زهرا منصوری، خبرنگار: هرچند جشنواره فیلمکوتاه تهران در چهلمین گام برگزاری خود با واکنشهای متفاوتی مواجه بود اما فصل مشترک این واکنشها، شگفتزدگی از میزان استقبال مخاطبان از این رویداد بود. نکتهای که شاید در فضای هیجانی جشنواره کمتر امکان بررسی و تحلیل داشت اما حالا و با فاصله گرفتن از تبوتاب اجرایی این رویداد، میتواند با نگاهی متفاوت به ابعاد مختلف آن پرداخت. نکته مهم هم این است که آنچه در این دوره بهعنوان «استقبال ویژه مخاطبان» مورد تاکید قرار میگیرد، تنها از جنس گزارههای مرسوم در اطلاعرسانی رسمی بخش روابط عمومی یا دبیرخانه در جشنوارههای سینمایی نیست، بلکه به خاطره مشترک تکتک مخاطبانی تبدیل شده است که حتی برای یک سانس، میهمان پردیس سینمایی ملت بوده و در یک نوبت به تماشای فیلمها در میان جمعیت متراکم مخاطبان در سالنهای نمایش فیلم نشستهاند. اما ویژگی این دوره از جشنواره چه بود و چرا ترکیب فیلمهای کوتاه به نمایش درآمده در دوره چهلم، مخاطبان بیشتری را به سالنهای نمایش کشاند؟ هر پاسخی به این سوال قطعا نسبتی با کلیدواژه «تنوع» خواهد داشت، اما این تنوع در ویترین جشنواره چگونه محقق شد و مصادیقش چه بوده است؟
تنوع در ژانر
یکی از مهمترین شعارهای مهدی آذرپندار از همان دوره سیونهم که عهدهدار مسئولیت دبیری جشنواره فیلمکوتاه تهران شد، لزوم حرکت سینمای کوتاه بهسمت تنوع ژانر و خروج از سایه سنگین فیلمهای ملودرام و خانوادگی با پسزمینهای از معضلات اجتماعی بود. تمرکز بیش از اندازه فیلمسازان سینمای کوتاه طی یک دهه پیشتر بر سوژههای ملتهب و گاه تلخ اجتماعی، فضایی یکدست را در ویترین جشنواره فیلم کوتاه تهران حاکم کرده بود که طبیعتا چندان باب طبع مخاطبان هم نبود و همین سابقه باعث شد که سیاست «تنوع ژانر» در جشنواره فیلم کوتاه، بهصورت ویژه مورد توجه قرار بگیرد. محصول این رویکرد را بهوضوح میشد در ترکیب فیلمهای دوره چهلم جشنواره فیلمکوتاه دید؛ در کنار فیلمهای ملودرام مرتبط با موضوعات اجتماعی، شاهد حضور طیفی از فیلمها در ژانرهای مختلف بودیم. از تجربههای کمدیای همچون «داستان یک شب دزدی»، «روزی روزگاری سینما» و «سربسته» تا روایتهای رازآلود و پیچیدهای همچون «قوتار»، «تاخاریها» و «اکو». تجربههای فانتزی همچون «داستان اسباببازی»، «گربه ماهی»، «همه چیز بهنظر آقای کاف بستگی دارد» و «زمرد» هم در نوع خود مورد توجه طیفی از مخاطبان قرار گرفتند. در این میان تجربههای تخیلی همچون «افسانه کوه ننوک» یا روایتهای جنگی همچون «استیک» و «دنیا منم فوعه» هم ژانرهای خاص خود را در ویترین جشنواره نمایندگی میکردند. روایتهای سیاسی فیلمهایی همچون «خوانا بنویسید» و «مدیر مدرسه» در کنار آثار دفاع مقدسی مانند «برادران آبتنی» و «شریف» پاسخگوی سلیقه گروه دیگری از مخاطبان جشنواره بودند.
تنوع در نگاه
اما فراتر از تنوع ژانری آنچه تنوعی مضاعف به ترکیب فیلمهای جشنواره چهلم بخشیده بود، تنوع نگاه و رویکرد در پرداخت بود. بهعنوان مثال فیلم «مدیر مدرسه» بهواسطه زاویه نگاه متفاوت خود نسبت به تحولات و التهابات اجتماعی سال گذشته بازخوردهای بسیاری را در فضای رسانهای رقم زد و فیلمی همچون «خوانا بنویسید» بهواسطه بازخوانی متفاوت عملکرد منافقین در دهه 60 تبدیل به تجربهای تازه برای مخاطبان علاقهمند به این موضوعات شد. در حوزه فیلمهای اجتماعی هم این رویکرد متفاوت بهوضوح مشهود بود. روایت فیلمکوتاه «زاک» از زنی که تصمیم به سقط جنین خود دارد و بهواسطه یک اتفاق به فرزندآوری رو میآورد یا نگاه متفاوت فیلم «خودکشی به سبک نیچه» به مقوله ناامیدی در بطن یک جامعه را میتوان از مصادیق دیگر این تنوع نگاه در تولیدات امسال قلمداد کرد. نکته مهم اینکه جشنواره فیلمکوتاه تهران در این دوره، در کنار نگاه باز نسبت به تنوع موضوعات و سوژهها همچنان نسبت به خطوط قرمز اخلاقی سختگیری به خرج داده بود و حتی در فیلمهایی مانند «جاذبه غیرنیوتونی» که سراغ موضوع بهظاهر ملتهبی مانند رفتار خارج از عرف یک نوجوان میرود، شاهد خدشهدار شدن حریم عرفی و اخلاقی نیستیم. این مراعات در تمامی آثار حاضر در جشنواره مشهود بود که این نکته را هم میتوان از امتیازات این دوره از جشنواره به حساب آورد.
تنوع بصری
در کنار مصادیق مرتبط با تنوع محتوایی آثار حاضر در جشنواره چهلم، توجه به تنوع بومی و زیستی فیلمهای حاضر در جشنواره، منجر به تنوع بصری منحصربهفردی در ترکیب آثار شده بود. حضور پررنگ فیلمسازان شهرستانی در این دوره از جشنواره و استفاده آنها از لوکیشنهای بومی، اصلیترین عامل تحقق این تنوع بصری در جشنواره بود. فیلمهای شاخصی همچون «مورچه»، «آخرین شیهه اسبی که خواب پروانه شدن دید»، «اذان صبح به افق یزد»، «بچههای آبتنی»، «تاکسیدرمیست»، «شریف»، «افسانه کوه ننوک» و «اکو» تنها بخشی از فیلمهای کوتاه این دوره از جشنواره بودند که در کنار روایتها و قصههای متنوع، با بهرهگیری از لوکیشنهای مختلف از چهارگوشه ایران، مخاطبان جشنواره را به فضاهای بصری متنوعی دعوت کردند. این تنوع بصری در تجربههایی همچون «ترموستات»، «تاخاریها»، «بچههای آبتنی» یا «خودکشی به سبک نیچه»، به تنوع زبان و گویش هم مزین شده بود تا فرهنگها و اقوام مختلف هم سهم بیشتری از ترکیب فیلمهای این رویداد مهم داشته باشند. آنچه میتواند تجربه برگزاری چهلمین جشنواره فیلمکوتاه تهران را به تجربهای تاثیرگذار تبدیل کند، امید به سرایت این «تنوع» به فضای کلی سینمای ایران است. تنوعی که میتواند در آیندهای نهچندان دور، سینمای بلند ایران را هم به بالندگی بیشتر برساند.