خیلی از فوتبالیستها اگر به عقب برگردند، چیزهای زیادی برای پاک کردن خواهند داشت. مجموعهای از اشتباهها و تصمیمهای لحظهای دردسرساز در اولین سالهای بازی اما اگر بزرگترین اشتباه یک فوتبالیست، آخرین کاری باشد که انجام داده، زمان نگرانی در مورد او از راه رسیده است! ده هفته از لیگ برتر گذشته و هنوز کسی امید نورافکن را درون زمین فوتبال ندیده است. حالا تعداد ویدئوهای جنجالی این فصل امید و تعداد احضارهای او به کمیته انضباطی، از تعداد بازیهایاش در این فصل سبقت گرفتهاند. هدف این فوتبالیست از چنین رفتار نابالغانهای در کنار زمین و روبروی هواداران حریف چیست؟ امید اگر میخواهد علاقهاش را به سپاهان نشان بدهد، راههای بسیار تمیزتری برای این کار وجود دارد. مثل همان رفتاری که از رضا اسدی و رامین رضاییان سر میزند. تلاش بیوقفه برای بازگشت به اوج و ثابت کردن خودشان. ناامیدکنندهتر از امید، آنهایی هستند که سعی دارند از این بازیکن برای چنین رفتاری دفاع کنند. آنها که در این مقطع از افراد دیگری در همین لیگ با این سطح از رفتار نام میبردند. چرا برای امید، فوتبالیستهای اروپایی را مثال نمیزنید؟ بازیکنانی که نود دقیقه شعار میشنوند و از زمین فوتبال چشم برنمیدارند. لئو مسی هم که باشی، تماشاگران حریف با طعنه به سراغت میآیند اما فقط یک فوتبالیست آماتور هنوز به چنین چیزهایی اهمیت میدهد. چرا اصرار داریم همیشه از همه شرایط حرفهای بودن، فقط دستمزد حرفهای را انتخاب کنیم؟ چرا رفتار و عملکردمان در کنار زمین، همراه با دستمزدمان رشد نمیکنند؟ وقتی کیروش تصمیم گرفت امید را در تهران جا بگذارد و او را در اوج شایستگی به جام جهانی نبرد، هواداران همه تیمها تصاویر امید را با اشاره به جای خال را در تیم ملی منتشر میکردند. آن روز به این بازیکن، رنگی نگاه نمیشد اما ظاهرا خود او طور دیگری فکر میکند. وقتی لباس تیم ملی را میپوشی، دیگر به همه فوتبال تعلق داری. عجیب است که باید چنین چیزهای سادهای را به یک فوتبالیست میلیاردی توضیح بدهیم؟