تولید بیشتر نفت و گاز در مسیر دامن زدن به بحران آب‌وهوایی هستند یا با کاهش تولید و پیوستن به انرژی‌های تجدیدپذیر، در سمت کمک به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای قرار می‌گیرند؟» او در این بیانیه اظهار داشت تقاضای جهانی نفت و گاز تا سال ۲۰۳۰ به اوج می‌رسد و اگر دولت‌ها به تعهدات اقلیمی خود عمل کنند، تقاضا تا سال ۲۰۵۰ بیش از ۷۵ درصد نسبت به سطح کنونی کاهش خواهد یافت. فاتح بیرول بار دیگر از ۸۰۰ میلیارد دلاری که سالانه در بخش نفت و گاز سرمایه‌گذاری می‌شود، انتقاد کرد و افزود این سرمایه باید از انرژی‌های فسیلی به‌سمت انرژی‌های پاک منتقل شود. رئیس آژانس بین‌المللی انرژی، استراتژی کشورهای تولیدکننده نفت و گاز مبنی‌بر کربن‌زدایی از این صنعت را خیالپردازانه و توهم خواند و گفت برای رسیدن به گرمایش 1.5 درجه سانتی‌گراد هیچ راهی جز کاهش ۷۵ درصدی تولید تفت و گاز تا ۲۰۵۰ وجود ندارد. او درنهایت گفت تولیدکنندگان نفت و گاز باید بین همسویی در تشدید بحران آب‌وهوایی یا تغییر به‌سمت انرژی‌های پاک، یکی را برگزینند که این لحظه رویارویی با حقیقت است.
اما لحظه حقیقت کجاست؟ لحظه حقیقت آیا همین‌گونه است که فاتح بیرول آن را تصویر می‌کند یا حقیقت چیز دیگری هم هست که او به بیان آن نمی‌پردازد؟ آنچه بیرول می‌گوید شاید بخشی از حقیقت باشد، اما بی‌گمان همه حقیقت نیست. او همچنان که هیثم الغیس، دبیرکل اوپک در بیانیه ۲۷ نوامبر خود که پاسخش را داد؛ به‌طور مصلحت‌آمیزی مساله‌های مهمی مانند امنیت انرژی، دسترس بودن انرژی و مقرون به‌صرفه بودن انرژی را از یاد می‌برد. او آشکارا صنعت نفت و گاز را به ایجاد بحران آب‌وهوایی متهم می‌کند و خود را در جایگاهی قرار می‌دهد که برای آینده صنعت نفت و گاز دستور صادر کند و فرمان بدهد.
هیثم الغیس از اینکه فاتح بیرول به‌کارگیری فناوری کربن‌زدایی را یک توهم می‌داند به‌شدت به او انتقاد می‌کند و می‌گوید فناوری کربن‌زدایی از صنعت نفت و گاز بهترین شیوه در برخورد با این صنعت در امنیت انرژی آینده جهان است. دبیرکل اوپک در پاسخ به بیرول می‌افزاید: «حقیقتی که باید گفته شود بسیار ساده و واضح است و آن اینکه چالش‌های پیش‌روی انرژی بسیار زیاد و پیچیده است و نمی‌توان آن را به سوالی دو گزینه‌ای محدود کرد که یا همراه با ما و انرژی‌های پاک هستید یا علیه ما و در مقابل‌مان صف آراسته‌اید!» امنیت انرژی، دسترسی به آن و مقرون به‌صرفه بودنش سه گزینه مهم و حیاتی هستند که باید با کاهش گازهای گلخانه‌ای همراه و همگام باشند. هرگونه راه‌حلی که این سه گزینه را نادیده بگیرد، محکوم به شکست است. این سه مستلزم سرمایه‌گذاری در تمام انواع انرژی‌ها، همه فناوری‌ها و درک نیازهای همه مردم جهان است. اینکه فاتح بیرول انگشت اشاره خود را دراز می‌کند و صنعت نفت و گاز را به‌عنوان متهم اصلی بحران آب‌وهوایی نشان می‌دهد، بدون آنکه به آن سه گزینه مهم و حیاتی توجه کند، آشکارا زیر پا گذاشتن حقیقت است. حقیقت دیگری که بیرول در انتقال انرژی مصلحت نمی‌داند آن را درنظر بگیرد، نیازهای مهم مواد معدنی برای تغییر خودروهای احتراقی به وسایل نقلیه خورشیدی، بادی و برقی است و اینکه به گفته کارشناسان، برای رسیدن به اهداف اقلیمی در حوزه وسایل نقلیه تا سال ۲۰۳۰ به ۱۸۰ معدن جدید فلزات کمیاب نیاز است. ۳۰ معدن کبالت، ۷۰ معدن لیتیوم و نیکل، و ۸۰ معدن مس مورد نیاز است. رسیدن به این معادن تازه به ۴۵۰ میلیارد دلار هزینه نیاز دارد و همان‌طور که خود آژانس بین‌المللی انرژی اظهار داشته، افتتاح یک معدن جدید به‌طور متوسط ۱۷ سال زمان نیاز دارد. حقیقت دیگری که او به‌عنوان رئیس آژانس بین‌المللی انرژی مصلحت نمی‌داند به آن بپردازد، سردرگمی پیشروان انرژی پاک در انتخاب نوع انرژی است. آنها با توجه به معایب و محاسن انواع انرژی‌هایی که مورد آزمایش، تجربه و آزمون قرار داده‌اند، هنوز به این نتیجه نرسیده‌اند که انرژی دارای امنیت، در دسترس و مقرون به‌صرفه بودن، انرژی بادی یا خورشیدی یا کدام گزینه دیگر است؟ هیچ‌ کدام از دو گزینه بادی و خورشیدی سه ویژگی مهم و حیاتی را دربر نمی‌گیرند. هیدروژن سبز نیز آن سه ویژگی حیاتی را در خود ندارد.
پس در انتها و به‌عنوان رویارویی با حقیقت صاف و خالص باید گفت متهم اصلی بحران آب‌وهوایی صنعت نفت و گاز و راه‌حل ساده‌اندیشانه آن حذف زودهنگام و دستوری این صنعت نیست، بلکه جهان در آینده پررونق و با رشد اقتصادی پرجهش و افزایش یک‌ونیم میلیاردی جمعیت خود تا سال ۲۰۴۵، به سبدی از انرژی‌های متنوع اعم از فسیلی با ویژگی کربن‌زدایی شده و انرژی‌های بادی، خورشیدی و هیدروژنی و دیگر انواع انرژی‌های در دسترس، پاک، مقرون به‌صرفه و پایدار نیازمند است. این حقیقتی است که کاپ۲۸، آژانس بین‌المللی انرژی و رئیس آن فاتح بیرول باید رو‌به‌روی خود قرار دهند.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰