عباس سلیمی‌نمین، کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
اظهارات قاسم روانبخش، نماینده جبهه پایداری این روزها با ضریب زیادی در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود. او در مطلبی از شورای نگهبان خواسته بود تا مخالفان طرح‌های صیانت، شفافیت و عفاف و حجاب را رد صلاحیت کند. این اظهارات که به وضوح در آن حق نمایندگان مردم در استفاده از جایگاه خود برای اندیشیدن به قوانین مختلف، اظهارنظر کردن درمورد آن و نهایتا رای دادن را زیر پا گذاشته است می‌تواند منجر به بی‌اعتمادی بخش‌هایی از جامعه نسبت به صندوق رای شده و میزان مشارکت را نیز پایین بیاورد.
  • ۱۴۰۲-۰۸-۱۸ - ۰۲:۴۲
  • 00
عباس سلیمی‌نمین، کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
تحریم‌کنندگان و تحدیدکنندگان انتخابات در آسیب زدن به مشارکت یکپارچه عمل می‌کنند
تحریم‌کنندگان و تحدیدکنندگان انتخابات در آسیب زدن به مشارکت یکپارچه عمل می‌کنند

فرهیختگان: اظهارات قاسم روانبخش، نماینده جبهه پایداری این روزها با ضریب زیادی در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود. او در مطلبی از شورای نگهبان خواسته بود تا مخالفان طرح‌های صیانت، شفافیت و عفاف و حجاب را رد صلاحیت کند. این اظهارات که به وضوح در آن حق نمایندگان مردم در استفاده از جایگاه خود برای اندیشیدن به قوانین مختلف، اظهارنظر کردن درمورد آن و نهایتا رای دادن را زیر پا گذاشته است می‌تواند منجر به بی‌اعتمادی بخش‌هایی از جامعه نسبت به صندوق رای شده و میزان مشارکت را نیز پایین بیاورد. برای بررسی دلایل و تبعات طرح چنین اظهارنظرهایی با عباس سلیمی‌نمین، کارشناس مسائل سیاسی به گفت‌وگو پرداخته‌ایم. سلیمی‌نمین معتقد است: «تحریم‌کنندگان و تحدید‌کنندگان انتخابات با دو رویکرد مختلف در آسیب زدن به مشارکت در انتخابات یکپارچه عمل کرده و باهم رابطه تنگاتنگ دارند.» مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می خوانید.

برخی اظهارنظرهایی که بوی اعمال محدودیت در انتخابات می‌دهد و از جانب اشخاص سیاسی منتسب به جناح‌های مختلف مطرح می‌شود چقدر می‌تواند روی اعتماد مردم به صندوق رای و مشارکت آنها در انتخابات تاثیر منفی بگذارد؟
همان‌گونه که از نام انتخابات برمی‌آید افراد مختلف باید بتوانند طبق سلایق خودشان انتخاب بکنند. طبعا برای رقم زدن چنین شرایطی نیاز به سعه صدر فراوانی وجود دارد. امروز شرایط کشور به‌گونه‌ای است که می‌تواند سلایق مختلف را حول محور منافع ملی سامان بدهد، یعنی از این جهت نمی‌توانیم نگرانی جدی را به جامعه پمپاژ کنیم که سلایق متفاوت غیرقابل کنترل هستند. دوره‌ای در کشور شرایطی وجود داشت که جای چنین نگرانی‌هایی بود اما امروز چنین نگرانی‌ جایی ندارد. بنابراین سلایق مختلف می‌بایست در جامعه برای رقم زدن مشارکت جدی به صحنه بیایند. به صحنه آمدن این سلایق قطعا الزاماتی را می‌طلبد. یکی از آنها ساختار انتخاباتی است که باید حتما نگاه وسیعی داشته باشد، به‌ویژه در شرایط کنونی که ما بیش از گذشته در کانون توجه قرار گرفته‌ایم. مسائل فلسطین باعث شده تا ملت‌ها در قسمت‌های مختلف جهان نگاه ویژه‌ای به ما داشته باشند و ما را نقطه امید خودشان می‌پندارند. طبیعتا وقتی در کانون توجه قرار گرفتیم باید متناسب با چنین موقعیتی هم عمل کنیم. متاسفانه ما برخی افراد و جریانات را در کشور داریم که فهمی از این معنا ندارند. بسیار محدود می‌اندیشند و سعی می‌کنند حوزه رقابت را هم محدود کنند. چون خودشان ظرفیت اجتماعی لازم را برای انتخاب شدن ندارند. کشور را متناسب با ظرفیت نداشته خودشان تنظیم می‌کنند. طبیعی است که دیدگاه‌های این افراد چهره نامربوطی را ترسیم می‌کند. البته درست است که این افراد تاثیر منفی دارند اما ملاک سنجش نیستند. ملاک سنجش همان اصول چهارگانه‌ای است که رهبر انقلاب مطرح کردند؛ یعنی مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت. طبیعتا ما برای افزایش مشارکت باید از همه سلایق کاندیدا داشته باشیم. نمی‌توانیم از همه مردم توقع داشته باشیم فقط به یک سلیقه رای دهند.
طبیعی است که پذیرفتن اصل مشارکت با رقابت بسیار رابطه تنگاتنگی دارد. باید انتخابات‌ رقابتی داشته باشیم کمااینکه تا الان داشته‌ایم اما بعضی افراد حرف‌هایی می‌زنند که صرفا به تبلیغات‌چی‌ها بهانه می‌دهد والا کسانی که می‌خواهند کشور را ارزیابی کنند صرفا نگاه یک‌سری افراد محدودنگر را در نظر نمی‌گیرند اما تبلیغات‌چی‌هایی که دشمن ایران هستند و پول می‌گیرند که علیه چهره ایران که در کانون توجهات قرار گرفته فعالیت کنند به دنبال همین آدم‌ها هستند. گرچه جای تاسف دارد که فردی اینقدر کوته‌نگر باشد اما نباید به اظهارات این افراد خیلی ابعاد داد؛ ابعاد دادن به اظهارات اینها باعث دامن زدن به بلندگوهای تبلیغاتی می‌شود که بعضا توسط رژیم‌صهیونیستی علیه کشور هدایت می‌شوند.

به نظر شما این‌گونه اظهارات، شورای نگهبان را برای بررسی صلاحیت‌ها تحت فشار قرار نمی‌دهد. به این معنی که افرادی که با دلایل متقن و منطقی رد صلاحیت می‌شوند نیز بعدها اظهارات نامربوط این افراد را دستاویزی برای حمله به شورای نگهبان قرار داده و مدعی می‌شوند دلایل سیاسی علت رد صلاحیت آنها بوده است؟
این حرف نامربوطی است که یک نفر زده و خواهان این است که شورای نگهبان مطابق سلیقه وی عمل کند. البته ما هم آزادیم که آرزو داشته باشیم شورای نگهبان این آدم‌ها را اصلا به مجلس راه ندهد چون اینها اصلا فهم حاکمیتی ندارند. افرادی مثل آقای روانبخش نه موقعیت ایران را در داخل و نه در موقعیت بین‌المللی درک می‌کنند لذا خواسته‌هایی را مطرح می‌کنند که فاقد فهم مسائل گوناگون است. اما شورای نگهبان قطعا هم نباید به خواسته‌های ما توجه کند و هم نباید به خواسته‌های امثال روانبخش عمل کند. شورای نگهبان باید در چهارچوب اصولی که قانون برایش مشخص کرده عمل کند. البته این مطالبه وجود دارد که شورای نگهبان نسبت به گذشته شفاف‌تر عمل کرده و دلایل خودش را برای عدم احراز صلاحیت بگوید. این دوره با توجه به اینکه فرصت بیشتری داشته باید بتواند بر شفافیت عملکرد خودش بیفزاید. بنابراین حرف‌هایی که زده می‌شود گرچه تلخ است اما ناشی از عدم درک و فهم افراد نسبت به جایگاهی است که در آن قرار دارند. این افراد برای محافل و سلایق محدود آدم‌های مناسبی محسوب می‌شوند اما در سطح حکمرانی خیر چراکه این افراد هیچ فهمی از مسائل حاکمیت ندارند، منتها ما نباید کاری بکنیم که به حرف‌های سست و بی‌اساس این افراد ضریب بخشیده و زمینه تبلیغات شبکه‌های معاند را فراهم کنیم. ما باید کاری کنیم که هیچ‌کدام از گروه‌های ضد و مشارکت اعم از تحریمی‌ها و تحدیدی‌ها نتوانند آسیب بزنند. البته اینها با دو رویکرد مختلف در آسیب زدن به مشارکت در انتخابات یکپارچه عمل کرده با هم رابطه تنگاتنگ دارند. یعنی به‌گونه‌ای عمل می‌کنند که مشارکت کاهش پیدا کند. اگر خوراکی برای شبکه‌های معاند تولید نشود طبیعتا شرایط بهتری خواهیم داشت. چه کسانی این خوراک را تهیه می‌کنند؟ افرادی مثل آقای روانبخش. ما باید به‌گونه‌ای عمل کنیم که این قیچی دو لبه نتوانند ایفای نقش کند. شبکه‌های بیرونی که توسط صهیونیست‌ها اداره می‌شوند اگر اظهاراتی نظیر آنچه آقای روانبخش گفته است را نداشته باشند کارشان رونق نمی‌گیرد. ما باید دقت کنیم که حرف‌های بی‌اساس چنین افرادی ضریب داده نشود. اگر ضریب ندهیم خیلی تاثیر نخواهد داشت و جامعه از کنارش می‌گذرد. من تاثیر این اظهارات بر اعمال فشار به شورای نگهبان را رد نمی‌کنم. شورای نگهبان نیز متشکل از تعدادی انسان است.

چگونه می‌توان جلوی این تاثیرات منفی را گرفت. آیا عدم درک از منافع ملی می‌تواند در معیارهای ارزیابی صلاحیت کاندیداها مورد توجه قرار گیرد؟
چگونه می‌شود این مساله را بر‌طرف کرد و از تاثیراتش کاست؟ امر قابل‌تاملی است. جامعه و رسانه‌ها نیز می‌توانند از شورای نگهبان بخواهند برای افرادی که فهم حاکمیتی ندارند امتیاز منفی قائل شود اما شورای نگهبان براساس قانون چهارچوبی دارد که باید با دقت به آن عمل شود. اما اینکه کسی فاقد فهم حاکمیتی ارزیابی شود سلیقه‌ای است و ‌چهارچوب مشخصی برای تشخیص آن وجود ندارد. با این وجود ما باید بر این موضوع تاکید کنیم که علاوه‌بر چهارچوب‌های قانونی نماینده باید یک فهم دقیق از حاکمیت و‌حکمرانی داشته باشد و‌الا می‌تواند تاثیرات منفی بر فضای افکار عمومی و پیشبرد سیاست‌های کشور بگذارد. لذا باید در بحث‌هایی که در رسانه مطرح می‌شود این مطالبه را از شورای نگهبان داشته باشیم که برای این افراد یک امتیاز منفی هم قائل باشند. من معتقدم این افراد حق قانونی دارند که در امور سیاسی مشارکت کنند و ما نباید آرزوی انفعال و‌ حذف آنها را داشته باشیم. ما نمی‌توانیم با نگاه استبدادی عمل کنیم و حق همه سلایق در تعیین سرنوشت‌شان را نادیده بگیریم. اما در عین حال زمانی که جامعه می‌خواهد به چنین افرادی نمره و امتیاز بدهد باید فاکتور مهم فهم مسائل حکمرانی را نیز در نظر بگیرد. شورای نگهبان را هم باید دعوت کنیم به اینکه این ویژگی و خصوصیت را یکی از مبانی ارزیابی‌های خودش قرار بدهد.

نسبت چنین اظهاراتی با بیانات رهبر انقلاب چیست؟
رهبر انقلاب مبانی‌ای برای انتخابات تعیین کردند که این مبانی درست در نقطه مقابل آرزوهای افرادی مثل آقای روانبخش است. رهبری زمانی که مشارکت را طلب می‌کند طبیعتا باید رقابت در درونش وجود داشته باشد. مشارکت بدون رقابت حرف سستی خواهد بود. اینها گرچه ادعا می‌کنند که در مسیر رهبری گام برمی‌دارند اما فهم‌شان محدود است. به‌هیچ‌وجه قدرت فهم مشی رهبری را ندارند، لذا حرف‌هایی را می‌زنند که در تعارض مستقیم با فرمایشات رهبری است. ما اگر می‌خواهیم انتخابات پیش‌رو متناسب با موقعیت امروز کشور باشد و دشمنان نتوانند تاثیری در این مسیر داشته باشند باید حتما یک انتخابات مشارکتی بالا داشته باشیم. انتخاباتی که تجلی‌بخش اراده ملت باشد.

دلایل طرح چنین اظهاراتی چیست؟ آیا ممکن است این اظهارات که منافع ملی را قربانی می‌کند ریشه در منفعت‌طلبی‌های سیاسی داشته باشد؟
اینها گروه‌های شاخصی نیستند. آدم‌های محدود‌نگری هستند. وقتی کسی محدود‌نگر باشد به سرعت از یک حرف متفاوت احساس خطر می‌کند چون خودش فرد کوچکی است طبیعتا می‌خواهد همه مناسبات را هم کوچک کند. آدم‌هایی که وسعت نظر دارند در مواجهه با دیدگاه‌های مختلف به نحوی متفاوت‌تر‌ از افرادی عمل می‌کنند که ظرف وجودی‌شان کوچک است و یک قطره می‌تواند آن را متلاطم کند. نه ظرفیت فکری بالایی دارند، نه فهم درستی از مناسبات بین‌المللی دارند و جایگاه ایران امروز را نمی‌توانند بفهمند. البته نمی‌توانیم بگوییم اینها حق حیات سیاسی ندارند. اینها هم حق حیات سیاسی متناسب با سلیقه خودشان را دارند اما ما نباید حرف اینها را به‌گونه‌ای بازتاب دهیم که جلوی خطوط ترسیم‌شده توسط رهبری را بگیرد و در درک این خطوط ایجاد اخلال کند به‌ویژه که برخی نیز به دنبال این هستند که به بهانه‌ای این خطوط ترسیم‌شده را تحت‌الشعاع قرار بدهند و ما نباید بگذاریم چنین اتفاقی بیفتد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱