معین احمدیان، دبیر گروه فرهنگ: اول از همه لازم است بدانیم که انیمیشن در تالیف و خلقش با دیگر گونههای تصویری تمایز دارد. ما وقتی با یک کار تلویزیونی مواجه میشویم مولف و خالق آن تهیهکنندهاش است. وقتی تئاتر تماشا میکنیم، مولف و خالق آن کارگردانش است. وقتی با سینمای رئال مواجه میشویم، مولف و خالق آن تهیهکننده یا کارگردان یا نویسنده آن است و اگر کاری باشد که موسیقی آن نیز مطرح باشد، موزیسین را هم بهعنوان مولف میشناسیم. در کل محوریت تالیف و خلق این گونهها با یک سری شخص است؛ حالا یکجا به صورت فردی و یکجا به صورت جمعی. ولی زمانی که راجعبه انیمیشن صحبت میکنیم با یک کمپانی مواجه هستیم. یعنی خالق و مولف آن اثر یک کمپانی است و وقتی به ذهن خودمان هم برمیگردیم میبینیم که آثار انیمیشن مطرح دنیا را هم با کمپانیهایشان میشناسیم مثل کارهای پیکسار، دیزنی و... این نکته مهمی است که شاید قبل از هر چیزی باید به آن در پروداکشن انیمیشن توجه داشته باشیم؛ فرآیند شکلگیری، ساخت و خلق انیمیشن یک فرآیند جمعی و استودیویی است و تقریبا همه مراحل آن با مشارکت و نظر جمع و در ساختار و سازوکار استودیو انجام میشود.
انتخاب سوژه و فیلمنامه
ساختار هنرپویا به این صورت است که ایدههایی که به شورای ایده و طرح میآید مورد بررسی قرار دهد و بعد از انتخاب ایده اصلی، کارگاه فیلمنامهنویسی با حضور متخصصان مختلف برگزار میشود و در چند مرحله رفت و برگشت، ایده به طرح، بعد سیناپس و بعد فیلمنامه میرسد. استودیو هنرپویا همواره به دنبال تولید آثار انیمیشنی است که هم برای کودکان جنبه سرگرمی، و هم کارکرد تربیتی داشته باشد. انیمیشن سینمایی بچه زرنگ نیز بر همین مبنا شگل گرفته است. از آنجایی که بچههای امروز درگیر مفاهیمی چون ابرقهرمانی، حفظ و احترام به محیطزیست و... هستند این مسائل جزء اولویتهای هنرپویا بوده و در انیمیشن بچه زرنگ گنجانده شده است تا بچه زرنگ بتواند منجر به تحولات اجتماعی شود. بهعنوان مثال موضوع کینهتوزی برای هنرپویا از اهمیت زیادی برخوردار بوده و در اثر بچه زرنگ یکی از رفتارهای قهرمانانه شخصیت اصلی مبتنیبر این مهم طراحی شده است. پس ما در استودیو تلاش کردیم داستان بهگونهای انتخاب و طراحی شود که هم از لحاظ جذابیتهای بصری و هم از لحاظ ویژگیهای محتوایی بتواند پاسخگوی نیازهای امروز کودک و نوجوان باشد.
ساخت دنیای رنگی بچه زرنگ
خلق انیمیشن از هیچ اتفاق میافتد و به همین دلیل سر و شکل دادن به انیمیشن نیازمند استفاده از خیلی بخشها و تکنیکهای تخصصی بیشتر نسبت به فیلمهای سینمایی رئال است؛ چراکه عموما در فیلمهای سینمایی رئال فرآیند تولید در آن یک جریان مشخص و تقریبا روتینی پیدا کرده است. ولی در انیمیشن اگر بخواهیم فقط یک بخش را کمی باز کنیم، مثلا برای خلق یک کاراکتر، ما نیاز به داشتن کانسپتهای متنوعی داریم تا بتوانیم نزدیکترین شخصیت به آنچه میخواستیم را به دست بیاوریم؛ بعد از انتخاب از بین اتودها، وارد مرحله اجرای طراحی میشویم که باز تخصصهایی مثل توپولوژی، آناتومی و مواردی از این دست را لازم داریم و بعد مرحله طراحی لباس، مو، رنگ، بافت و... بعد فیسشیتها، بادیشیتها و پوزشیتها برای فهم دقیقتر از حالت بدن و چهره کاراکتر در موقعیتهای غم و شادی و... طراحی میشود. حالا همه اینها که تمام بشود تازه پیشتولید کاراکتر انجام شده است.
اضافه شدن حامیان پروژه
بعد از شکلگیری ایده، نگارش فیلمنامه و ساخت ماکت اولیه فیلم که ما آن را تحت عنوان استوری ریل میشناسیم و بعد از انجام مراحل پیشتولید، فرآیند معرفی اثر به سرمایهگذاران مختلف آغاز میشود و هر مجموعه خصوصی یا نهاد فرهنگی غیرخصوصی که به لحاظ محتوایی و سیاستهای کلان، امکان مشارکت در پروژه را داشته باشد بهعنوان سرمایهگذار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در پروژه بچه زرنگ نیز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پس از بازبینی استوری ریل اثر (ماکت اولیه) و با بررسی سابقه و ساختار استودیو هنرپویا تصمیم به مشارکت در این اثر گرفت. ما در هنرپویا نیز مشارکت با کانون پرورش برای ساخت این اثر را به لحاظ چشماندازهای اصلی کمپانیمان مفید میدانستیم؛ چراکه کانون پرورش بهعنوان متولی کودک دارای تجربیات متعددی در حوزه تولید محصولات حوزه کودک بوده است و این یعنی مشارکت طرفینی هنرپویا و کانون پرورش در این پروژه منجر به ایجاد ارزش افزوده در مراحلی همچون تکمیل زنجیره شخصیتپردازی خواهد شد. تصمیمی که اثرات آن امروز کاملا محسوس است.
جمع متخصصان بچهزرنگ
انیمیشن چون تولیدی کمپانیمحور دارد جمع شدن عوامل هم با نظر کمپانی اتفاق میافتد. تهیهکننده اولین فردی است که وارد پروژه میشود و آخرین نفری است که از پروژه خارج میشود یا حتی ممکن است هیچ وقت خارج نشود. در پروژه بچه زرنگ، تهیهکننده بهعنوان مدیر کمپانی، بعد از انتخاب سوژه توسط کمپانی، مسئولیت استخدام همه عوامل از اعضای کارگاه فیلمنامهنویسی تا عوامل مختلف در بخشهای پیشتولید، تولید و پساتولید را برعهده دارد. منتها وقتی میگوییم تولید کمپانیمحور است تفاوت اصلی در این بخش رخ میدهد که تصمیمگیری در مورد بسیاری از فرآیندها با مشارکت اجزای مختلف ساختار کمپانی انجام شده و تهیهکننده بهعنوان نماینده کمپانی تصمیمات اتخاذشده را اجرایی میکند. سیاست اصلی هنرپویا در انتخاب و بهکارگیری عوامل در بخشهای مختلف، توان هماهنگی ایشان با کار جمعی و ساختار تولید کمپانیمحور است و همواره تلاش میشود افرادی به پروژه اضافه شوند که بتوانند ارزش افزودهای برای آن پروژه ایجاد کنند.
تولید یک میلیون دلاری
هزینه ساخت اثر با توجه به تغییرات نرخ دلار در بازه ساخت اثر باید با معیار دلار سنجیده شود تا حس درستی به مخاطب القا شود. مبلغ یک میلیون دلار هزینه ساخت اثر بوده و محصول مشارکت هنرپویا و کانون پرورش بوده است.
پس از اتمام فرآیند ساخت نسخه اولیه فیلم که در جشنواره فجر از آن رونمایی شد (نسخه نهایی فیلم متفاوت از نسخه جشنواره بوده و فرآیند تولید آن تا پیش از اکران در سینماهای کل کشور طول کشیده است.) تیم تبلیغاتی فیلم متشکل از مدیر کمپین، مدیر روابطعمومی، مدیر تبلیغات، مشاور رسانهای، مشاور تبلیغات، مشاور پخش، تیم فروش مستقیم، تیم گرافیک، تیم ویدئو و تیزر، تیم اجرایی و... تشکیل شده و نسبت به طراحی کمپین و برنامهریزی برای اکران اقدام کردهاند.