ابوالفضل مظاهری - مطهرهسادات قاسمی، گروه دانشگاه: «زندگی خرج دارد» از آن دست جملات کلیشهای پدر و مادرهاست تا ارزش حساب و کتاب دخلوخرج را به چشم فرزندان جوان خود بیاورند. فهم این جمله آشنا رفتهرفته با ورود به دانشگاه و آغاز مرحله جدیدی از زندگی که اتفاقا استقلال در آن یک اصل مهم تلقی میشود، دیگر مثل قبل دور از ذهن نیست. مخصوصا برای جماعت خوابگاهی که به واسطه دوری از کاشانه، هم قدر غذای مادر دستشان میآید و هم حمایتهایی که سعی میکنند کمتر خودشان را وابسته بدان نشان دهند. راه جایگزین عموما از دو حال خارج نیست؛ یا کار است یا وام! برخی از همان ابتدا دست به جیب میشوند تا پایشان را اندازه گلیمشان بسط دهند. برخی دیگر هم از تسهیلات دانشگاهها استفاده میکنند تا در آینده و پس از دوران دانشگاه، قرض خود را پس دهند. البته گرفتن وام به اندازه گفتن از آن ساده نیست، دردسرهای خودش را دارد و حتی همه دانشجویان هم نمیتوانند از پیشپا افتادهترین تسهیلات دانشگاهی بهرهمند شوند. عدهای با توجه به عدد و رقمهای محدود، عطایش را میبخشند و برخی هم در پشت سد فراهم کردن ضامن و شرایط مورد نیازش گیر میافتند. آنگونه که مسعود گنجی رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم گفته، در نیمسال دوم سال تحصیلی گذشته ۴ هزار و ۴۵۰ میلیارد تومان وام دانشجویی برای حدود 110 هزار دانشجوی متقاضی واریز شده و بیشترین درخواستها هم برای وام شهریه ثبت شده است. ماجرای وامها مثل درس و واحد برای خیلیها قصه تکراری هر ترم است. با شروع ترم و اعلام مبالغ جدید و زمان ثبتنام، آن هم آغاز میشود. «فرهیختگان» همزمان با آغاز ثبتنام وام ودیعه مسکن متأهلی و ضروری، مروری داشته بر شرایط ثبتنام وامها و البته روند تغییرات مبالغ وام دانشجویی در سالهای اخیر که از قرار معلوم چندان با تورم موجود همخوانی ندارد.
وامها تقریبا نزدیکترین راه گذران زندگی دانشجویی محسوب میشود؛ بهویژه برای دانشجویانی که از شهر و کاشانه خود به محل دانشگاه مهاجرت میکنند و در شرایط جدیدی قرار میگیرند که وفق پیدا کردن با آن هم کم چالش ندارد، چه برسد به جستوجوی کار و فضایی برای امرار معاش در کنار کلاسها و تکالیف درسی. بنابراین در این موقعیت جدید، دریافت تسهیلات از دانشگاه میتواند مهمترین مسیر تامین هزینهها لااقل در ترمهای نخست تحصیلی باشد تا احتمالا با مشاغل پارهوقت مثل کار دانشجویی پوشش کاملتری پیدا کند. اما وامهای فعلی تا چه میزان پوششدهنده نیازهای طبیعی زندگی دانشجویی است؟
خوابگاه: حداقل 500 هزار تومان
تصور کنید یک دانشجوی پذیرفتهشده در یکی از دانشگاههای شهر تهران برای تحصیل خود به پایتخت بیاید. با فرض اینکه او در دوره روزانه پذیرفته شده و دانشگاه هم متعهد به ارائه خوابگاه بوده است، هزینه حدود 500 هزار تومان برای اسکان خود باید درنظر بگیرد. این عدد البته به شکلی است و با توجه به اعلام نشدن نرخ نامه جدیدی از سوی صندوق رفاه، هزینه اتاقهای معمول خوابگاهها که چهار پنج نفر جمعیت دارند را برای مدت چهار ماه ونیم باید در نظر گرفت. اجاره ماهانه خوابگاههای دانشجویی سال گذشته برای اتاقهای سه چهار نفره در خوابگاههای سطح یک و دو، 130 هزار تومان محسوب میشد و برای اتاقهای پنج شش نفره 114 هزار تومان محاسبه شده است.
وعدههای غذایی: 3 میلیون و 375 هزار تومان
به جز سقف بالای سر، تغذیه روزانه فرد جزئی از هزینههای معمول و لاینفک یک دانشجوست؛ هرچند سلف با اعداد مهربانیتری نسبت به رستورانها و غذاخوریهای خارج از دانشگاه منتظر دانشجویان است اما نگاهی به مجموع هزینههای غذای دانشجویی عددهای قابل توجهی را نمایش میدهد. صندوق رفاه دانشجویان اعلام کرده که غذای کمهزینه و پرهزینه در دانشگاه باید با نرخ بین پنج هزار تومان تا حداکثر 10 هزارتومان به دانشجو ارائه شود اما صحبتهای دانشجویان برخی دانشگاهها نشان میدهد که اغلب وعدههای غذایی با همان مبلغ حداکثری ارائه میشود. با این حال اگر هزینه سه وعده غذای خوابگاه را براساس نرخ مصوب وزارت علوم در نظر بگیریم دانشجو برای همان مدت چهار ماه و نیم باید مبلغی برابر با سه میلیون و 375 هزار تومان بپردازد. البته این جمعبندی در حالی است که بسیاری از دانشگاهها نسبت به وعده غذایی در روزهای پایانی هفته که کلاسی در آن برگزار نمیشود تعهد خاصی ندارند و دانشجو باید با هزینه معمول و آزاد برای تامین غذا اقدام کند.
کتاب و نوشتافزار: یک میلیون و 100 هزار تومان
طبیعتا دانشجویان در دوران تحصیل خود به جز هزینههای روزمره، نیاز به خرید الزامات درسی مانند کتاب و نوشتافزار هم دارند. اگرچه کپی گرفتن جزوات و حتی عکسبرداری از صفحات کتاب این روزها راه ارزانتر و معقولتری برای دانشجویان است اما اگر تصور کنیم فرد علاقهمند و نیازمند خرید کتابهای پایه رشته خود است و در چهار درس خود باید به این کار مبادرت کند، چیزی حدود 800 هزار تومان را باید به شکل میانگین صرفا برای این یک قلم در نظر گرفت. اگر خرید نوشتافزار مورد نیازش را هم کنار این قلم اضافه کنیم میتوان هزینه او را تا حوالی یک میلیون و صد هزار تومان برای چند کتاب و چند قلم و دفتر محاسبه کرد.
رفتوآمد: یک میلیون تومان
تا به اینجا چرتکه دانشجو با در نظرگرفتن هزینههای ابتدایی چیزی حدود پنج میلیون میافتد. اگر تصور کنیم دانشجو حداقل دو بار در طول ترم به شهر خود برگردد و از ارزانترین وسیله ممکن هم استفاده کند حداقل هر رفت و برگشت آن را چیزی حدود 500 هزار تومان باید درنظر گرفت. این عدد طبیعتا برای شهرهای دورتر از پایتخت چندان معقول نیست اما به شکل میانگین و حداقلی در نظر گرفته میشود. این عدد را باید به علاوه هزینههایی کرد که رفت و آمد فرد در شهر محل تحصیل هم خواهد داشت. با این حساب اگر هزینههای دیگر زندگی مثل اتفاقات خاص یا حتی تفریحات معمول را در این لیست منظور نکنیم زندگی یک ترم دانشجو حدود شش میلیون تومان هزینه خواهد داشت که با مبلغ کنونی وام تحصیلی در مقطع کارشناسی حدود 50 درصد و در مقطع ارشد حدود 80 درصد هزینهها را شامل میشود. مبلغ وام ضروری با توجه به پرداخت صرفا دو بار در طول هر دوره تحصیلی هم نمیتواند بهعنوان یک منبع قابل اتکا شمرده شود.
فقط 15 درصد دانشجویان دولتی وام میگیرند
اگرچه وامها مسیر معمولی برای جبران هزینههای دانشجویی در تمام دنیا محسوب میشوند اما همین تسهیلات هم در اختیار اغلب دانشجویان قرار نمیگیرد. براساس آخرین آمار اعلامی حدود ۷۰0 هزار نفر در دانشگاههای جامع و تخصصی زیر نظر وزارت علوم تحصیل میکنند. با در نظر گرفتن آمار رئیس صندوق رفاه که در ترم گذشته به 104 هزار دانشجو وام دانشجویی پرداخت شده، میتوان دریافت برخورداری از تسهیلات این صندوق فقط برای 15 درصد دانشجویان امکانپذیر است. بنابراین میتوان گفت هم مبلغ رشد وامها به دور از میزان تورم متناسب با هزینههای دانشجویی نبوده و هم وضعیت اختصاص تسهیلات بهگونهای نیست که دانشجویان به صورت حداکثری امکان بهرهمندی از این تسهیلات را پیدا کنند و به نظر نیازمند تجدیدنظر جدی است.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.