عطیه همتی، دبیرگروه نقد روز: یک جهان برای فلسطین همصدا شدهاست و ضد جنایات رژیمصهیونیستی شعار میدهد. در استادیومهای ورزشی اسپانیا هواداران تیمها با موزاییکهای رنگی پرچم فلسطین میسازند. چندین و چند جنبش رسانهای برای حمایت از مردم غزه شکل گرفتهاست که این روزها زیر حملات بیرحمانه صهیونیستها دستهدسته زیرآوار میمانند و جان میدهند. از شرق آسیا در جنبشی تیکتاکی نسبت به رژیمصهیونیستی واکنش نشان میدهند و سرود «سلام یا مهدی» میخوانند. چهرههای شناختهشده جهانی از فوتبالیستها تا برخی بازیگران ترکیهای و حتی هالیوودی به حمایت از مردم غزه پرداختهاند. راهپیماییهای بزرگی در شهرهای بزرگ و کوچک دنیا از اروپا تا آمریکا شکل گرفته است. جمعیت کثیری در لندن، مادرید و خیلی از شهرهای بزرگ جمع شدهاند و با حمایت از مردم فلسطین صدای خود را از طریق شبکههای اجتماعی به گوش همه مردم جهان رساندهاند تا نشان دهند در دنیای امروز فلسطین تنها نیست و حامیان بزرگ و بیشماری در جهان دارد که اگر رسانههای حکومتی آنها را بایکوت میکنند. شبکههای اجتماعی صدای آنان را رساتر از قبل به گوش همه جهان میرساند تا فلسطین وحدتبخش همه آزادیخواهان باشد. بسیاری از کارشناسان بینالمللی معتقدند شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر به شکل پررنگی توانستهاند انزجار از اسرائیل و نفرت از جنایات رژیمصهیونیستی را در میان مردم تقویت کنند. اما میشود به ما بگویید ما کجای این بازی ایستادهایم؟ در این بحبوحه که همه مردم جهان تلاش میکنند با صدای بلندتری در رسانههای اجتماعی نفرت از اسرائیل را فریاد بزنند، کاربران ایرانی کجا هستند؟ کاربران ایرانی که کشورشان مهمترین سیاستهای ضدصهیونیستی جهان را داشته و پیشگام مبارزه و عدم عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی بوده است ولی به دلیل سیاستهای محدودسازی که از داخل کشور برایشان انجام شده حضور قدرتمندی ندارند. چون کاربر ایرانی برای پیوستن به این اقیانوس جهانی باید اول از همه از سد فیلترینگ بگذرد. یا پول گزافی به فیلترشکنهای چندصدتومانی بدهد یا اینکه التماس فیلترشکنهای معمولی و پر تعداد گوشی موبایلش را کند تا وصل شوند، مگر بتواند او هم خودش را به این جامعه جهانی برساند تا از قافله حمایت از فلسطین و نفرت از اسرائیل عقب نماند.
آنچه که این روزها مسئولان پیش روی مردم قرار دادهاند و گویا برای آنها میپسندند اپلیکیشنهای داخلی است که مخاطب ایرانی آنجا برای خودش تولید محتوا کند. جایی که قرار نیست صدایش به گوش کسی برسد و از دیوارهای مرزی داخلی بیرون نمیرود و هیچ تاثیر جهانی نخواهد داشت و فقط این بازتاب صدای خودش است که به گوشش میرسد.
در روزهایی که فیلترینگ شبیه یک دیوار بتنی مانع از فعالیت کاربران شدهاست، در مرزهای خارج از ایران عده قلیلی به شکل سایبری و سازمانی با زبان فارسی قربان صدقه اسرائیل و صهیونیستها میروند و در چهره ایرانی که مردمانش از اسرائیل منزجرند پنجه میکشند. آن وقت انبوه ایرانیانی که میخواهند درباره فلسطین و مظلومیتش فریاد آزادیخواهی سر بدهند به دیوار بتنی فیلترینگ میخورند و نمیتوانند صدایشان را برسانند.
فیلترینگ اگر روزی برای این اعمال شد که از نفوذ سرویسهای بیگانه در کشور و میان مخاطبان ایرانی جلوگیری کند، این روزها دارد صدای فریاد ایرانیان را که از سردمداران مبارزه با رژیمصهیونیستی بودهاند در خود خفه میکند. هیچ مسئولی حواسش نیست که غیبت ایرانیان در فریادهای ضدصهیونیستی ضربه بزرگی به نگاههای بینالمللی به ایران خواهد زد. ایرانی که ورزشکارانش چهل و چندسال است از هرگونه مواجهه و رقابت با رژیمصهیونیستی خودداری کردهاند و برای این مهم حتی بسیار بیشتر از کشورهایی که این روزها کاربرانشان فریاد ضداسرائیلی سر میدهند هزینه پرداخت کردهاست. حالا شما بگویید سهم این کاربر در این روزها که میخواهد ولو به زدن چند هشتگ و پست و کامنت ضداسرائیل رفتار کند کجاست؟
آیا این جرات میان مسئولان امر وجود دارد که بگوییم این سمت لبه فیلترینگ را ندیدهاند؟ آیا تنبیهی که برای اپلیکیشنها در نظر گرفته شد برعکس عمل نکرده و کاربر داخلی را تنبیه نکرده است؟ ابزار جهانی شدنی که برای مخاطب ایرانی قرار دادید کجاست؟ غیر از این است که پشت دیوارهای فیلترینگ محبوس شده و صدایش را نمیتواند به جهان برساند؟ آیا کسی حواسش به این روی سکه فیلترینگ بوده است؟