محمد یزدان‌پناه، کارشناس مسائل فلسطین در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»:
برای بررسی اهداف رژیم‌صهیونیستی از تداوم جنگ و پیامدهای نهایی رویه فعلی درپیش گرفته شده توسط این رژیم با محمد یزدان‌پناه، کارشناس مسائل اسرائیل به گفت‌وگو پرداخته‌ایم.
  • ۱۴۰۲-۰۸-۲۱ - ۰۱:۳۱
  • 00
محمد یزدان‌پناه، کارشناس مسائل فلسطین در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»:
ایده حماس حذف‌شدنی نیست
ایده حماس حذف‌شدنی نیست

فاطمه بریمانی‌ورندی، علی مزروعی، گروه نقد روز: چند هفته‌ای از جنایات رژیم‌صهیونیستی در غزه می‌گذرد. آنها درحالی‌که به غیر از کشتن کودکان و زنان دستاورد شاخص دیگری نداشته‌اند هر روز با شدت بیشتری مشروعیت خود را قربانی این نسل‌کشی می‌کنند. با این وجود ماشین جنگی رژیم‌صهیونیستی هنوز به حرکت خود ادامه می‌دهد. برای بررسی اهداف رژیم‌صهیونیستی از تداوم جنگ و پیامدهای نهایی رویه فعلی درپیش گرفته شده توسط این رژیم با محمد یزدان‌پناه، کارشناس مسائل اسرائیل به گفت‌وگو پرداخته‌ایم. یزدان‌پناه معتقد است: «برنامه‌های بلند‌مدتی همچون محول کردن اداره غزه به تشکیلات خودگردان با هدف نابودی حماس مطرح می‌شود. اداره این منطقه توسط کشورهای عربی نیز از دیگر ایده‌هاست. اینکه اسرائیل بتواند حماس را نابود کند کار سخت و دشواری است، چون اگر به‌لحاظ فیزیکی‌ هم این‌ کار را کند اندیشه آن همچنان باقی است و در آینده می‌تواند با یک نام دیگر سر بلند کرده و به کار خودش ادامه دهد. اندیشه حماس هرگونه ایده برای نابودی این گروه را باطل می‌کند.» مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

هدف نهایی رژیم‌صهیونیستی از تداوم نبرد غزه چیست و آمریکا تا چه اندازه حاضر است از رویکرد فعلی صهیونیست‌ها حمایت کند؟
در مورد اهداف اسرائیل در غزه باید بگویم که با ورود به غزه، اسرائیل قصد دارد که آنجا را هم به‌لحاظ نظامی و هم به‌لحاظ سیاسی از وجود حماس پاک‌سازی کند. صحبت‌هایی نیز انجام شده که بعد از آن، اداره آنجا به تشکیلات خودگردان سپرده شود تا اسرائیل بتواند با آنها در مورد امور غزه هماهنگی داشته باشد و به این ترتیب مدیریت کرانه باختری و ‌غزه یکدست شود. این امر می‌تواند برای رژیم‌صهیونیستی بسیار مطلوب باشد؛ چراکه سال‌ها در راستای جلوگیری از اقدامات گروه‌های مسلح با تشکیلات خودگردان در کرانه‌ باختری همکاری امنیتی داشته است. در شرایط فعلی در مورد اینکه اسرائیل چقدر می‌تواند به اهدافش در غزه رسیده و حماس را نابود کند ابهامات زیادی وجود دارد. در‌حال‌حاضر رژیم‌صهیونیستی فعلا شمال غزه را اشغال کرده و نقاطی را برای خودش نگه‌ داشته است تا بتواند نفوذ کرده و حماس را به‌لحاظ نظامی زمینگیر کند. اسرائیل می‌خواهد به‌صورت امتحانی ابتدا در شمال غزه پیشروی کند تا ببیند می‌تواند آنجا را از وجود حماس پاکسازی کند یا نه. بعد از آن در مورد اینکه آیا می‌تواند همین اقدام را در جنوب غزه هم انجام دهد، ارزیابی خواهد داشت. رژیم‌صهیونیستی در باره اینکه چگونه عملیاتش در غزه را پیش ببرد با آمریکا اختلاف‌نظر دارد. آمریکا معتقد است اسرائیل نمی‌تواند آنجا را اداره کند، لذا نباید آنجا را اشغال کند. این نظر را سایر مقامات اسرائیل ازجمله ایهود باراک و ایهود اولمرت نیز دارند. شرایط در شمال غزه برای رژیم‌صهیونیستی پیچیده است و این کار را برای پیشبرد راهبردهای آتی آنها مشکل کرده است.

موقعیت رژیم‌صهیونیستی در شمال غزه به چه صورت است؟ آیا توانسته پیروزی کسب کند؟
شبکه‌ای از تونل‌های پیچیده وجود دارد که خود حماس مدعی شده به اندازه ۵۰۰ کیلومتر در آنجا تونل وجود دارد. اسرائیل حتی اگر بتواند برخی ورودی‌های این تونل‌ها را ببندد درباره پر کردن آنها با چالش مواجه است؛ چراکه نمی‌داند در آنجا دقیقا با چه چیزی روبه‌رو است. برخی این ایده را مطرح می‌کردند که اسرائیل می‌خواهد برای زمینگیر کردن نیروهای حماس در تونل‌ها از بمب‌های اسفنجی استفاده کند یا اینکه داخل تونل‌ها آب جاری کند. اینکه درنهایت چه راهکاری را در پیش ‌می‌گیرد جای سوال دارد. آماری که در مورد تلفات نیروهای حماس منتشر می‌شود، اعلام می‌کند که تا الان کمتر از 10 درصد آنها کشته شده‌اند. صهیونیست‌ها مدعی‌اند حماس بین 30 تا 40 هزار نفر نیرو دارد و آنها سه هزار نفر را توانسته‌اند از بین ببرند. اینکه چقدر این آمار درست است، جای سوال دارد. آنها می‌خواهند برای خود موفقیت‌سازی کرده و به همین دلیل آمار جعلی در مورد نابودی نیروهای حماس ارائه می‌دهند و شمار آن را بالا می‌برند.

نابودی حماس هدفی بود که در روزهای ابتدایی جنگ، رژیم‌صهیونیستی ادعای آن را کرده بود. در شرایط فعلی آیا رژیم‌صهیونیستی از هدف اول خود صرف‌نظر کرده و هدف جدیدی را مدنظر دارد؟
آن چیزی که توسط مقامات اسرائیلی یعنی نخست‌وزیر و‌ وزیر جنگ‌شان اعلام می‌شود این است که آنها بنا دارند نابودی حماس را رقم بزنند، حتی برنامه‌های بلند‌مدتی همچون محول کردن اداره غزه به تشکیلات خودگردان نیز با همین هدف مطرح می‌شود. اداره این منطقه توسط کشورهای عربی نیز از دیگر ایده‌هاست. اینکه رژیم‌صهیونیستی بتواند حماس را نابود کند کار سخت و دشواری است، چون اگر به‌لحاظ فیزیکی ‌هم این‌ کار را کند اندیشه آن همچنان باقی است و در آینده می‌تواند با یک نام دیگر سر بلند کرده و به کار خودش ادامه دهد. اندیشه حماس هرگونه ایده برای نابودی این گروه را باطل می‌کند. به‌نظر من خود اسرائیلی‌ها نیز نمی‌دانند با چه چیزی طرف هستند. حرفی را پیش آورده‌اند و‌ حالا کار تبلیغاتی انجام می‌دهند تا بگویند در این کار موفق بوده‌اند. از طریق کانال‌های مختلف این هشدار به آنها داده شده که جنگ شهری با حماس کار ساده‌ای نیست. خودشان هم گفته‌اند که ماه‌ها این اتفاق طول می‌کشد. اینکه بتوانیم به‌طور قطع نظر دهیم که اسرائیل در این کار موفق می‌شود یا نه بستگی به روزهای آینده دارد و باید مشخص شود که آیا رژیم‌صهیونیستی می‌تواند شمال غزه را در بازه زمانی چند روزه‌ای که اعلام کرده تصرف کند یا خیر؟

از آنجایی که اگر منطقه ناامن شود، بی‌ثباتی برای کشورهای منطقه و متحدان رژیم‌صهیونیستی به‌وجود می‌آورد، کشورهای عربی، ترکیه و‌ آمریکا تا چه میزان تمایل خواهند داشت که با اسرائیل در تداوم ‌جنگ همراهی کنند؟
تا الان هم به‌نظرم آمریکا زیاده‌روی کرده است. خودش هم متوجه شده که حمایتش در این زمینه تند بوده، به‌ همین دلیل هم می‌خواهد تا حدی جلوی اسرائیل را در غزه بگیرد. در گزارش‌های مختلف هم این گزاره مطرح است که راهبرد آمریکا و اسرائیل در مورد غزه درحال فاصله گرفتن از هم است. با توجه به اینکه دولت راست‌گرای اسرائیل از قبل هم با دولت بایدن مشکلاتی داشته است به‌وجود آمدن این اختلاف راهبردی در مورد غزه می‌تواند اختلافات آنها را تشدید کند. از زمانی که دولت راست‌گرای افراطی در اسرائیل روی کار آمد، دولت بایدن با آن مشکل داشت. در اوایل جنگ حمایت‌های نمایشی از اسرائیل داشت اما در ادامه کار برایش سخت‌تر شد؛ چراکه تداوم این رویه وجهه بشردوستانه آنها را کاملا نابود می‌کند. کشورهای عربی نظیر مصر و اردن نیز احتمال ندارد که از اسرائیل در این ماجرا حمایت کنند؛ چراکه کوچاندن مهاجران فلسطینی به این کشورها آنها را با چالش مواجه خواهد کرد، چون بالاخره برایشان تبعات دارد. آنها نیز نگران هستند که فلسطینی‌های زیادی بخواهند وارد کشورشان شوند و مدیریت اجباری فلسطینی‌ها به آنها سپرده شود.

با توجه به اینکه از تعارض راهبرد رژیم‌صهیونیستی و‌ آمریکا صحبت کردید، این تعارض منافع را بیشتر تشریح کنید؟
به لحاظ حقوق‌بشری فشار زیادی روی آمریکا و اسرائیل وجود دارد؛ چراکه آمار جنایت بالا رفته و به بیش از 10 هزار نفر رسیده که برخی از آن به نسل‌کشی یاد می‌کنند. بار حقوق بشری این جنایات برای آمریکایی‌ها که از آن حمایت می‌کنند خیلی زیاد است. در جلسه سخنرانی وزیرخارجه و ‌وزیر دفاع هم دیدیم که افرادی با دست‌های آغشته به خون حضور یافتند. مشخص است که این تجمع‌ها به دولت بایدن فشار آورده تا از موضع حمایتی خود از حملات گسترده صهیونیست‌ها که آن را دفاع از خود توصیف می‌کرد، عقب‌نشینی کند و خواهان توقف کشتار غیرنظامیان شود. آنها همچنین درمورد اداره نظامی و امنیتی نوار غزه نیز با صهیونیست‌ها اختلاف دارند. آمریکا تاکید دارد که تشکیلات خودگردان باید آنجا را اداره کند. آن‌طور که صهیونیست‌ها نیز گفتند، آنها نمی‌خواهند غزه را اشغال کنند و گزینه مطلوب برایشان این است که اداره غزه را به تشکیلات خودگردان بسپارند.

با توجه به اینکه برخی در نسل‌کشی بودن یا نبودن جنایات اسرائیل تشکیک می‌کنند تا وجهه رژیم‌صهیونیستی را سفید کنند، بد نیست به این موضوع بپردازیم که این رویکرد تا چه حد در آرام کردن افکار عمومی موفق بوده و نظر مردم جهان درمورد رژیم‌صهیونیستی چیست؟
درحال حاضر تنها کانال ارتباطی که ایجادش برای صهیونیست‌ها مهم است عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی به‌ویژه عربستان است. یکی از اصلی‌ترین اهداف حماس این بود که جلوی این عادی‌سازی را بگیرد. درحال حاضر نگاه کشورهای غربی هم این است که اسرائیل دارد پایش را خیلی فراتر می‌گذارد لذا خیلی‌هایشان که از ابتدا تاکید داشتند رژیم‌صهیونیستی حق دفاع از خود را دارد از موضع خود عقب‌نشینی کرده و‌ خواهان توقف حملات هستند. چند روز پیش بود که امانوئل مکرون نیز همین موضع را اعلام کرد. البته این تفاوت موضع با دیگر کشورهای اروپایی نیز ناشی از این است که فرانسه منافعی در برخی کشورهای خاورمیانه ازجمله لبنان دارد و به همین دلیل نیز خواستار توقف حملات شده و از واژه آتش‌بس صحبت کرده بود، چیزی که بقیه کشورها از جمله آمریکا خیلی بر آن تاکید نداشتند و به جای آتش‌بس صرفا از وقفه بشردوستانه برای حرکت غیرنظامی‌ها از طریق کریدور امن به سمت جنوب غزه صحبت به میان می‌آوردند. نگاه کشورهای غربی نسبت به اسرائیل به نظرم خیلی منفی شده است. چند روز پیش اسرائیل ادعایی را مطرح کرد که خبرنگاران رویترز و وال‌استریت‌ژورنال از حمله حماس مطلع بودند. این اظهارات درمورد نبرد غزه نشان‌دهنده وجود شکاف بین رژیم‌صهیونیستی و کشورهای غربی است که منجر به اتخاذ رویکرد تقابلی با دولت‌های غربی توسط صهیونیست‌ها شده است. این حرکت‌ها باعث می‌شود تا این رژیم‌ مقبولیتش را نزد آن کشورها از دست بدهد. در حال حاضر یک موج جنگ آمده است و بعد از نشستن این موج مشخص می‌شود که چه اتفاقی ‌می‌افتد. درمورد عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی، حمله حماس به‌عنوان عامل پیشگیری‌کننده خیلی مهم بود. برخی معتقدند این حمله عادی‌سازی روابط را خیلی عقب می‌اندازد، نه اینکه کلا منتفی شود. معتقدند ممکن است تا 10 سال زمانش به تعویق بیفتد که البته به نظر من 10 سال زمان زیادی است و پس از حل شدن قضیه احتمالا کشورهای عربی از جمله عربستان به سمت عادی‌سازی روابط با رژیم‌صهیونیستی حرکت می‌کنند.

در چند وقت اخیر شاهد بودیم که کشورهای مختلف بارها درمورد توقف جنگ صحبت کرده‌اند. به غیر از صدور بیانیه تاکنون چه اقداماتی برای توقف موقت جنگ و آتش‌بس انجام شده است؟
ترکیه خیلی به دنبال این است که ابتکاری برای آتش‌بس و توقف جنگ ارائه دهد. اردوغان این را در محافل غیرعمومی مطرح کرده که برای توقف جنگ در غزه ایده‌هایی دارد. نمی‌شود درمورد این ایده اطلاعات دقیقی ارائه داد اما تبادل اسرا حتما بخشی از فرآیند است. ترکیه نقش مهمی داشته و با سران حماس ارتباط دارد که می‌تواند از این ارتباط برای آوردن حماس به میز مذاکره استفاده کرده و حماس را در قبال دریافت امتیازهایی از اسرائیل به آزاد کردن اسرا ترغیب کند. روسیه نیز می‌تواند با تمرکز بر همین مساله تبادل اسرا به‌عنوان میانجی وارد میدان شود. اینکه روسیه بخواهد چنین کاری بکند امر قابل تصوری است، همان‌طور که اوایل جنگ هم تلاش‌هایی کردند و مقامات‌شان را برای دیدار با مقامات حماس به قطر اعزام کردند. آمریکایی‌ها هم می‌توانند نقش موثری در توقف درگیری داشته باشند؛ چراکه روی اسرائیل نفوذ دارند.

راه‌حل 2دولتی که این روزها دوباره به صحنه سیاسی بازگشته و برخی آن را یاد‌آوری می‌کنند تا چه حد گزینه قابل توجهی است؟
عقیده شخصی من این است که راه‌حل 2دولتی اصلا راه‌حل مناسبی برای مساله فلسطین نیست؛ چراکه این قضیه دو طرف دارد. یک طرف افراطیون صهیونیست هستند که بر گسترش سرزمین موعود تمرکز دارند. آنها به هیچ عنوان حاضر نخواهند بود شهرک‌های کرانه باختری را نابود یا تخلیه کنند. امری که یکی از شروط تحقق راه‌حل 2دولتی است تا آن منطقه بتواند جمعیت یکدست فلسطینی داشته باشد. ارزیابی اینکه چقدر بخواهند در برهه فعلی به آن سمت حرکت کنند امر دشواری است ولی این احتمال وجود دارد که مذاکراتش بعد از جنگ آغاز شود و دولت دموکرات آمریکا هم برای گرفتن امتیاز از صهیونیست‌ها اعمال فشار کند. اما اگر در انتخابات آینده آمریکا ترامپ سر کار بیاید چنین اقدامی غیرمحتمل و حتی غیرممکن خواهد بود. ما شاهد بودیم که ترامپ در دوره پیشین در طرح معامله قرن ارائه‌شده، هیچ کشور فلسطینی را متصور نبود تا نشان دهد چقدر تخیلی به مساله نگاه می‌کند. آنچه ترامپ ارائه داد طرحی بود که حتی محمود عباس هم آن را به تمسخر گرفت و‌ در سازمان ملل آن را به پنیر سوراخ توصیف کرد. اینکه مذاکراتی برای این مساله شروع شود، محتمل است اما نه در کوتاه‌مدت؛ چراکه شهرک‌های صهیونیست‌نشین عاملی است که مانع این ایده است و اسرائیلی‌ها نیز در این مورد عقب‌نشینی نخواهند کرد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۲