امیررضا مقومی، دانشجوی دکتری مطالعات خاورمیانه: یکی از اصلیترین و اساسیترین پیامدهای عملیات «طوفانالاقصی» برای رژیمصهیونیستی، شکست تشکیلات امنیتی-اطلاعاتی این رژیم است. مأموریت شماره یک سازمانهای اطلاعاتی جلوگیری از «غافلگیری استراتژیک» نظامهای سیاسی است؛ چیزی که رژیمصهیونیستی در طوفانالاقصی درگیر آن شد. اسرائیل در بسیاری از جنگهایی که با کشورهای منطقه داشت، غافلگیر نشده بود و حتی در جنگ یوم کیپور سال 1973، سازمانهای اطلاعاتی رژیمصهیونیستی به رهبران اسرائیل هشدار حمله دادند، اما این رهبران سیاسی بودند که غافلگیر شدند. اما در عملیات طوفان الاقصی، تشکیلات امنیتی رژیمصهیونیستی کاملا غافلگیر شد و این غافلگیری نه تاکتیکی، بلکه راهبردی بود. رونن بار، فرمانده اطلاعات ارتش رژیمصهیونیستی (آمان)، در مصاحبهای بر این شکست اقرار کرد و مسئولیت آن را برعهده گرفت. بااینحال، در چرایی غافلگیری دستگاههای اطلاعاتی رژیمصهیونیستی میتوان به دلایل بسیاری اشاره کرد که به نظر نگارنده مهمترین عامل، ادراک نادرست رهبران رژیم از حماس و راهبرد «اعتمادسازی» حماس در طی سالهای اخیر بوده است.
نوع نگاه رهبران رژیمصهیونیستی به غزه و تشکیلات حماس، کاملا با آنچه در عملیات طوفانالاقصی رخ داد، متفاوت بود. رهبران اسرائیل، حماس را «شر لازم» میدانستند که حضورش به نفع رژیمصهیونیستی است. یکی از معتبرترین دلایلی که میتوان به آن اشاره کرد، سند «بررسی راهبردی سال 2023 اسرائیل»1 است که هرساله توسط موسسه «مطالعات امنیت ملی اسرائیل»2 و به قلم تحلیلگران ارشد نظامی و سیاسی رژیمصهیونیستی منتشر میشود. در قسمتی از این سند که به مساله فلسطین اختصاص دارد، نویسندگان مهمترین عامل تهدید در جبهه فلسطین را مباحث مربوط به کرانه باختری و از دست رفتن مشروعیت تشکیلات خودگردان فلسطین میدانند و سخنی از جنگ با حماس به میان نمیآورند. اما نکته جالبتوجه در نوع نگاه نویسندگان به حماس است. به عقیده آنها «اسرائیل، در حال حاضر هیچ جایگزینی برای حکومت حماس در غزه ندارد، زیرا رهبری معتدلتر و مسئولانهتر که بتواند کنترل را در دست بگیرد، وجود ندارد. بنابراین اسرائیل در عمل، حماس را به رسمیت میشناسد و به آن کمک میکند (تا حدی با بازسازی زیرساختها در غزه، ارائه مجوز کار برای کارگران غزه در اسرائیل و گسترش تجارت به غزه و از غزه).»
چنین ادراکی را میتوان از گفته تحلیلگران و حتی مقامات ارشد رژیمصهیونیستی نیز برداشت کرد؛ بهطور مثال بسیاری از مقامات صهیونیستی، عدم نقشآفرینی حماس در دو جنگ اخیر جهاد اسلامی با رژیمصهیونیستی را به عقلانیت رهبران حماس و قدرت بازدارندگی رژیمصهیونیستی مرتبط میدانستند. حتی این فرآیند بهجایی ختم شده بود که تزاخی هانگبی، رئیس شورای امنیت رژیمصهیونیستی، گفته بود که «حماس حداقل برای پانزده سال آینده، بازدارنده است.»
گذشته از اینها، در سالهای اخیر عمده سناریوهای رژیمصهیونیستی در جنگ پرشدت و همهجانبه، بر جبهه شمال و مبارزه با حزبالله متمرکز بود و ارتش رژیمصهیونیستی تقریبا ۱۵ سال است که در نوار غزه مانور سنگین ترتیب نداده است. در همین باره اورنا میزراحی، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل، میگوید: «در سالهای اخیر، ارتش اسرائیل برای سناریوی جنگ با حزبالله آماده شده است و تمریناتی را برای پاسخ به حمله ترکیبی آن برگزار کرده است که شامل شلیک گسترده راکتی در فلسطین و حمله زمینی توسط نیروی کماندوی این سازمان است. طرحی که حزبالله تدوین کرد و حماس در 7 اکتبر اجرا نمود.» برایان کاتز، معاون وزیر دفاع در امور سیاست آمریکا نیز معتقد است: «اسرائیل با این باور که تهدید حماس قابل پیشبینی و مهار است، احتمالا بهترین تواناییهای فنی و اطلاعاتی انسانی خود را صرف تهدیدات بهظاهر مهمتر از سوی ایران و حزبالله کرده است.»
البته باید اضافه کرد طرح فریب حزبالله در برپایی دو چادر در مرز لبنان با رژیمصهیونیستی و سوق دادن تمام تمرکز اسرائیل به جبهه شمال و همچنین افزایش تنشها در کرانه باختری که رژیمصهیونیستی عمده تهدیدات خود را از جانب آن میدید، در غافلگیری نهادهای امنیتی رژیمصهیونیستی و همچنین عدم توجه به تحرکات حماس در غزه بیتاثیر نبوده است.
بنابراین به اعتقاد نگارنده، دلیل اصلی غافلگیری تشکیلات امنیتی-نظامی رژیمصهیونیستی را باید در راهبرد «اعتمادسازی» حماس در طی سه سال اخیر دنبال کرد. حماس در این مدت، با وجود دو حمله رژیمصهیونیستی به جهاد اسلامی در غزه، سکوت کرد و دست به اسلحه نبرد. از سوی دیگر سعی کرد اقداماتش را بر کرانه باختری متمرکز کند و فعلوانفعالات آشکاری از خود در نوار غزه که نشان از آغاز حمله باشد، نشان ندهد و عملا این برساخته را در اذهان رهبران اسرائیل بسازد که به دنبال «زندگی کن و بگذار زندگی کنند» است و سعی دارد صرفا حاکمیت غزه را در دست داشته باشد.
البته علاوهبر این عامل، مسائلی همچون اتکای بسیار به هوش مصنوعی و تنشهای داخلی و مشغول شدن سازمانهای اطلاعاتی رژیمصهیونیستی به مباحث داخلی و برگزاری چهل هفته اعتراضی در اسرائیل و در نتیجه آن فرسایش نهادهای امنیتی-نظامی و همچنین نشت اطلاعاتی و خطای سیستمی را نیز نباید نادیده گرفت.
کوتاه سخن اینکه، طوفان الاقصی، شکست اطلاعاتی بزرگ برای رژیمی است که در شکوه داشتن دستگاه امنیتی قدرتمند و شکستناپذیر غوطهور شده بود. تاثیر این عملیات به حدی است که جاناتان کانریکس، سخنگوی سابق ارتش رژیمصهیونیستی بیان کرد: «این حمله قابلمقایسه با «پرل هاربر» است و بعد از آن همه چیز در اسرائیل تغییر خواهد کرد.» از بین رفتن قدرت بازدارندگی رژیمصهیونیستی و همچنین تضعیف اعتبار نهادهای اطلاعاتی-امنیتی اسرائیل در کنار زیر سوال رفتن قدرت فناورانه این رژیم، ضربهای است که رهبران رژیمصهیونیستی سالها نخواهند توانست آن را ترمیم کنند.
پینوشت
1- Strategic Analysis for Israel 2023
2- INSS