نیلوفر مژدهی، خبرنگار: شرایط فوتبال در خوزستان خوب نیست و بازخورد این موضوع در عملکرد سه تیم خوزستانی حاضر در لیگ برتر کاملا واضح و مشخص است. برای استانی که زمانی مهد فوتبال نام داشت و دیگر باشگاههای کشور را تغذیه میکرد، افت دارد که بگوییم در بدترین شرایط ممکن قرار دارد و از استعدادهای جوانش به خوبی استفاده نمیکند و آنها را از همان عنفوان جوانی از دست میدهد.
پول عامل نابودی
فارغ از شرایط مالی که اجازه نمیدهد بسیاری از استعدادهای فوتبالی در مناطق محروم از جمله خوزستان به ورزش حرفهای روی آورده و استعداد خود را نشان دهند، این خطه خود استعدادسوزی میکند. در چنین شرایطی انگشت اتهام به سوی باشگاههای حرفهای نشانه گرفته میشود و اغلب، این باشگاهها را به دلیل استفاده نکردن از بازیکنان جوان مواخذه میکنند، درحالیکه این باشگاهها فقط نیمی از مقصران این شرایط هستند. با این حال در استانی که شرایط برای پرورش استعداد فراهم نیست، تنها امید علاقهمندان به فوتبال، همین باشگاهها خصوصا سه باشگاه فوتبال حاضر در لیگ برتر هستند. از سوی دیگر اما این باشگاهها خود با چنان مشکل مالی روبهرو هستند که در مخارج واجب و ضروری خود ماندهاند. از اینرو نمیتوان توقع داشت باشگاهی با بودجه محدود و بسیار پایین، تیم بزرگسالان را با امتیاز میلیاردی رها کرده، سراغ جوانان و نوجوانان برای پرورش استعدادشان برود. از آنجا که پیش از این هم هر آنچه استعداد از خوزستان به فوتبال ایران معرفی شده معمولا بهصورت ذاتی و خودجوش بوده است، در ادامه نیز آنهایی که باید در این زمینه تلاشهایی میکردند، فوتبال خوزستان را رها کردند به این امید که باز هم چشمه جوشان این خطه، استعداد تولید کند.
شعارهای پوچ
درست اوایل فصل و قبل از اینکه فشار مسائل مالی و اختلاف نظرها بین مربیان دو تیم استقلال خوزستان و صنعت نفت با مدیریت این باشگاهها به وجود بیاید و همهچیز در ظاهر گلوبلبل به نظر میرسید، عبدالله ویسی و سیروس پورموسوی به استفاده از بازیکن توانمند حاضر در استان تاکید داشته و معتقد بودند، میخواهند تیم را بر چنین پایه و اساسی ببندند. اتفاقا قوانین جدید درخصوص استفاده از بازیکنان جوان و کم شدن سهمیه بازیکنان پا به سن گذاشته، باعث شد مربیان تیمهای لیگ برتری ناخودآگاه به سمت جذب بازیکنان جوان کشیده شوند اما ملاک فقط جذب این نفرات نیست بلکه تیمی که در زمین قرار میگیرد و نفراتی که در ترکیب اصلی به میدان میروند ملاک اصلی برای استفاده از بازیکنان جوان و نوجوان است. درحالیکه اغلب افراد حاضر در این دو تیم فقط از شعار جوانگرایی در سطح استان استفاده کردند ولی اتفاقات دیگری رخ داد.
مدیران نگران سهام
وقتی پول با فوتبال عجین میشود دیگر شاهد فداکاری نخواهیم بود. هیچ مدیری حاضر نیست به قیمت رشد و اعتلای فوتبال، امتیاز چندده میلیاردی باشگاه خود را فدا کند، در شرایطی که میدان دادن به بازیکنان جوان و اتصالشان به تیم بزرگسالان نیازمند صبر و شکیبایی است. با این حال از مدیری که نمیداند تا چه زمانی در باشگاه وجود دارد و عمر مدیریتش چقدر طول میکشد، نمیتوان توقع داشت که فرصت محدود خود را برای استفاده از بازیکنان مستعد تیمهای پایه هدر دهد. به فرض که این مدیر چنین کاری کرد، مگر عمر مدیریت او چقدر طول خواهد کشید که در ادامه مسابقات هم نفر جدید بخواهد از این نفرات حمایت کرده و آنها را تا لحظه رشد و شکوفایی همراهی کند. متاسفانه اما انتخاب مدیران باشگاههای خوزستانی براساس توانمندیهای این افراد در شرکتها و پالایشگاههای جنوبی رقم میخورد که چون توانایی مشخص و اغلب مرتبطی ندارند، محتمل است به فوتبال لطمه وارد کنند. اسم و شهرت و ستاره بودن به تنهایی برای موفقیت یک تیم کافی نیست، آن هم تیمهایی که هر روز از مشکلات مالی گلایه دارند و برای برطرف کردن نیازهای لجستیکی خود نیز پولی در بساطشان نیست. این تیمها میتوانند با قربانی کردن امتیاز خود هم که شده به تولد دوباره فوتبال و ایجاد انگیزه و رشد استعدادهای استانی کمک کنند. همین حالا باشگاهی همچون پیکان که مدتهاست از آکادمی خود تغذیه میکند، نهتنها به لیگ برتر سقوط نکرده بلکه هرگز برای قهرمانی هم مبارزه نمیکند. برای تیمی همچون پیکان توقع کسب سهمیه و رتبه وجود ندارد بلکه دستاورد این تیم برای علاقهمندان به فوتبال این است که ببینند در فصل جدید تیم پیکان چه ستاره و پدیدهای را از بین بازیکنان آکادمی خود معرفی میکند. در نتیجه برای فوتبال خوزستان که توان خرید بازیکن ستاره را ندارد بهترین اتفاق استفاده از نیروهای استانی است.
اتفاق بد در خوزستان
مربیان استان خوزستان مخصوصا صنعت نفت و استقلال خوزستان به استفاده از بازیکنان جوان و بااستعداد این خطه تاکید داشته و مدعی هستند از تیم جوانی استفاده میکنند، درحالیکه با نگاهی آماری به دقایق حضور بازیکنان این تیم در لیگ برتر مشخص میشود که آنها از آنچه ادعا میکنند، بسیار فاصله دارند. فولاد در شمایل کلی در انتهای جدول قرار دارد. این تیم حتی در یارگیری نیز نگاهی به جوانان استان نداشت و به نظر میرسد از اهدافش بهشدت دورافتاده است. صنعت نفت نیز دستکمی از فولاد ندارد. ضمن اینکه استقلال خوزستان نیز هرچند در موقعیت بهتری قرار گرفته اما برای استفاده از بازیکنان جوان چندان تمایلی از خود نشان نمیدهد. در واقع استفاده از بازیکنان جوان چه در تیمهای خوزستانی و چه در دیگر تیمهای لیگ برتر بیشتر شبیه یک شعار است اما برای استان خوزستان که با همه بیتوجهیها و محرومیتها همچنان استعدادهایی را در تیمهای جوانان و نوجوانان ملی دارد، نداشتن بازیکنان مستعد خوزستانی در سنین پایین در ترکیب تیم خوشحالکننده نیست. در مورد استقلال خوزستان و صنعت نفت شرایط کاملا فرق میکند. این تیمها به بازیکنان جوان روی آورده و در ابتدای فصل با شعار اعتماد به نیروهای جوان شهر و استان کار خود را آغاز کردند. اتفاقا در یارگیریها به این امر اصرار داشتند و هر کدام حدود ۱۰ بازیکن جوان در لیست خود جا دادند. اما به نظر میرسد استفاده از بازیکنان جوان فقط یک شعار است و خوزستانیها در گفتار و مصاحبههایشان در مقاطع مختلف، از بازیکنان جوان و بومی فقط برای فرار رو به جلو و ساکت کردن جو و فضای ملتهب فضای مجازی و رسانهای استفاده میکنند و در عمل نیز فقط برای پر کردن لیست تیمهایشان از جوانان بومی استفاده ابزاری میکنند و در حقیقت اعتقادی به آنها ندارند. با نگاهی به ترکیب دو تیم در همین هفته دهم لیگ برتر که اخیرا سپری شد کاملا مشخص است که به جز دو بازیکن در ترکیب دو تیم، دیگر تمایل به استفاده از بازیکنان جوان وجود نداشته است. استقلال خوزستان برای این مهم به دو مهاجم خود اعتماد کرد و صنعت نفت نیز تنها از شریعتزاده جوان در خط حمله سود برد. اگر عملکرد نامناسب دروازهبان عراقی نبود، ویسی حاضر نمیشد در ترکیب تیمش به پارسا میدان دهد. عدم جذب این بازیکن عراقی هرچند کمهزینه اما میتوانست زمینهساز حضور بسیاری از بازیکنان جوان و مستعد استان خوزستان باشد. به نظر میرسد، پورسانت، مطرح شدن و ناتوانی در اجرایی کردن عملیات مدیریتی و بسیاری از موارد دیگر، دلیل کشیدن قلم قرمز روی نام استعدادهای تیمهای خوزستانی است.