زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: از روزهای تکرار شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» تا این روزها که نهادهای سیاستگذار در کشور به دنبال تدوین سیاستهایی برای افزایش جمعیت هستند، همواره تلاش شده تا برنامهریزیهایی برای افزایش آمار ازدواج و کاهش میزان طلاق و کنترل جمعیت، صورت بگیرد. کفه سنگین این سیاستگذاریها معمولا بر اعطای تسهیلات مالی برای ترغیب جوانان به ازدواج قرار داشته است. مسائل و بحرانهای اقتصادی، همواره بهعنوان یکی از عواملی که منجر به تاخیر افتادن ازدواج جوانان و هراس آنان از تشکیل خانواده بوده، شناخته شده است. امری که جوانان برای فرار از آن ازدواج را به آینده و روزهایی موکول میکردند تا از شرایط مالی و اقتصادی خوبی برخوردار شده باشند. اما باید به این موضوع توجه کنیم که اگرچه اقتصاد و مسائل مالی یکی از عوامل تاثیرگذار برکاهش ازدواج و بالارفتن سن جوانان است، اما تنها عامل موثر بر این امر نیست.
سیاستهایی برای جلوگیری از بستهنشدن پنجره جمعیتی ایران
شاید این امر را چندین بار از زبان کارشناسان و تحلیلگران شنیده باشید که پنجره جمعیتی ایران در حال بسته شدن است و ما فرصت کمی برای جلوگیری از بسته شدن این پنجره جمعیتی داریم. پنجره جمعیتی را میتوان دورهای دانست که در آن حداقل دوسوم جمعیت را افراد در سنین فعالیت بین 15 تا 65 سال و کمتر از یکسوم جمعیت را افراد فارغ از سنین فعالیت، یعنی زیر 15 سال و بالای 65 سال تشکیل میدهند. این شرایط در یک جامعه، دارای ثبات نیست و برمبنای میزان مرگومیر و زاد و ولد، تغییر میکند. باز بودن پنجره جمعیتی تاثیر مستقیمی بر رشد اقتصادی و حرکت جامعه به سمت پیشرفت اقتصادی میگذارد. براین اساس ایران در سال 85 وارد شرایط پنجره باز جمعیتی شده که به مدت چهار دهه این پنجره باز خواهد بود و بعد از آن یعنی در سالهای 1425 تا 1430 جمعیت سالمند جامعه افزایش پیدا کرده و پنجره جمعیتی ایران، بسته خواهد شد. براین اساس میبایست برای جلوگیری از وقوع این امر، سیاستهایی برای افزایش میزان ازدواج و به تبع آن زاد و ولد اندیشیده شود. دولت نیز علاوه بر سیاستهای اقتصادی برای ترغیب خانوادهها و فرزندآوری و ازدواج جوانان، سیاستهایی در نظر گرفته که افزایش اختصاص وام دومیلیاردی مسکن برای خانوارهای دارای چهارفرزند زیر 20 سال، اعطای زمین رایگان به تهرانیهای دارای چهارفرزند، معافیت سربازان بالای 30 سال دارای دو فرزند، اعطای وام 200میلیونی به زوج زیر 25 سال و زوجه زیر 23 سال، از جمله این موارد و سیاستگذاریها به شمار میرود.
سیاستگذاری غلط در میانه جوانی دهه شصتیها
در کنار موضوعی مثل پنجره جمعیتی در ایران، با مشکل دیگری نیز مواجه هستیم و آن جوانانی هستند که در سنین ازدواج قرار دارند، اما همچنان ازدواج نکردهاند. در حال حاضر نزدیک به 12 میلیون مجرد در کشور داریم که از این میان 6 میلیون نفر را پسران 20 تا 45 ساله و نزدیک به 5 میلیون نفر را دختران 15 تا 40 ساله به خود اختصاص دادهاند. در همین راستا نیز نهاد سیاستگذاری برای ترغیب جوانان و جلوگیری از بالارفتن سن ازدواج، تسهیلات اقتصادی برای افزایش ازدواج در سنین کمتر اختصاص دادند که اختصاص وام 200 میلیونی به زوجه زیر 23 سال و زوج زیر 25 سال از جمله این موارد به شمار میروند. در کنار همه این نگرانیها برای کاهش جمعیت و زاد و ولد، همواره موضوعی مطرح میشد که در بیشتر موارد نیز با غفلت سیاستگذاران همراه شده است و آن موضوع ازدواج دهه شصتیهاست. جوانان دهه 60 در روزهایی به سن جوانی میرسیدند که شعار «فرزند کمتر، زندگی شادتر» با هدف کنترل جمعیت ایران تکرار میشد و تلاش میشد تا جامعه ایرانی به سمت کاهش جمعیت و فرزندآوری سوق پیدا کند. خانوادهای با یک فرزند یا حداکثر دو فرزند تصویر ساختهشدهای بود که در فیلمها، سریالها و حتی تبلیغات ایرانی دیده میشد. از طرفی دهه شصتیها اولین نسل جوان بعد از اتمام جنگ بودند که حالا به دنبال کسب موقعیت اجتماعی و اقتصادی بهتر در جامعه بودند. اهمیت و توجه جدی به ورود به دانشگاه و پیوند زدن این موضوع به شرایط اقتصادی و جایگاه اجتماعی، منجر شد جوانان دهه 60 اهتمام جدی برای ورود به دانشگاه و در ادامه به دست آوردن شغل مناسب داشته باشند. در سمت دیگر نیز تکرار کلیدواژه «مانور تجمل» نیز بر این امر صحه گذاشت و منجر شد تا جوان این دهه بخواهد زندگی برای خود بسازد و تکرار این گزاره از جانب اطرافیان که ازدواج باید به زمان بعد از تحصیل موکول شود، این توقع نیز در میان جوانان ایجاد شد که شروع یک زندگی و تشکیل یک خانواده باید زمانی اتفاق بیفتد که فرد از تمکن مالی لازم برای تهیه مسکن و ماشین برخوردار باشد.
توجه به موضوعی رهاشده
این امر و نگاه عرفی در جامعه همچنان ادامه پیدا کرد اما همچنان سیاستگذاری درستی برای اصلاح این نگاه نادرست از جانب دولتها دیده نشد. میشود گفت موضوع ازدواج جوانان دهه 60 به نحوی رها شد و با بالارفتن سن آنان نیز سیاستگذاری دولت بیشتر بر جوانانی متمرکز شد که در ابتدای بیستوچند سالگی قرار داشتند. اگرچه سیاستگذاری در این راستا نیز بیشتر محدود به اختصاص تسهیلات اقتصادی مثل وام برای جوانان آماده ازدواج بود اما پایین بودن میزان آن به نسبت شرایط تورمی موجود در جامعه در سالهای گذشته نیز چندان کافی به نظر نمیرسید. با این حال فقدان توجه به مقولههای اجتماعی و فرهنگی در امر ازدواج و تکیه به مسائل اقتصادی منجر شد، همچنان با مشکلاتی در این رابطه مواجه باشیم که ازدواج جوانان دهه 60 که تقریبا در آستانه 40 سالگی قرار دارند، ازجمله این موارد است. در این میان و در فقدان یک سیاستگذاری دقیق و درست در این رابطه، گاهی نظرات و پیشنهادهایی مطرح میشد که بیش از اینکه مساله را حل کند، صورتمساله را پاک میکرد. مطرح کردن موضوعاتی مثل بعد از گذشتن از 35 سالگی زنان، تقریبا نرخ باروری آنان قطع میشود و از چرخه خارج میشوند یا مطرح کردن موضوعاتی مثل چندهمسری دختران دهه شصتی، مواردی بود که نشان میداد انگیزه و تلاشی برای حل معضل ازدواج جوانان دهه 60 وجود ندارد. در چندسال اخیر نیز که توجه جدی به افزایش تسهیلات ازدواج جوانان صورت گرفته، عمده توجه دولتها به ازدواج جوانان زیر 25 سال متمرکز شده و تقریبا این موضوع در ذهن سیاستگذاران ثبت شد که دهه شصتیها دیگر به تجرد قطعی رسیدهاند.
چند جوان دهه شصتی مجرد داریم؟
در حال حاضر نزدیک به یک میلیون و 400 هزار دهه شصتی آقا و 830 هزار دهه شصتی خانم مجرد داریم. این آمار که البته تعداد آقایان مجرد در آن بیشتر است نشان میدهد تعداد جوانان مجرد دهه 60 همچنان حائز توجه است. پیش از این نیز برخی کارشناسان و تحلیگران این موضوع را مطرح میکردند که در کنار اختصاص تسهیلات برای ترغیب به ازدواج جوانان زیر 25 سال نیاز است توجه جدی به جوانان دهه 60 بشود که در سن ازدواج قرار دارند و به میانسالی نزدیک میشوند. در این میان در آخرین مورد، معاون زنان ریاستجمهوری از طرحی برای ازدواج جوانان دهه 60 صحبت کرد که از روستاها آغاز شده است. انسیه خزعلی از اختصاص تسهیلات 500 میلیونی به زوجهای دهه شصتی روستایی خبر داد و گفت: «به این زوجین ۱۰۰ میلیون تومان تسهیلات ازدواج علاوهبر تسهیلات عام ازدواج، ۲۰۰ میلیون تومان کالا کارت، ۲۰۰ میلیون تومان تسهیلات اشتغال داده میشود و مجموعا ۵۰۰ میلیون تومان پشتوانه برای زوجین دهه شصتی روستایی تعیین شده است. علاوهبر این بیمه اجتماعی نیز برای این زوجین در نظر گرفته شده است. مسائل دهه شصتیها از جمله مسائل جدی روستاها است و برای حیات روستا باید مهاجرت معکوس داشته باشیم.» براین مبنا جوانانی که متولد فروردین 1360 تا اسفند 69 هستند و ازدواج آنان از 30 خرداد تا پایان امسال باشد، میتوانند از این تسهیلات برخوردار شوند. اختصاص تسهیلات و توجه به ازدواج دهه شصتیها را میتوان گام مثبتی در راستای توجه به مسائل ازدواج جوانان دهه 60 دانست. امری که لزوم اختصاص آن علاوهبر روستاها به شهرهای ایران نیز احساس میشود. اما از طرفی نمیتوان این گزاره را مطرح کرد که صرف اختصاص وام منجر به حل معضل ازدواج خواهد شد؛ چراکه این موضوع ریشههای فرهنگی و اجتماعی نیز دارد که لزوم توجه به دیگر موارد این امر همچنان احساس میشود. برای بررسی ابعاد بیشتر این موضوع و مقوله ازدواج جوانان دهه 60 با مریم ابراهیمی، مشاور و روانشناس خانواده گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
اقدامی مثبت برای نسلی که تا حدی فراموش شده است
ابراهیمی ابتدا به این موضوع اشاره کرد که نیاز به طرحهای تشویقی برای ازدواج جوانان چندسالی است که احساس میشد و گفت: «ما خیلیوقت است بهصورت کلی دنبال طرحهای تشویقی برای دهه 60 هستیم. البته این طرح فقط یک نمونهاش است که باز هم گام بزرگی محسوب میشود اما دغدغههایی در ذهن بچههای این دهه هست که صرفا با مسائل مالی حل نمیشود. این دغدغهها صرفا بهخاطر فرزندآوری و بالا بردن آمار آن نیست. بهنظر من این دهه و این نسل، نسلی است که مقداری فراموش شده است. این نسل هم درگیر جنگ بود و هم در آن فرهنگ دچار تغییر شد.»
این کارشناس فضای مجازی به آسیبشناسی از معضلات دهه 60 میپردازد و میگوید: «دختران این دهه تشویق میشدند که حتما به دانشگاه بروند و کار پیدا کنند. فیلمهای آن دهه یک خانم موفق را خانمی معرفی میکنند که حتما سر کار رفته باشد. درواقع ما در آن نسل دخترانمان را از ازدواج دور کردیم. در همین دهه بود که شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر مطرح میشد، یکباره در دهههای ۷۰ و ۸۰ خیلی چیزها تغییر کرد تا این نسل بهنحوی مهجور واقع شود.»
ابراهیمی در بخش دیگری از صحبتهایش گریزی به طرح جدید دولت برای اعطای تسهیلات به جوانان میزند و توضیح میدهد: «فقط بهخاطر بحث فرزندآوری نیست که ما بخواهیم برای این دهه طرحهای تشویقی بگذاریم تا ازدواج کنند. حرف من این است که بخش زیادی از ناامیدیای که بچههای دهه 60 را فراگرفته بهخاطر ازدواج نکردن است. اما این طرح هم مانند هر طرح مالی دیگری میتواند خیلی از افراد را تشویق کند. این موضوع به این شکل است که مشکلی برای ازدواج از سوی دختران دهه 60 با پسران آن دهه وجود ندارد اما ماجرا برعکس است. باید کاری کنیم که پسران نسبت به ازدواج با دختران دهه 60 رغبت پیدا کنند. این اقدام میتواند برخی آقایان را که بهخاطر مشکلات مالی ازدواج نمیکنند به ازدواج ترغیب کند و قطعا نکات مثبت کم ندارد. همین که ما به دههای که فراموش شده بود، توجه ویژه میکنیم، خودش نکات مثبتی دارد اما یکسری نگرانیهایی نیز در این رابطه وجود دارد.»
مشکل ازدواج جوانان دهه 60 صرفا مسائل مالی نبوده است
ابراهیمی به این موضوع اشاره میکند که مساله ازدواج جوانان صرفا بهخاطر مشکلات مالی بهتاخیر نیفتاده و تاکید میکند: «خیلی از پسران دهه 60 مسالهشان ۵۰۰ میلیون پول نبوده که حالا به این علت به ازدواج ترغیب شوند. قطعا برخی مشکل مالی داشتند اما خیلی از آنها در این سالها کار کردهاند و بیشترشان برای خود مسکن و ماشین تهیه کردهاند و بعضا دغدغهشان مسائل مالی نیست و دچار یکسری کمالگراییهایی شدهاند که نمیتوانند انتخاب کنند. اما الان نمیتوانیم برای آن راهکار کوتاهمدت داشته باشیم و فعلا آن را کنار میگذاریم. مساله دیگر بحث باروری است. وقتی با آنها صحبت میکنیم، میگویند اگر الان با یک دختر دهه شصتی ازدواج کنیم، ممکن است در بحث فرزندآوری دچار مشکل شویم و نهایتا بتوانیم صاحب یک فرزند شویم و درنتیجه ترجیح این است که با خانمی که سنش کمتر است و متولد دهه 70 و حتی 80 است، ازدواج کنیم.»
او ضمن تاکید بر مثبت بودن اختصاص تسهیلات اینچنینی از طرح تکمیلی صحبت بهمیان میآورد و میگوید: «ما نیاز به یک طرح تکمیلی هم داریم. پیشنهاد میکنیم کمیتهای متشکل از متخصصان زنان و ماماها و حتی پزشکان ژنتیک و هر تخصصی که در این موضوع لازم است تشکیل شود و بهصورت رایگان و با قیمتهای پایین، اقداماتی که لازم است برای دختران و پسران دهه 60 در موضوع باروری صورت بگیرد، انجام شود. در همین راستا میبینم که مدلی از فرهنگسازی درحال شکلگیری است و اخباری مبنیبر بچهدار شدن خانم 50 ساله یا چهلوچندساله منتشر میکنند. فکر میکنم این مدل پاسخگو نیست و باید بهصورت فرد به فرد با هرکسی که میخواهد ازدواج کند، صحبت بشود و دکتر این اطمینان را به او بدهد که در بحث باروری باید چه اقداماتی انجام بدهند. البته این نکته نیز باید موردتوجه قرار بگیرد که در جامعه ما خیلی از مشکلات باروری، متوجه آقایان است و صرفا منوط به خانمهای دهه 60 نیست و درمورد پسران حتما باید به این موضوع توجه جدی شود. ما باید این موضوع را موردتوجه قرار بدهیم که آقای دهه شصتی، شما از کجا میدانید که درصورت ازدواج با یک خانم دهه 60 به مشکل برخورد میکنید؟ اگرچه اصل باروری با خانم است اما لازم است درصد ارائه شود که چه میزان از باروریها بهخاطر مشکلات مردان است. البته پیشنهاد و حرف ما این نیست که اگر دهه شصتیها خواستند بچهدار شوند، حتما به چنین کمیتهای رجوع کنند. حرف این است که اگر پسرانی هستند که از این جهت نگرانی دارند، بهتر است به آنها کمک کنیم و این کمیتهها تشکیل شوند، حتی در روستاها مکانهایی برای آزمایش مختص دهه شصتیها بهوجود بیاوریم. اگر برای دهههای دیگر این تصمیمگیری صورت بگیرد نیز امر مثبتی است اما اگر تمرکزمان روی دهه 60 است، حداقل برای بچههای آن دهه این کار را انجام بدهیم.»