علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: پیروزی حماس در نبرد طوفان الاقصی و اخیرا هم رسیدن بندهای غروب برجام پایان تحریمهای تسلیحاتی ایران اتفاقاتی نیست که توقع داشته باشیم غرب آنها را نادیده بگیرد و از آن بهانهای برای تقابل با ایران نسازد. بیانیه 46 کشور مبنیبر تداوم تحریمهای تسلیحاتی و نیز تلاش سناتورهای آمریکایی برای تشکیل یک صندوق 150 دلاری برای حمایت از تحریمهای نفتی ایران به بهانه حمایت ایران از حماس نمونهای از همین اقدامات تقابلی است. مطابق این لایحه قرار است، برخی البته معتقدند این اقدامات نشانه عقبنشینی غرب است و نه تندروی چراکه پس آغاز جنگ غزه احتمال بازشدن پای ایران و سایر گروههای مقاومت نیز به ماجرا وجود دارد و غربیها با داشتن احساس ترس از این موضوع سعی دارند جهت مواجهه خود را به جای تنش نظامی به سمت تنش دیپلماتیک سوق دهند. اظهاراتی از این دست که «شواهدی مبنیبر حمایت ایران از حماس وجود ندارد« موید این نکته است که غربیها سعی در انکار هرگونه اقدامی از جانب ایران دارند تا مانع از بالاتر گرفتن سطح تنش شوند. به همین دلیل نیز تاکنون آمریکاییها به ایران پیامهایی فرستاده و سعی در تلطیف فضا داشتهاند. برای بررسی چرایی اقدامات سیاسی اخیر غرب و درک نسبت آن با اتفاقات غزه با مهدی رزمآهنگ، مهدی خراتیان و محمد کاظمی، سه نفر از کارشناسان حوزه سیاست خارجی به گفتوگو پرداختهایم. خراتیان حمایت این لایحه توسط دو سناتور را نشانه غیرمهم دانستن آن ارزیابی کرد و کاظمی نیز اقدامات تقابلی ایران در ماجرای توقیف نفتکشها را عاملی دانست که باعث شده آمریکاییها با ایدههایی همچون تشکیل صندوق 150 میلیون دلاری بازوهای اجرایی این سیاست را تقویت کنند.
مهدی رزمآهنگ نیز تدوین لایحه ضد ایرانی اخیر توسط سناتورهای اخیر را اقدامی از پیش برنامهریزی شده دانست که اتفاقات غزه صرفا بهانه اجرایی شدن آن را فراهم کرد و هزینههای رسانهای آن را برای آمریکا پایین آورد. مشروح این گفتوگوها را در ادامه میخوانید.
محمد کاظمی، کارشناس حوزه تحریم در ابتدا به تشریح ماهیت لایحه ضد ایرانی تدوینشده توسط سناتورهای آمریکایی پرداخت و در این باره گفت: «این لایحه را دو سناتور ارائه دادهاند و این دو عضو تقریبا از ماه آگوست دنبال این بودند که اجرای تحریمهای صادرات نفت ایران را قوت ببخشند. انتقادی که به بایدن میشود این است که در اجرای تحریمهای نفتی ایران سختگیری ندارد و اجازه فروش نفت را داده است. دموکراتها برای اینکه این تصور را مخدوش کنند لوایحی را به کنگره بردهاند. در وزارت امنیت ملی آمریکا دفتری با عنوان دفتر تحقیقات وجود دارد. این دفتر از سال ۲۰۱۹ موظف شده است بحث توقیف نفتکشها را صفر تا صد پیگیری کند. برای اینکار یکسری رویههای حقوقی باید پیگیری شود که هزینههای پیشینی دارد. چون وظیفهای برای این دفتر درنظر گرفته شده بود اما بودجهای به آن اختصاص داده نشد این دفتر در اجرای وظیفهاش دچار مشکل شده بود. نمایندگان کنگره دنبال این هستند که یک صندوق ۱۵۰ میلیون دلاری با عنوان کمک به تحریمهای نفتی ایران ایجاد کنند که تمرکزش بر همین بحث توقیف نفتکشها است.»
کاظمی اینکه این لایحه چگونه به سیاست توقیف نفتکشهای ایرانی کمک میکند را اینگونه تشریح کرد: «آمریکاییها یک نفتکش ایران را که به سمت چین در حرکت بود در ماه آوریل توقیف کردند و این کشتی را به سواحل تگزاس آمریکا بردند و خبرهایی منتشر شد مبنیبر اینکه شرکتهای نفتی آمریکایی حاضر نشدند نفت ایران را بخرند یا به هر نحوی تخلیه کنند و این نفت همینطور در نفتکش روی دریا مانده است. دلیلش هم این بود که ایران هر شرکتی را که بخواهد به این نفت دست بزند تهدید به مقابله به مثل کرده بود. این تهدید هم کارگر افتاد و این برای آمریکا خیلی سنگین تمام شده است. درحالی که اگر رویههای حقوقیاش را دفتر تحقیقات وزارت امنیت ملی آمریکا انجام داده بود آن وقت با پشتوانه حقوقی میتوانستند از این نفت استفاده کنند. این امر عاملی بوده است برای اینکه تحریک شوند تا این اقدام را انجام دهند.»
در ادامه مهدی خراتیان، کارشناس مسائل بینالملل میزان اهمیت پیشنویس آمادهشده را اینگونه تشریح کرد: «الان خیلی فضا سیال است، به همین دلیل نیز تحلیل مشکل است اما بهنظر من ایالاتمتحده بهدنبال افزایش تنش با ایران نیست، لحن بایدن در سخنرانی آخرش هم این را تایید میکند. آمریکا نمیخواهد خودش را درگیر جنگ منطقهای کند. وضعیتش طوری نیست که بتواند این کار را کند. حالا ممکن است یک سناتور این کار را برای خوشخدمتی کرده باشد. اگر چند سناتور معتبر پشت ماجرا میبودند میشد برای آن اهمیت قائل شد اما اگر اینطور نباشد خیلی فاقد اهمیت است. نمیشود قطعی نظر داد بستگی دارد که چند نفر این را تایید کنند. اگر چند سناتور باهم راجع به آن صحبت کرده بودند میشد بیشتر راجع به آن تامل کرد ولی الان نمیشود قطعی نظر داد که حتما این اتفاق میافتد، لذا برداشت من این است که آمریکاییها تمایلی به افزایش تنش ندارند. اروپاییها هم بهدنبال به راه افتادن جنگ منطقهای نیستند اما ممکن است برای خوشخدمتی حرفهایی را مطرح کنند. باید صبر کنیم. الان فضا یک خیلی سیال و غبارآلود است و نمیشود قطعی صحبت کرد که سطح تنش کاهش یافته است. احتمال دارد بعد از اینکه کمکهای غذایی و دارویی وارد غزه شود که البته کاری نمادین است و تحول بنیادینی هم در زندگی مردم غزه ایجاد نمیکند، اسرائیل خشونت خود را بالاتر ببرد. اگر حزبالله وارد فضا شود هم فضا ملتهبتر شده و آنوقت ممکن است لحن غربیها ضدایرانیتر شود.»
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.