
برنامه توسعه هفتم که بیش از یکسال و نیم است آماده نشده و مراحل تدوین و تصویب را طی میکند در آخرین پیچهای خود بین کمیسیون تلفیق و صحن علنی دستبهدست میشود تا پس از بررسیهای نهایی مبنای سیاستگذاریهای کشور در بازه زمانی پنجساله ۱۴۰۳ تا ۱۴۰۷ قرار گیرد. یکی از جدیدترین ایراداتی که اخیرا برخی درمورد این برنامه مطرح میکنند به ماده ۷۵ لایحه مربوط میشود.
برای سیاستگذاری فرهنگی هم پایگاه داده مهم است هم حریم شخصی

علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: برنامه توسعه هفتم که بیش از یکسال و نیم است آماده نشده و مراحل تدوین و تصویب را طی میکند در آخرین پیچهای خود بین کمیسیون تلفیق و صحن علنی دستبهدست میشود تا پس از بررسیهای نهایی مبنای سیاستگذاریهای کشور در بازه زمانی پنجساله 1403 تا 1407 قرار گیرد. یکی از جدیدترین ایراداتی که اخیرا برخی درمورد این برنامه مطرح میکنند به ماده 75 لایحه مربوط میشود. مادهای که مطابق آن راهاندازی سامانه رصد، پایش و سنجش مستمر شاخصهای فرهنگ عمومی و سبک زندگی مردم با هدف تحکیم سبک زندگی ایرانی اسلامی بهعنوان یکی از وظایف وزارت ارشاد برشمرده شده و دستگاههای اجرایی و پایگاههای داده مکلف شدهاند نسبت به ارائه مستمر و جامع دادهها به این سامانه بهصورت برخط اقدام کنند. نمایندگان مجلس اما با استناد به اصل 25 قانون اساسی به این ماده رای ندادند و برای بررسی بیشتر آن را به کمیسیون تلفیق ارجاع دادند. مطابق اصل 25 قانون اساسی «بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون.» استناد به این بند قانون یعنی این شائبه وجود دارد که نکند به بهانه ایجاد سامانه رصد و پایش اطلاعات خصوصی افراد نیز به بیرون درز پیدا کند. از سوی دیگر مدافعان این قانون معتقدند نداشتن یک پایگاه داده در حوزه فرهنگ باعث میشود سیاستگذاریهای فرهنگی جهت درست نیابند و محصولات فرهنگی بدون نیازسنجی تولید شوند. حداقلیترین چیزی که از این اختلافنظرها برداشت میشود این است که نباید با نگاهی صفر و صدی مانع از راهاندازی «سامانه رصد» شد یا بدون توجه به ظرافتهای قانونی رای به ایجاد آن داد.
در دنیای مدرن سیبزمینی هم سامانه میخواهد چه برسد به فرهنگ
یکی از چالشهایی که کشور هرسال در حوزه کشاورزی با آن مواجه میشود عدم تطابق میزان تولید محصولات کشاورزی با نیاز جامعه است. این امر باعث میشود گاهی محصولات کشاورزی در اثر فقدان برنامهریزی، بیش از اندازه به بازار عرضه شود، درنتیجه این محصولات با افت قیمت غیرمعقولی مواجه شده و کشاورزان متضرر میشوند. گاهی میزان تولید محصول بهقدری پایین است که قیمت سرسامآور آن مصرفکننده را متعجب میکند. این معضل زمانی رفع میشود که برنامه دقیقی برای تولید محصول متناسب با نیاز جامعه تدوین شود و این امر نیز محقق نمیشود جز با داشتن یک پایگاه داده از میزان تولید و مصرف سالیانه. همین مثال را در حوزه فرهنگ نیز میتوان به کار برد. حوزهای که عدم نیازسنجی در آن باعث میشود با حجم زیادی از محصولات فرهنگی مواجه شویم که بعضا بهقدر تولیدکنندگان خود مخاطب ندارند.
تولید هدفمند محصول فرهنگی
کلان دادهها یا بیگ دیتا (Big Data) اصطلاحی است که برای توصیف حجم زیادی از دادهها استفاده میشود. کلان دادهها را میتوان برای بینشهایی که منجر به تصمیمگیری بهتر و برنامهریزی استراتژیک میشوند، تجزیه و تحلیل کرد. در دنیای کنونی با توجه به رشد و پیشرفت سریع همهجانبه علم و تکنولوژی سیاستگذاران به آمار نیاز دارند. درواقع آمار ابزار لازم تحلیل و آیندهنگری در هر حوزهای بهشمار میرود. یکی از حوزههایی که وجود پایگاه داده در آن خیلی کمککننده محسوب میشود، حوزه فرهنگ است. ارزیابی شاخصهای فرهنگی جامعه براساس دادههای آماری جامع باعث دقت در برنامهریزی فرهنگی میشود، درنتیجه این امر میشود کیفیت و کمیت محصولات فرهنگی را متناسب با ذائقه مردم ارتقا داد و بازخوردهای بهتری نیز از آن گرفت. این امر برای دستگاههای فرهنگی که از بودجه عمومی استفاده میکنند بهویژه در عصر شبکههای اجتماعی ضروری بهنظر میرسد. عصری سرشار از تنوع قالب و محتوا که دست مخاطب را برای انتخاب باز گذاشته و در اتمسفر آن محصولات فرهنگی که بدون ارزیابی آماری از نگرش جامعه تولید میشوند بهاحتمال زیاد در جذب مخاطب شکست خواهند خورد.
تقویت مواجهه ایجابی در دفاع از ساحت فرهنگ
استفاده قدرتهای جهان از رسانه برای استیلای فرهنگی بر کشورهای مختلف واقعیتی است که کسی نمیتواند آن را انکار کند. این واقعیت در هفتههای اخیر در نوع پوشش اخبار جنگ غزه توسط رسانههای غربی بیشتر نمود دارد. رسانههایی که خبر دروغ بریدن سر 40 کودک را ضریب میدهند و همزمان درمورد حمله بمبافکنهای رژیمصهیونیستی به بیمارستان پر از مجروح تشکیک میکنند. در چنین فضای کشورهای هدف تهاجم رسانهای معمولا روش سلبی را برای در امان ماندن از بمباران خبرهای جعلی و محتواهای خلاف ارزشهای فرهنگی جامعه خود بهکار میگیرند. حال آنکه روشهای ایجابی در مواجهه با چنین آسیبهایی همچون واکسن عمل کرده و باید در اولویت قرار گیرد. یکی از اقدامات ایجابی نیز تولید محصولات فرهنگی قابلپذیرش از جانب جامعه مخاطبان داخلی است. در این راستا ایجاد یک پایگاه داده جامع بسیار میتواند کمککننده باشد. تقویت اقدامات ایجابی باعث میشود سیاستگذاران حوزه فرهنگ برای دفاع از فرهنگ خود و نفیفرهنگها و خردهفرهنگهای مخرب کمتر به اقدامات سلبی همچون فیلترینگ علاقه نشان دهند.
دادهکاوی در فرهنگ با نگاه غیربازاری
اگرچه برای بهبود کیفیت محصولات فرهنگی نیاز به پایگاه داده وجود دارد اما برای تجمیع دادهها در حوزه فرهنگ نمیشود صرفا اصول اقتصادی را درنظر گرفت. از آنجا که یکی از راههای درک ذائقه فرهنگی اجتماع رصد کنشهای مردم در شبکههای اجتماعی است سوالات و نگرانیهایی نیز درمورد نسبت این رصد با حریم خصوصی و زیست شخصی افراد بهوجود میآید. نظیر اینکه چه محتواهایی در فرآیند داده کاوی تجمیع میشوند، درنهایت آنچه در حافظه سامانه قرار است ذخیر شود چیست؟ آیا صرفا دستهبندیهای آماری ذخیره میشوند یا اطلاعات جزئی مردم نیز بخشی از این پایگاه داده را تشکیل میدهد و اینکه چه کسانی دسترسی به این اطلاعات خواهند داشت؟ این سوالات باید پاسخ داده شود و درنهایت سامانهای طراحی شود که درمورد عدم تجسس در اطلاعات خصوصی جامعه تضمین دهد و تضمینی هم بهتر از قانون وجود ندارد. قانونی که نباید صرفا به یک ماده برنامه توسعه محدود شود و بدون هیچ قیدوشرطی دست یک وزارتخانه را برای اعمال نظر باز بگذارد. باید نهاد نویسنده قانون مشخص شود و آییننامهای جامع تدوین و برای مخاطب نگران نسبت به حریم خصوصی تشریح شود.
