سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه جهانشهر: سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور در سخنرانی خود در جریان نشست فوقالعاده سازمان کنفرانس اسلامی برای بررسی جنگ غزه، در قالب پیشنهادی 10گانه، اعلام کرد «راهکار نهایی تشکیل یک دولت فلسطینی از بحر تا نهر با رای هر فلسطینی است.» این پیشنهاد درحالی مطرح شد که فضای عمومی نشست به سمت «راهکار 2دولتی» میچربید.
مواضع رئیسجمهور ایران در کنار پیشنهاد پیشین ایران برای برگزاری «همهپرسی» در سرزمین فلسطین، نشان میدهد تهران مدافع راهکار «تکدولتی» برای حل قضیه فلسطین است. برای درک چنین انتخابی باید گزینههای موجود روی میز را بررسی کرد. درخصوص فلسطین چهار راهکار وجود دارد. دو راهکار شامل «اخراج کامل فلسطینیها از فلسطین» و «اخراج کامل یهودیان از فلسطین» میشود. این دو راهکار بهصورت کوتاهمدت غیرقابل دستیابی هستند و تجربه طولانیمدت نزدیک به 100 سال اخیر نیز نشان میدهد امکان تحقق آن، بعید است. فلسطینیها طی 75 سال اشغالگری مستقیم رژیم نشان دادهاند از سرزمینشان رانده نمیشوند. درخصوص یهودیان نیز که منشأشان به کشورهای دیگری میرسد، دستکم یکسوم ارتباط خود را با کشورهای مبدأ خود از دست دادهاند و سرزمینی برای بازگشت ندارند. بر همین اساس راهکارهای «اخراج کامل» نمیتوانند پاسخی نهایی برای قضیه فلسطین باشند. بر این اساس، دو راهکار دیگر وجود دارد که در کوتاهمدت قابل اجرا بوده و اجرایی «نرم» نسبت به اجرای «سخت» اخراج ساکنان فلسطینی یا یهودی دارند. این دو راهحل، راهکارهای «2دولتی» و «تکدولتی» هستند. بر مبنای راهکار 2دولتی، سرزمین فلسطین به دو قسمت غیرمساوی تقسیم میشود که بخشی از آن متعلق به یهودیان و بخش دیگر متعلق به فلسطینیها خواهد بود. این طرح از ابتدای تاسیس رژیم مدنظر بوده بهگونهای که قطعنامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل که به رژیمصهیونیستی رسمیت بینالمللی بخشید، 53 درصد فلسطین را برای یهودیان و 47 درصد آن را برای فلسطینیها درنظر گرفته بود. این نسبت با توجه به توسعهطلبیهای مداوم رژیم، امروز به 22 درصد برای فلسطینیها رسیده است. این 22 درصد نیز هماکنون در اختیار فلسطینیها نیست، بلکه اگر قرار بر تشکیل کشور فلسطین باشد، این کشور 22 درصد خاک اصلی فلسطین را در اختیار خواهد داشت؛ هرچند براساس معامله قرن، قرار بود یکسوم همین 22 درصد نیز کاهش یافته و به منطقه رسمی تحت کنترل یهودیان ملحق شود. راهکار 2دولتی مورد قبول غرب، قدرتهای جهانی، کشورهای اسلامی و عربی و همچنین تشکیلات خودگردان فلسطین و اغلب گروههای سیاسی فلسطینی است. با اینحال به دلیل مخالفت تلآویو و البته مخالفت پنهان آمریکا، این راهکار تاکنون به نتیجهای منتهی نشده است. رژیم و بهویژه طیفهای تندروی آن خواهان تسلط بر تمام فلسطین هستند. اقداماتی که رژیم به آنها دست زده مانند شهرکسازیهای گسترده در کرانه باختری-بهعنوان بدنه اصلی کشور آتی فلسطینی در طرح 2دولتی- عملا تشکیل کشور فلسطین را غیرممکن ساخته است. در مقابل، بخشی از گروههای فلسطینی مانند حماس و جهاد اسلامی به همراه کشورها و گروههای عضو محور مقاومت نیز مخالف راهکار 2دولتی هستند. از نگاه این طرفها راهکار 2دولتی به لحاظ اخلاقی به رسمیت شناختن اشغالگری از طریق تداوم حیات رژیمصهیونیستی است. از سوی دیگر آنها معتقدند رژیمصهیونیستی نه بهعنوان یک دولت بلکه باید به شکل یک پروژه دیده شود. در این پروژه غرب به دنبال ایجاد سرپل در غرب آسیا و قلب جهان اسلام برای کنترل رشد و خیزش کشورهای اسلامی و آسیایی بوده است. بر این اساس یکی از لوازم رشد جهان اسلام و کشورهای آسیایی، نابودی رژیم است. دلیل دیگر مخالفت حماس، جهاد اسلامی و محور مقاومت با راهکار 2دولتی، مخالفت مردم فلسطین با این طرح است. راهکار 2دولتی توسط قدرتها و کشورهای خارجی طراحی شده بدون آنکه نظر مردم فلسطین درخصوص آن مشخص باشد. بر همین مبنا، محور مقاومت معتقد است مردم فلسطین باید برای آینده خود تصمیمگیری کنند، نه چند دولت خارجی.
به همین منظور، جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده است، طی یک همهپرسی نظر مردم فلسطین برای آیندهشان استخراج شود. طبق طرح ایران تمام ساکنان فلسطین از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان میتوانند در همهپرسی شرکت کنند؛ البته برخی میگویند در طرح پیشنهادی ایران مهاجران بیگانه حق رای ندارند. با اینحال حتی اگر از طرح ایران عبور شود، راهکار تکدولتی همچنان تنها راهحل قابل مشاهده در افق فلسطین است. رژیمصهیونیستی از سال 1967 تاکنون به مدت 56 سال، تمام سرزمین فلسطین را اشغال کرده و تحت کنترل یا محاصره دارد. صهیونیستها بر اثر فشار ناشی از بار اشغال، در دهه 1990 میلادی، به صورت تاکتیکی و از روی فریب وارد مسیر 2دولتی شدند، اما به مرور آن را با اقداماتشان نابود کردند. حالا صهیونیستها، چارهای جز تکدولتی ندارند. فلسطینیهای ساکن سرزمینهای 1967 که زیرسلطه صهیونیستها قرار دارند، با فشارهایشان درصدد احقاق حقوق خود برآمدهاند. حمله 7 اکتبر حماس به رژیم که نقطه شکلگیری جنگ کنونی بود، به دلیل سالها محاصره، تحقیر و محرومیت از حقوق انسانی دو میلیون و 300 هزار ساکن نوار غزه رخ داد. این حرکت در کنار افزایش فعالیتهای فلسطینی در کرانه باختری و حتی در سرزمین 1948 -فلسطینیهایی که ساکن مرزهای رسمی رژیم هستند- نشان از فراگیری تلاش برای احقاق حقوق در فلسطین دارد که درنهایت به چیزی جز «تکدولتی» ختم نمیشود. تلآویو نمیتواند به شکل یک اشغالگر بهطور دائم با فلسطینیها روبهرو شود و بهتدریج به نقطهای خواهد رسید که مجبور میشود درخواستهای آنان را به رسمیت شناخته و حقوقی خاص مانند حق رای برای آنها قائل شود. در حال حاضر تعداد فلسطینیها و یهودیان در فلسطین اشغالی برابر است و این یعنی اگر همین امروز حق رای به تمام ساکنان داده شود، به جای نخستوزیر و کابینه یهودی، میتوان امیدوار بود یک نخستوزیر و کابینه فلسطینی در انتخابات پیروز شده و روی کار آید. با توجه به نرخ رشد بالاتر فلسطینیها نسبت به یهودیان، هرچه زمان میگذرد، وزن جمعیتی به زیان یهودیان درحال تغییر است.