ندا اظهری، مترجم: کشورهای مختلف دنیا بهویژه ابرقدرتهای حوزه علم و فناوری سیاستهای مختلفی را برای پیشبرد و توسعه فناوری در دهههای پیش رو طرحریزی کردهاند که اگر با دقت و حساسیت بالایی دنبال شوند، بهطور قطع میتوانند افقهای جدیدی را پیش روی کشورها باز کنند. چین، آمریکا و اتحادیه اروپا از مهمترین فعالان این عرصههای مهم هستند که هرکدام از آنها قابلیت تبدیل شدن به ابرقدرت در حوزههای علم و فناوری را دارند و از این رو رقابت تنگاتنگی میان آنها وجود دارد که دست آنها را برای اتخاذ سیاستهای جدید و بهروزرسانی این سیاستها بسته به اقتضای زمانی ممکن میسازد.
یکی از راههای استقلال استراتژیک در حوزه تحقیق و توسعه، مداخله سیاستهای استراتژیک در ارتباط با پیشرفت بهویژه در قالب سیاست صنعتی کلنگر است که در آن سیاست STI (علوم، فناوری و نوآوری) نقش برجستهای ایفا میکند. احیای سیاست صنعتی، موضوع بحثی است که بیش از یکدهه بهویژه با توجه به نیاز به انتقال سریع پایداری و تهدید رقابتپذیری ناشی از سیاستهای صنعتی چین در جریان بوده است. درحالیکه ترکیب سیاستهای صنعتی و نوآوری در اکثر اقتصادهای کشورهای OECD (سازمان توسعه و همکاری اقتصادی) عمدتا بر تحقیق و توسعه، مشوقهای مالیاتی و حمایت از سرمایهگذاری در مراحل اولیه متمرکز است؛ مداخلات هدفمندی با تنشهای ژئوپلیتیکی، نگرانیهایی را پیرامون زنجیره تامین و اهداف مختلف «فناوریهای سبز» ایجاد کردهاند. انقلاب صنعتی در فرآیند کربنزدایی خواستار برقراری ضربالاجل شده و طی آن بر نشانههای ارزشی تکیه میکنند، به این معنی که تغییرات تکنولوژیکی لازم برای اجرای قطع انتشار گازهای گلخانهای خیلی دیر اتفاق میافتد.
بسیاری از اقتصاددانان میپذیرند که منطق نظری درستی برای سیاستهای صنعتی وجود دارد اما نسبت به توانمندی دولتها برای دستیابی به مداخلات هدفمند، به موقع و موثر، بیشتر بهدلیل عدم تقارن بین بخشهای دولتی و خصوصی و خطرات سیاستها که از سوی قدرتها و منافع ویژه به دست میآید، تردید دارند. کارشناسان بر این باورند که این موانع غیرقابل نفوذ نبوده و درواقع در بیشتر زمینههای سیاست دولتها اعمال میشوند. در این راستا کشورهای OECD چهارچوبی را برای تدوین آمیزههای سیاست صنعتی ترسیم کردهاند. این چهارچوبها شامل تمایز بین سیاستهای هم راستا و هدفمند، ابزارهای کشش تقاضا و فشار عرضه و سیاستهایی است که عملکرد شرکت را بهبود میبخشد و روی سیاستهایی که بر شرایط چهارچوب نوآوری استوارند، تاثیر میگذارند. سیاستهای نوآوری ماموریتمحور (MOIPs) دیدگاه اکوسیستم مشابهی را دربرمیگیرند اما بهطور محدودتر برای انجام یک ماموریت خاص مانند دستیابی به انتشار گازهای گلخانهای خالص تا سال 2050 متمرکز خواهد شد. این بخش استراتژیهای صنعتی و برخی ابزارهای اصلی سیاست آنها در چین، اتحادیه اروپا و آمریکا را بهطور خلاصه تشریح میکند. برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.