فرهیختگان: تمام زورشان را برای ایجاد کریدور «زنگهزور» زدند اما راه به جایی نبردند و درنهایت طرحهای جاهطلبانه را کنار گذاشتند و به یک مسیر از ایران برای اتصال باکو به نخجوان قناعت کردند. جمهوری آذربایجان پیروز جنگ 2020 در برابر ارمنستان بود و این اعتمادبهنفس کاذبی به باکو داد تا بتواند با تکیه بر تسلیحات میلیارد دلاری خریداری شده از ترکیه و رژیمصهیونیستی، ارتشش را برای اشغال جنوب ارمنستان به کارگیرد. راهکار او برای غلبه بر ارمنستان ضعیف، دور نگاه داشتن دیگران از جنگ بود؛ هرچند پیکان جنگ بهسمت ایروان تنظیم بود، اما آسیب بزرگی به ایران نیز میرسید. اشغال جنوب ارمنستان میتوانست جاده تاریخی ایران به اروپا را مسدود کرده و با اتصال کشورهای ترکنژاد، آتش «پان ترکیسم» را علیه تهران شعلهور سازد. علیاف کریدور زنگهزور را «یک ضرورت تاریخی» خواند. او حتی در سال 2021، تهدید کرده بود این کریدور را با «زور» ایجاد خواهد کرد. حمایتهای ویژه رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه از باکو، تقریبا شرایط را برای تغییر ژئوپلیتیک منطقه فراهم کرده بود، اما مخالفت قاطع ایران با تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه و حتی آمادگی برای اقدام نظامی درصورت ماجراجوییها، این طرح را از دستورکار خارج کرد.
الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان حالا نقشهاش عوض شده است. او میگوید قصد دارد مسیری تجاری از آذربایجان به خاک منطقه نخجوان بکشد. نخجوان منطقهای «برون بوم» به حساب میآید و علیرغم آنکه جزئی از آذربایجان است، بهصورت زمینی با آن یکپارچه نیست. روز گذشته علیاف، با صدور یک فرمان اجرایی دستور داد جاده جدید بین این کشور و ایران ساخته شود. به گزارش پایگاه خبری آذرنیوز باکو، علیاف دستور داده منابع مالی لازم برای احداث این جاده و همچنین ساخت یک پل روی رودخانه ارس جهت اتصال دو کشور اختصاص یابد. برای این پروژهها هشت میلیون و ۲۰۰ هزار دلار از صندوق ذخیره رئیسجمهوری آذربایجان اختصاص داده شده است. سازمان دولتی این کشور تحت عنوان «آذربایجان اتومبیل رودز» قرار است مسئولیت ساخت این پروژه را برعهده داشته باشد و ادامه کار در پروژه ساخت جاده جدید با ایران و همچنین احداث پل روی ارس را پیگیری کند. این مسیر ضمن آنکه بر تجارت متمرکز است، هزینه اندکی برای آذربایجان دارد، درحالیکه اگر باکو بهسمت کریدور زنگه زور برای تامین اهداف ژئوپلیتیکی حرکت میکرد، خسارات روزانهاش بسیار بیشتر از هشت میلیون دلار بود.
قضیه چه بود؟
در اواخر دهه 2010 بهدنبال مذاکرات سیاسی و مشهود بودن غلبه آذربایجان به ارمنستان درصورت بروز جنگ، ارمنیها بهسمت پذیرش خواستهای باکو درخصوص منطقه قرهباغ تغییر جهت دادند. علیرغم این تغییر و زمانی که ارمنستان در آستانه تن دادن به راهکاری سیاسی برای تحویل قرهباغ به آذربایجان بود، باکو در 27 سپتامبر 2020 آتش جنگ را برافروخت. این جنگ 44 روز طول کشیده و تقریبا یکسوم جنوبی قرهباغ از تصرف ارمنستان خارج شد. پس از این، جهتگیری نیروهای باکو بهجای شمال قرهباغ بهسمت جنوب ارمنستان تغییر کرد. این تغییر جهت برملا ساخت آذربایجان به چه دلیل میز مذاکرات را ترک کرده و بهسمت جنگ رفته است. باکو قصد داشت به بهانه جنگ، نهتنها به قرهباغ بلکه به جنوب ارمنستان دست یافته و با دسترسی به ترکیه، به اصطلاح جهان ترک را با یکدیگر بهصورت زمینی متصل سازد. آنها برای این اتصال نیازمند اشغال استان سیونیک در جنوب ارمنستان بودند.
با این وجود روسیه که در آن زمان در جنگ اوکراین گرفتار نشده بود، نیروهای بیشتری به جنوب ارمنستان اعزام کرد و با فشار خود جنگ را متوقف ساخت. روسها در مذاکرات سه جانبه با خواست آذربایجان برای ایجاد کریدوری به نام زنگه زور مخالفت نکردند، اما در توافقنامه بندی را گنجاندند که طبق آن روسیه کنترل و نظارت بر این کریدور را برعهده خواهد داشت. اگر آذربایجان و ترکیه که بهشدت درپی ایجاد این کریدور بودند صرفا از آن انتظاری تجاری داشتند، توافق آتشبس هدف آنها را تامین میکرد اما این دو بهدنبال اهداف ژئوپلیتیکی بودند و تاکید میکردند کنترل این کریدور باید در اختیار آنان باشد. چنین تحولی میتوانست یکپارچگی سرزمینی میان کشورهای ترکنژاد ایجاد کرده و با تقویت «پان ترکیسم» مشکلاتی برای ایران، روسیه و چین پدید آورد. با گرفتاری روسها در اوکراین از سال 2022 و بیتفاوتی چین، ایران با برگزاری مانورها و صدور هشدارهای پیاپی آذربایجان و ترکیه را به عقبنشینی در این خصوص واداشت. باکو در پاییز 1401 قصد داشت با سوءاستفاده از شورشهای ایران عملیات خود را در قفقاز آغاز کند، اما با مانور مقتدرانه نیروهای مسلح متوجه شد.
با این وجود باکو با حمایت آنکارا و تلآویو بهعنوان دو همکار و عامل غرب در منطقه در پس هر عقبنشینیای مجدد اعتمادبهنفس جدیدی یافته و در پی گریزگاهی برای آغاز جنگ با ارمنستان و اشغال جنوب این کشور بود. با این حال دستکم چهار سال هشدار مداوم و پیوسته تهران برای باکو مسجل ساخت، درصورت تداوم بیش از حد این قضیه، ضربهای ناکارکننده متحمل خواهد شد. توافق دوجانبه اخیر جمهوریآذربایجان و ایران برای آغاز پروژه مشترک ریلی حاکی از توسعه محوری در چشمانداز ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی است. این سرمایهگذاری استراتژیک زیرساختی پتانسیل ایجاد ثبات در منطقه را دارد.
این پروژه مشترک ریلی با دور زدن منطقه مناقشه برانگیز سیونیک در ارمنستان، جایی که باکو قصد بهرهبرداری از کریدور زنگهزور را ابراز کرده است، نهتنها به منافع حیاتی اقتصادی میپردازد، بلکه بهعنوان یک تجلی ملموس از نیات سیاسی عمل میکند. انحراف ترانزیت از منطقه سیونیک یک نقطه تنش عمده را کاهش میدهد، بهطور بالقوه اصطکاک را کاهش میدهد و محیط مساعدتری را برای تعامل دیپلماتیک ایجاد میکند. درنتیجه این توافق بهعنوان یک نقطه عطف قابل توجه در شکل دادن به پویاییهای منطقهای است که مشاهدات و بررسی دقیق در زمینه گستردهتر امور قفقاز جنوبی را تضمین میکند.
ایران جایگزین کریدور جاهطلبانه
هفته دوم مهرماه، شاهین مصطفیاف معاون نخستوزیر آذربایجان و مهرداد بذرپاش وزیر راهوشهرسازی با یکدیگر دیدار و در زمینه حملونقل و ارتباطات و همچنین استفاده از انرژی و منابع آبی مشترک بین آذربایجان و ایران گفتوگو کردند. دوطرف در این دیدار، چند سند را امضا کردند که ازجمله آنها تعهدنامهای بود که نشاندهنده تعهد به احداث خط راهآهن جدید و پلهای ریلی بود که منطقه اقتصادی زنگهزور شرقی را به جمهوری خودمختار نخجوان آذربایجان با عبور از خاک ایران متصل میکرد. پروژه پیشنهادی شامل شبکههای ترانزیتی مانند بزرگراهها، پلها، تونلها و اتصالات راهآهن است. چهار روز بعد در 10 اکتبر الهام علیاف گفت که توافقی با ایران برای استفاده از خاک این کشور جهت ساخت بزرگراه و راهآهن برای اطمینان از دسترسی به منطقه نخجوان حاصل شده است.
جدای از منافع اقتصادی مسیر مورد توافق، ایران با هوشمندی دربرابر تغییر ژئوپلیتیکی در منطقه ایستادگی کرد و پس از سهدهه، به یک کنشگر فعال در منطقه قفقاز جنوبی تبدیل شد. تا پیش از این، کشورهایی که درگیر مناقشات در قفقاز جنوبی بودند و حتی کشورهایی که در این منطقه تاثیرگذار بودند، با انحصار ایجادشده مانع از حضور بازیگری همچون ایران در منطقه میشدند. آنها حتی در فرآیند آتشبس نیز نقشی برای ایران درنظر نمیگرفتند و حاضر نبودند در مکانیسمهای طراحیشده، ایران را دخیل کنند. از همین رو ترکیه و آذربایجان، مسائل را تنها در قالب 2+2 (آذربایجان و ارمنستان درکنار روسیه و ترکیه) پیگیری میکردند. بااینحال در ماههای گذشته تحولات قفقاز فرصت نقشآفرینی را برای ایران فراهم کرد. بخشی از این وضعیت به دلیل تضعیف نقش روسیه در منطقه بهخاطر جنگ اوکراین بود. تهران بهنظر میرسد که توانسته خلأ حضور روسیه را در این منطقه پر کند. از همین رو پس از چندسال ایده ایران برای حلوفصل مناقشات در منطقه در فرمت 3+3 (ایران، روسیه، ترکیه، گرجستان، ارمنستان و آذربایجان) جدی گرفته شد و تهران میزبان نشست وزرای خارجه این کشورها بود.