آیا «طوفان‌الاقصی» می ارزید؟

می‌ارزید؟!
طوفان پاسخی بود به چند اتفاق:
۱. پایان پروژه معبد سلیمان(زیر مسجد الاقصی معبد سلیمان ساخته شده و مرحله تخریب مسجد در حال شروع شدن بود: یعنی همه آرمان و هویت قدس و مسلمین)
۲. طرح کشتن فلسطینی‌ها در قدس(مقدماتش از حمله به نمازگزارن و اهانت به قران و ... آغاز شده بود) این چندماه سخت‌ترین شرایط را تجربه کرده بودند.
۳. عادی سازی سعودی: عملا آخرین دولت قدرتمند عربی به جرگه اسرائیل می‌پیوست و هیچ پشتوانه دولتی ولو به ظاهر برای آزادی قدس دیگر نمی ماند.
۴. قرارداد کوریدور هند سعودی اسرائیل اروپا: عملا این کانال تجاری موجب می‌شد تا منافع اروپا در ثبات اسراییل قرار بگیرد و دیگر مقاومت هیچ روزنه امیدی نداشته باشد.
واقعا طوفان الاقصی پاسخ هوشمندانه‌ای در مقابل زنده‌به‌گور شدن در زندان باز غزه بود.
حالا اسرائیل با این صحنه روبرو است:
۱. طرح عادی سازی از دستور خارج شد. ۲. کوریدور نشان داد تجاری و واقعی نیست. 
۳. در کلان راهبرد صهیونیست‌ها در حفظ خودشان که مبتنی بر راهبرد بازدارندگی بود از بین رفت.
آن‌ها چهار ابزار داشتند:
الف. فناوری دیوار هوشمند
ب. موساد
ج. ارتش
د. گنبد آهنین
هر چهارتای آن‌ها ناکام شدند و برای اولین‌بار این اسراییل بود که درون سرزمین‌های اشغالی درگیر می‌شد.
مقاومت از بعد از مبارزه دا ع ش توانست حلقه محاصره را تنگ کند و حالا ضربه‌ها را از درون سرزمین‌های اشغالی می‌خورد.
چه تسلیح در کرانه باختری عملیاتی شده است و چه مقاومت در غزه به درون آن سرزمین‌ها پا گذاشته است‌.
حالا:
۱. توجیهی برای زیست شهرک‌نشینی نیست.
۲. اسرائیل از درون دچار دعوای سنگین داخلی بود. حالا با سرد شدن این جنگ، تبعات آن درون سرزمین‌ها دیده خواهد شد.
۳. اسرائیل از بعد از حمله ۱۵ مهر مهمترین عناصر سازنده‌اش را از دست داد و فروپاشی از درون را نزدیکتر به خود می‌بیند‌. اسراییل قدرت #بازدارندگی‌اش را از دست داد.
۴. طرح‌های پیش رویش شکست خورد. 
حالا امید به زندگی در فلسطین بیشتر شده است.

متن از صفحه کمیل خجسته