![گریه اصلاحطلبان رادیکال بالاسر قبر خالی](https://farhikhtegandaily.com/images/news/87985/thumbs/87985.jpg?v=1699655311)
علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: رویکرد عقلانی منجر به اجتناب از واکنشهای صفر و صدی شده و اتخاذ مواضع دقیق و گاهی پیچیده را نتیجه میدهد. این راهبرد بهویژه در میدانهای نبرد نظامی که در آن هر تصمیم غلطی میتواند هزینه گزاف و تلفات انسانی گسترده را تحمیل کند، بیشتر ضرورت مییابد. همین منطق باعث شده تا ایران علیرغم راهبرد فعالانه در مورد نبرد غزه مواضعی اتخاذ کند که کمتر باب میل مشتاقان راهبردهای صفر و صدی است. کسانی که انتظار دارند ایران هیچگونه اقدامی درمورد غزه انجام ندهند و کسانی که توقع ورود حداکثری به نبرد غزه را دارند، دو سر طیفی هستند که با انتقادات تند به رویکرد منطقی ایران، مسیرهای غلط را پیشنهاد میدهند. این انتقادات باعث میشود برخی نسبت به رویکرد ایران در این نبرد دچار ابهام شده و درکی از چیستی و چرایی آن نداشته باشند. رفع این ابهامات نیاز به ارائه توضیحی دقیق از موقعیت ایران در این نبرد و نتایج ناشی از کنشهای تهران دارد.
ایران حامی گروههای مقاومت است اما مداخله مستقیم ندارد
بعد از آغاز عملیات طوفانالاقصی غربیها تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا با تروریست معرفی کردن نیروهای حماس جنایت همهجانبه علیه مردم غزه را مشروع جلوه دهند. صهیونیستها این راهبرد را که با ادعاهای دروغینی نظیر بریدن سر 40 کودک توسط حماس پیگیری میشد، از این جهت دنبال کردند که قدرت مهار فشارهای سیاسی در مجامع بینالمللی را نیز به دست آوردند. درنهایت اما نتیجه کاملا برعکس شد. حمایت کشورهای مسلمان ازجمله ایران از اقدامات نیروهای مقاومت فلسطینی در مقابل اشغالگری رژیمصهیونیستی باعث شد تا اولا قطعنامه ضدنیروهای مقاومت که در آن نیروهای حماس تروریست خوانده شده بود، رای نیاورد و در مقابل قطعنامه ضدصهیونیستی با امضای 120 کشور عضو مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شود. در تمام این مدت ایران یکی از پرچمداران حمایت از فلسطین در مجامع بینالمللی بوده و جنایت علیه مردم غزه را به روشهای مختلف گوشزد کرده است. علاوهبر این ایران تلاش داشته تا با بالابردن هزینه اجتماعی عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی، کشورهای مسلمان را از پیوستن به جریان عادیسازی برحذر دارد؛ امری که به نظر میرسد یکی از مهمترین اهداف نیروهای مقاومت برای آغاز عملیات طوفانالاقصی بوده است. ایدههایی همچون قطع جریان انرژی و غذا از جانب کشورهای مسلمان به سمت رژیمصهیونیستی نیز نخستین بار توسط ایران مطرح شد. ایران علیرغم حمایت از اقدامات گروههای فلسطینی اما همواره اعلام کرده است که مداخله مستقیمی در جریان نبرد ندارد. آنچه تاکنون در مورد احتمال گسترده شدن جبهه جنگ علیه رژیمصهیونیستی مطرح شده نیز مبتنیبر واقعیات رخ داده در میدان نبرد است. جنایات رژیمصهیونیستی احساسات مردم منطقه علیه این رژیم را برانگیخته کرده و طبعا این احساسات واکنشهایی را در میدان اقتضا میکند. لذا آنچه ایران بر آن تاکید کرده توصیف اتفاقات و اقتضائات است و نه تهدید ورود تهران به جنگ.
گروههای مقاومت خود باید رشید و مستقل شوند و توان تصمیمگیری و اقدام داشته باشند
وابسته بودن گروههای مقاومت حاضر در منطقه به ایران چند آسیب مهم را برای آنها در پی دارد. وابستگی اولا اعتمادبهنفس این گروهها را کاهش داده و آنها را در مواقع بحران که نیاز به برنامهریزی و اقدام سریع وجود دارد معطل تصمیمات ابلاغی از تهران میکند و ثانیا باعث میشود تا آمریکا و متحدانش تمایل پیدا کنند تا از طریق اعمال فشار به ایران، گروههای مقاومت را مهار کرده و مانع از متحمل شدن شکستها و تلفات سنگین از این گروهها در میدان نبرد شوند. این آسیبها این الزام را به وجود میآورد که گروههای مقاومت به دنبال هویتی مستقل برای خود باشند تا اولا توان تقابلی خود را بالا ببرند و ثانیا مانع از آن شوند که دشمن نیروی نظامی آنها را از طریق اعمال فشار به سایر نیروها مهار کند. مهمترین آسیب وابستگی اما خنثی شدن راهبردهای جنگ روانی است. پیروزی در میدان نبرد علاوهبر ابزارهای نظامی نیاز به ابزارهای جنگ روانی دارد و از این بعد عدم وابستگی نیروهای مقاومت به ایران یک نقطه قوت محسوب میشود. شکست فاجعهآمیز نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رژیمصهیونیستی از حماس در نبرد طوفان الاقصی باعث فروپاشی هیمنه پوشالی رژیم شده و بسیاری از شهرکنشینان را درمورد توانایی این رژیم در تامین امنیتشان دچار تردید کرده است. این اتفاق علاوهبر اینکه ترس را به نیروهای نظامی صهیونیست تزریق کرده و توان آنها را کاهش میدهد، در پشت جبهه نیز شهرکنشینان را ترغیب به فرار و خروج از کشور میکند. صهیونیستها برای خنثی کردن چنین اثری سعی دارند ایران را بهعنوان عامل پشت پرده ماجرا معرفی کرده تا اولا قدرت نظامی حماس را کوچک جلوه دهند و از میزان ترس مردم بکاهند و ثانیا برای ورود آمریکا به جنگ توجیه بتراشند. این رویکرد زمانی خنثی میشود که نیروهای مقاومت متوجه اثرات روانی این تبلیغات باشند و بر استقلال خود تاکید ورزند.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.