تحولات در سرزمین‌های اشغالی به چه مولفه‌هایی وابسته است؟
تبدیل تصویر صهیونیست‌ها در افکار عمومی جهانی به ماشین آدم‌کشی و ضربه اقتصادی سهمگین به اسرائیل، ادامه جنگ را سخت می‌کند.
  • ۱۴۰۲-۰۸-۲۴ - ۰۰:۴۱
  • 00
تحولات در سرزمین‌های اشغالی به چه مولفه‌هایی وابسته است؟
جنگِ تاب‌آوری
جنگِ تاب‌آوری

سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه جهان‌شهر: جنگ رژیم‌صهیونیستی و فلسطین، فردا وارد چهلمین روز خود می‌شود و هنوز چشم‌انداز روشنی از پایان نبرد وجود ندارد. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی پایان این جنگ را به دو هدف پیوند زده بود؛ «نابودی کامل حماس» و «آزادی اسرا». تا لحظه نگارش این گزارش، ارتش صهیونیستی نه به هدف نخست دست یافته و نه چشم‌انداز روشنی برای هدف دوم پیش روی خود می‌بیند. در چنین شرایطی، رژیم‌صهیونیستی تنها دو گزینه پیش روی خود دارد؛ پایان یا ادامه جنگ. پایان جنگ بدون تحقق آرزوی نابودی حماس و آزادی اسرا، در حداقلی‌ترین حالت، منجر به فروپاشی کابینه نتانیاهو خواهد شد. از همین رو صهیونیست‌ها خود را ناچار به ادامه جنگ می‌دانند اما این نیز گزینه کم‌هزینه‌ای برای رژیم نیست چراکه از یک سو با خطر گسترش جدی‌تر جبهه‌های جنگ مواجه است و از سوی دیگر با معضلی به نام فقدان تاب‌آوری. در جنگ، در کنار تسلیحات و توان نظامی، تاب‌آوری نیروی نظامی و افکار عمومی بسیار تعیین‌کننده است. با تداوم بی‌حاصل جنگ و عدم دستیابی به موفقیت و دریافت ضربات پی‌در‌پی، تاب‌آوری رژیم را به چالش می‌کشد. صهیونیست‌ها تنها 12 روز با عبور از طولانی‌ترین جنگ خود در چند دهه اخیر فاصله دارند؛ با این تفاوت که هنوز برایشان روشن نیست. تاب‌آوری یک کشور در جنگ به‌طور معمول به ‌تلفات انسانی‌، ‌قدرت اقتصادی‌، ‌توانایی تولید یا واردات سلاح‌ و ‌روحیه ملی‌ مرتبط است.
این موارد در هر جنگی وجود دارند ولی گاهی تاب‌آوری به برخی مسائل داخلی نیز گره می‌خورد. یکی از این موارد در سرزمین‌های اشغالی، «مهاجرت معکوس» صهیونیست‌ها با تشدید جنگ است. در کنار عوامل به‌طور کلی خاص، عوامل عمومی هم گاهی اوقات شکلی خاص به خود می‌گیرند. در موضوع «فشارهای بین‌المللی» رژیم‌صهیونیستی بسیار آسیب‌پذیر است. روز گذشته الی کوهن، وزیر خارجه تل‌آویو اعلام کرد آنها با توجه به این فشارها، «دو هفته فرصت دارند جنگ را به نفع خود تمام کنند.»‌ یعنی جنگی که کمتر از دو ماه طول می‌کشد. آسیب‌پذیر بودن رژیم‌صهیونیستی را می‌توان با جنگ روسیه و اوکراین قیاس کرد. جنگ این دو کشور اروپایی به دومین سال خود نزدیک می‌شود و فشارهای بین‌المللی بر مسکو بسیار بیشتر از فشار بر تل‌آویو است اما روس‌ها تاب‌آوری به مراتب بیشتری در برابر فشارها داشته‌اند. در طرف دیگر جنگ، فلسطینی‌ها قرار دارند. آنها 11 هزار و 500 شهید داده‌اند که نیمی‌از آنها کودکند؛ زیرساخت‌هایشان ویران شده و در محاصره‌ای کم‌سابقه قرار دارند. تقریبا هیچ فردی در جهان تاکنون شرایطی نزدیک به مردم غزه را نیز تجربه نکرده است. برای همین وضعیت در این منطقه عجیب و غریب است.
دو میلیون و 300 هزار نفر ساکن غزه تا پیش از جنگ متراکم‌ترین منطقه مسکونی کره زمین را داشتند. بر اثر جنگ نزدیک یک میلیون نفر شمال را ترک و به جنوب نوار غزه نقل مکان کرده‌اند. این اتفاق یعنی تراکم قبل بیشتر هم شده است. مردم غزه تا کی تحمل دارند؟ مشخص نیست. با این‌حال اسرائیلی‌ها امید دارند این تاب‌آوری به پایان برسد و اصطلاحا مقاومت شکسته شود. صهیونیست‌ها می‌خواهند با وقوع این اتفاق، مردم در غزه علیه حماس تظاهرات کنند؛ اقدامی که به لحاظ رسانه‌ای، زمینه‌ای مشروع برای تداوم عملیات و خارج کردن غزه از دست حماس است.
در چهلمین روز جنگ، می‌توان چنین گفت که همه چیز به تحمل دوطرف یا همان تاب‌آوری بستگی دارد. اینکه کدام یک زودتر خالی می‌کنند. اگر صحبت از توانمندی‌های مادی بود، نتیجه جنگ از ابتدا مشخص می‌شد اما تاب‌آوری عموما در جنگ‌های فراتر از تجهیزات خود را به نمایش می‌گذارد. نزدیک‌ترین نمونه‌های آن، تاب‌‌آوری طالبان در برابر ارتش کاملا مجهز آمریکا و متحدانش بود.

هیچ شاخصی برای اندازه‌گیری میزان تاب‌آوری وجود ندارد. گاهی چند پهپاد مسلح یا حتی چند موشک می‌تواند همه چیز را به یکباره تغییر دهد. نمونه روشن آن، بمب اتمی بود که آمریکا بر سر ژاپن انداخت و توکیو را مجبور به تسلیم کرد. با این حال تاب‌آوری، بیشتر با روحیات درونی مردم و جنگجویان گره خورده است. ممکن نبودن تعیین دقیق نقطه تحمل، اما مانع تخمین حدودی آن نیست. حداقل می‌شود توضیحاتی درباره آن ارائه کرد؛ بدون نتیجه‌گیری و پیش‌بینی کردن.

رژیم‌صهیونیستی 9 میلیون جمعیت دارد که 7 میلیون نفر آن یهودی هستند. در مقابل غزه 2 میلیون و 300 هزار نفر جمعیت دارد. وضعیت این دو، به لحاظ «خروج از سرزمین» و «آوارگان» قابل بررسی است. روزنامه صهیونیستی دی مارکر می‌گوید از زمان عملیات 7 اکتبر، 230 هزار نفر از سرزمین‌های اشغالی خارج شده‌اند. در مقابل، آمارهای دیگر حکایت از خروج 700 هزار تا یک میلیون صهیونیست از سرزمین‌های اشغالی دارد. این افراد به دلیل داشتن تابعیت کشورهای دیگر و همچنین توانمندی تحصیلاتی و شغلی، خیلی راحت و به سرعت از فلسطین اشغالی خارج شده‌اند. نمی‌توان ‌انگیزه همه آنها را «مهاجرت معکوس» دانست اما اگر جنگ طول بکشد، وضعیت متفاوت می‌شود. با تداوم درگیری‌ها، عده‌ای از بازگشت امنیت ناامید می‌شوند. عده دیگری هم ناچار از یافتن شغل برای درآمد و سرگرم شدن خواهند بود. این تصمیمات تبعاتی بلندمدت بر برنامه‌ریزی و آینده افراد دارد. هرچه جنگ طولانی‌تر شود، تعداد بیشتری از فلسطین اشغالی خارج می‌شوند و افراد بیشتری برای ماندن در کشور مقصد برنامه‌ریزی می‌کنند. این‌گونه تلفات جنگ برای رژیم‌صهیونیستی کاهش جمعیت هم هست؛ بدون اینکه جمعیت کاسته‌شده، کشته شده باشند. این تهدید برای مردم غزه هم وجود دارد. مقامات اسرائیلی در ابتدای جنگ اصرار داشتند مردم غزه به صحرای سینا در مصر منتقل شوند. اتفاقی که به معنای پایان حیات فلسطینی در غزه بود. این تحول اما به دلایلی رخ نداد. مردم غزه مقاومت کردند، مصر پیشنهاد تل‌آویو را نپذیرفت، جهان اسلام آن را رد کرد و غرب نیز با این شرایط نخواست از آن حمایت کند.
در پرونده آوارگان، بین نیم میلیون تا یک میلیون صهیونیست آواره شده‌اند. در مقابل دوسوم ساکنان غزه یعنی یک میلیون و 600 هزار نفر آواره هستند. جمعیت آوارگان غزه، دو برابر صهیونیست‌هاست. این شکاف با احتساب نسبت جمعیتی، بیشتر هم هست. حداکثر بین 7.5 تا 15 درصد صهیونیست‌ها آواره شده‌اند اما در غزه این آمار به 70 درصد می‌رسد. اگرچه اختلاف بین آوارگان دوطرف بسیار بالاست اما تفاوت اینجاست که بسیاری از صهیونیست‌های آواره امکان خروج از سرزمین‌های اشغالی و بازگشت به وطنی که از آنجا به فلسطین آمده‌اند را دارند و بین تداوم جنگ و زندگی در آسایش در اروپا یا آمریکا، به‌طور حتم گزینه دوم را انتخاب می‌کنند. مقامات دولت اسرائیل به آوارگان جبهه داخلی خبر داده‌اند احتمالا تا پایان سال جاری میلادی قادر نیستند به منازل خود بازگردند. وضعیت در غزه وخیم‌تر است زیرا 40 هزار خانه به‌طور کامل ویران شده و بازگشت بدون ساختن مجدد، قابل تصور نیست.

برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰