رسانه و پساحقیقت در گفت‌وگوی «فرهیختگان»:
حفیظه مهدیان، استاد ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم به سوالات «فرهیختگان» درخصوص رسانه، حقیقت و پساحقیقت و مخاطب ایرانی پاسخ داده ‌است.
  • ۱۴۰۲-۰۸-۲۸ - ۰۲:۰۳
  • 00
رسانه و پساحقیقت در گفت‌وگوی «فرهیختگان»:
نباید مخاطب را توده‌ای فرض کرد
نباید مخاطب را توده‌ای فرض کرد

سهیلا عباس‌پور، خبرنگار گروه ایده حکمرانی: تلاش برای یافتن پاسخ پرسش‌های فراوان و ساماندهی واقعیت اطراف که ریشه در ترس از ناشناخته‌ها و میل به ایجاد رویه‌ای از شفافیت و پیش‌بینی در پیرامون داشت، انسان را از همان آغاز به چالش با حقیقت کشاند. پس او توانست تحت عنوان «صدق» و با پیروی از ارسطو و در تطبیق ذهن با واقعیت انطباق داوری‌ها با وضعیت واقعی امور را تشخیص دهد و بر این اساس حقیقت همان وضعیت درست، صادق و دقیق توصیف شد و فلاسفه یونان تمرکز خود را بر این اصل محوری برای اندیشیدن گذاشتند و ابزار معرفت‌شناسی را در این مسیر به کار گرفتند و طی مسیر پرپیچ‌وخمی که فلسفه طی کرد اختلاف‌نظرها درخصوص چگونگی دستیابی به حقیقت و شیوه‌ها و ابزار آن شکل گرفت. در دوران مدرن تاریخ بشر رسانه‌ها در خدمت پیدا کردن و انعکاس حقیقت شکل گرفتند و این ارتباط حقیقت با حوزه رسانه‌ها به‌ویژه از اینجا ناشی می‌شود که مصرف‌کننده مخاطب رسانه، یعنی تماشاگر تلویزیون، شنونده رادیو، روزنامه، کاربر اینترنت و وبگردها، انتظار دارند و می‌خواهند که رسانه حقیقت را درباره آنچه در جامعه اتفاق افتاده یا می‌گذرد، منتقل کند؛ انسان‌ها تمایل دارند حقیقت افراد، رویدادها و موقعیت‌ها را بدانند. زیرا شخصا به هر آن چیزی که اتفاق می‌افتد دسترسی ندارند و تقریبا میل به باور کردن آنچه از سوی رسانه و رسانه‌ای‌های راستگو و قابل اعتماد و کارشناسان متخصصش انعکاس دارد، به‌صورت طبیعی در مخاطب وجود دارد. بنابراین مسئولیت رسانه و دست‌اندرکاران آن برای جست‌وجوی حقیقت و انتقال آن به اندازه زیادی به همان نیاز مصرف‌کننده و مخاطب یعنی «حقیقت» بازمی‌گردد که هم زمان‌بر و دشوار است و هم در زودترین زمان ممکن با رعایت استانداردهای رسانه‌ای باید انجام شود، حق خاصی را هم برای مخاطب ایجاد می‌کند و دانستن حقیقت هم برای او مسئولیت می‌آفریند. افراد عموما نمی‌توانند نسبت به این سوال که آنچه می‌دانند آیا درست است یا نادرست، بی‌تفاوت باشند. از این رو جامعه به گردانندگان رسانه نیاز دارد تا بتواند مدام حقیقت را جست‌وجو کرده و آن را به بهترین شیوه انتقال دهد. اینها همه مربوط به دوران و جوامعی است که در آن حقیقت هنوز موضوعیت دارد و مرجعیت با رسانه‌های کلان فراگیر و رسمی است. پیدایش رسانه‌های خرد در نتیجه طراحی شبکه‌ها و گسترش اینترنت و فراگیری آن در دهه‌های متاخرتر زیست بشر که مفهوم پسامدرنیسم را در ساحت اندیشه با ویژگی‌های خاص آن گستراند، خواسته‌ها و انتظارات مخاطب مصرف‌کننده رسانه را در رویارویی با انبوهی از این رسانه‌های خرد به‌عنوان منابع بازنمایی حقیقت، دگرگون کرد و این بار اندیشمندان از ظهور پساحقیقت گفتند و نوشتند.
گفته می‌شود پساحقیقت در دوران مدرن به دلیل بحران در معنای کلاسیک حقیقت، ناامیدی و سرگشتگی از ایمان عقلی به پیشرفت و فرآیند دموکراتیزه کردن پدید آمد و در نتیجه آن، میل به دانستن حقیقت، تطبیق قضاوت با واقعیت فروکاست. رسانه‌های اجتماعی این دوره، با انتشار هر چیزی از سوی هر کسی به‌ویژه در وب‌سایت‌های خبری حجم انبوهی از دروغ و اخبار ساختگی را در سطحی گسترده می‌پراکنند و در این دنیای فشرده بیش از اندازه به‌هم‌پیوسته، اطلاعات بیشتر مواقع سریع‌تر از حقایق و حقیقت در حرکت هستند. پس، در این وضعیت آشوب پرسش از میزان توانایی تاثیر رسانه در شناخت حقیقت و جعل حقیقت مساله‌ای است که از سوی اندیشمندان این حوزه مطرح شد. در دورانی که از آن با عنوان پس از حقیقت یاد می‌شود، برخی برآنند که توسل به احساسات و تحمیل دیدگاه‌های شخصی از سوی سیاستمداران و ذی‌نفعان رسانه‌ای، سبب پنهان شدن حقیقت و متقاعد شدن مردم نسبت به امر نادرست شده است و مرز حقیقت و دروغ از سوی رسانه‌های اجتماعی محو می‌شود. بنابراین، در «پساحقیقت» توسل به احساسات و باورهای فردی بیشتر از حقایق عینی افکار عمومی را متاثر می‌کند. لذا در این دوران کارکرد رسانه‌های رسمی و فراگیر به فراخور ویژگی‌های هر جامعه‌ای دستخوش دگرگونی شده و آنچه در این میان به‌شدت تاثیرپذیر است ادراک مخاطب در رابطه دوسویه او و رسانه از آنچه می‌گذرد است. لذا رسانه‌های کلان در ارائه حقیقت، ناچار به بازتعریف خود و بازنگری در چشم‌انداز هستند. این که حقیقت و پساحقیقت چه اندازه نزد مخاطب ایرانی موضوعیت دارد و رسانه‌های رسمی کشور در این فضای آشوبناک رسانه‌های اجتماعی متکثر چگونه می‌توانند بر امکان بقای خویش و مقبولیت از سمت مخاطب بیفزایند، چه راهکارهایی را باید برگزینند و چگونگی متاثر شدن ادراک مخاطبان از رسانه بنا بر نوع ارائه از حقیقت و پساحقیقت، توانایی تاثیر رسانه در شناخت حقیقت و جعل حقیقت، جایگاه سازمان‌های رسانه‌ای اصلی در دوران پساحقیقت و چگونگی حفظ اعتماد، هویت، اعتبار و اصالت افراد از سوی رسانه‌های عمومی کشور عمده مسائلی است که نیاز به ایده‌پردازی دارد.
حفیظه مهدیان، استاد ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم به سوالات «فرهیختگان» درخصوص رسانه، حقیقت و پساحقیقت و مخاطب ایرانی پاسخ داده ‌است.

برای خواندن متن کامل گفت‌وگو، اینجا را بخوانید.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۲