عطیه همتی، دبیرگروه نقد روز: درست در روزهایی که بحث ساماندهی مهاجران افغانستانی در کشور داغ داغ است و چالش ثبتنام مدرسه کودکان افغانستانی را پشتسر گذاشتهایم و عده زیادی تلاش میکنند موج افغانستانیستیزی را در کشور تقویت کنند. سازمان ملل متحد درس بیبیسی فارسی را تنها راه نجات برای آموزش دختران افغانستانی معرفی میکند تا بیبیسی را تبدیل به دایه مهربانتر از مادر دختران افغانستانی کند. در سالهای اخیر بهدلیل استقرار دولت طالبان در افغانستان شرایط تحصیلی برای دختران افغانستانی سختتر از قبل شد؛ دخترانی که سالهای قبل با فاجعههای بمبگذاری مدارس روبهرو بودند و در دانشگاه و مدارس خود قتلعام میشدند، حالا کلاسهای درس را خالی از خود میبینند و هیچ آینده تحصیلی برای خودشان متصور نیستند. ایران نیز نزدیکترین پناه امن بسیاری از افغانستانیها بوده تا هر طور شده خودشان را به آن برسانند و آیندهای هرچند نامعلوم اما روشنتر از زندگی در حکومت طالبان برای خود و فرزندانشان ببینند. در روزهای اخیر بسیار تلاش شده از ایرانی که سالها پناه مهاجران افغانستانی بوده است، چهره مهاجرستیز و ستیزهجو نسبت به افغانستانیها ساخته شود و با انتشار ویدئو، عکس و حتی توییتهای تحریکآمیز میل به تفرقه و اختلافافکنی بین دو ملت ایجاد کند. طرح مدرسه اینترنتی بیبیسی فارسی بهخوبی دارد سیاستهای این شبکه را در راستای تربیت تحصیلی دختران افغانستانی پیاده میکند و نسل تازه افغانستان را وامدار خود میسازد. نسلی که دیگر برای دسترسی به آن، نیاز به حضور فیزیکی یا حکومت غربگرا در خاک افغانستان ندارد، بلکه در دل حکومت طالبان و در خانهها و چهاردیواریهای شخصی خودشان میتوانند به آنها دسترسی داشته باشند. دسترسیای که قرار است با کلاسهای آموزشی این شبکه جای معلم را نیز برایشان پر کند تا شیرینی تعلیموتربیت با طعم بیبیسی فارسی زیر دندانهایشان برود و تبدیل به شاگردان او در افغانستان شوند. این درحالی است که با وجود همزبانی و هماقلیمی ایران با افغانستان و علاقه مردم این کشور به حضور، تحصیل و حتی کار در ایران، هیچ برنامهای برای آنها وجود ندارد و نسل تازه افغانستانی، هرسال با مشکلات زیادی به مدرسه میرود. درحالیکه میشود با تربیت نسل تازه این کشور در کلاسهای درس ایران، باعث دوستی هرچه بیشتر دو ملت شد، بهخصوص آنکه افغانستانیهای زیادی در سالهای گذشته مقصد اولشان ایران بوده و بعدها از ایران به مقصد دیگری مهاجرت کردهاند و اتفاقا تبدیل به نمایندگان و حتی مدافعان سرسخت ایران در کشور مقصد شدهاند، چون ایران زمانی پناه امن آنان بوده است. موضوعی که بهنظر میرسد باید به شکل جدی در دستورکار قرار بگیرد تا هم منجر به ساماندهی مهاجران افغانستانی شود و هم این جمعیت مشتاق به ایران را در راستای منافع ملی کشور تربیت و تقویت کند؛ فرصتی که انگار بیبیسی فارسی بهخوبی آن را دریافته است اما ما با وجود همزبانی و قرابت فرهنگی و دینی به آن کمتر توجه کردهایم.