زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: هنوز چند ماهی مانده تا کشور خیلیجدی وارد حالوهوای انتخاباتیاش بشود، اما احزاب از الان آستینها را بالا زدهاند و دست به خانهتکانی در ساختار انتخاباتی خود زدهاند تا آماده انتخابات اسفند شوند. اصلاحطلبان هم از این قاعده مستثنی نیستند. در نمونه آخر حزب کارگزاران کنگره پنجم خود را تشکیل داد و بیانیهای منتشر کرد که هم انتقادهایی جدی به اصلاحات وارد کرد هم مشخصا و صریحا گفت تنها راه اصلاح انتخابات است.
به روزها و ماههای منتهی به انتخابات که نزدیک میشویم، احزاب و گروههای سیاسی بیشتر مقابل دوربین حضور پیدا میکنند و تقریبا نسبت به همه اتفاقات و وقایع کوچک و بزرگ روز واکنش نشان میدهند. اما در مقابل این سوال که شما در انتخابات حضور پیدا میکنید یا نه؟ جواب منفی میدهند تا افکار عمومی و گروههای رقیب، همچنان درمورد استراتژی سیاسی آنها، بیاطلاع باقی بمانند. این امر این روزها و در فعالیتهای سیاسی احزاب و افراد اصلاحطلب، نمود بیشتری پیدا کرده است. شکست اصلاحطلبان در انتخابات 1398 مجلس و سوءعملکرد حسن روحانی در دوران انتخابات ریاستجمهوری و وقایع انتخابات 1400، اصلاحطلبان را در انفعال فرو برد اما به دودستگی و اختلاف میان اصلاحطلبان نیز منجر شد. طیفهای بعضا رادیکال اصلاحطلب معتقد بودند که اصلاحات باید حضور و فعالیت در عرصه سیاسی و شرکت در انتخابات را کنار بگذارد و فعالیت را متمرکز بر همراهی با جامعه کند. گروه دیگر که بیشتر شامل طیفهای میانهرو اصلاحات بودند، معتقد بودند تنها و موثرترین راه، شرکت و حضور در انتخابات است و تحریم انتخابات راهحل خروج اصلاحات از انفعال نیست. سردمدار این تفکر بهزاد نبوی، رئیس سابق جبهه اصلاحات بود که همچنان این ایده را مطرح میکند و در مقابل طیف تندروی اصلاحات این نقد را وارد میکند که عملا راهحل و اقدام قابلتوجهی از جانب صاحبان ایده فعالیت و حضور در انتخابات ارائه نمیشود.
اتفاقات پاییز سال گذشته را شاید بتوان یکی از موضوعاتی دانست که شکاف میان این دوطیف را پررنگتر کرد. شاید برای فهم این شکاف بتوان بیانیه میرحسین موسوی را که عملا از نظام سیاسی جمهوری اسلامی عبور میکرد در کنار بیانیه 15 مادهای خاتمی قرار داد. اصلاحطلبانی که خود را همچنان در چهارچوب نظام سیاسی ایران تعریف میکردند، تلاش داشتند ضمن رد این ایده که آنچه در خیابان اتفاق میافتاد، شباهتی به انقلاب نداشت، انتقادهای خود را در همین چهارچوب بیان کنند اما طیف دیگر تلاش میکرد تا با اتفاقات پاییز ایده گذار از نظام سیاسی فعلی را مطرح کند؛ ایدهای که البته موردتایید افراد و چهرههای شناختهشده اصلاحات همچون بهزاد نبوی و سیدمحمدخاتمی قرار نگرفت.
سال 1402 از همان ماههای ابتدایی، حالوهوایی انتخاباتی پیدا کرد. تصویب قانون انتخابات مجلس و رفتوبرگشتها میان شورای نگهبان و مجلس و مجمع و واکنش احزاب و چهرههای سیاسی، نسبت به مفاد موجود در قانون جدید، نشان میداد علیرغم ادعاها مبنیبر اینکه رغبتی از جانب گروههای سیاسی برای شرکت در انتخابات وجود ندارد، اما بهنظر میرسید این گزاره چندان واقعی نبوده است. حالا و با نزدیک شدن به روزها و ماههای منتهی به انتخابات مجلس این گزاره خود را خیلی بیشتر نشان داده است. درحالیکه ابتدا اصلاحطلبان از عدم رغبت و حضور پیدا نکردن در انتخابات صحبت بهمیان میآوردند و بار دیگر صحبتهای تکراری درباره نظارت شورای نگهبان و عدم احرازها و حالا قانون جدید انتخابات مجلس را بهانه عدم حضور در انتخابات مطرح میکنند اما فعالیتهای طیفهای معتدلتر اصلاحات نشان میدهد که عزمی جدی برای حضور در انتخابات مجلس وجود دارد و حالا این ایده تحریم و عدم حضور در انتخابات است که از جانب دیگر طیفهای اصلاحطلب موردتوجه و رغبت قرار ندارد.
آنچه بیش از همه در این سالها در میان طیفهای اصلاحطلب ضربه خورده، فعالیتهای حزبی آنهاست. این امر در ماجرای اختلاف در انتخاب رئیس جدید جبهه اصلاحات و استعفای بهزاد نبوی از ریاست جبهه خود را بیشتر نشان داد. در قدم اول و در راستای تحلیل فعالیتهای انتخاباتی احزاب، میشود گفت جناحهای میانهرو درحال جانبخشی دوباره به فعالیتهای حزبی خود هستند و این فعالیتها و نشستها را بیشتر رسانهای میکنند. تشکیل جلسات و انتخاب اعضای دوره حزب «اعتدال و توسعه» و «کارگزاران سازندگی» در مهرماه را میشود مصداق این بازسازی فعالیت حزبی دانست. روز جمعه بود که پنجمین کنگره حزب کارگزاران سازندگی برگزار شد. در جریان این کنگره اعضای دوره جدید حزب کارگزاران سازندگی انتخاب شدند و بر این اساس محسن هاشمی، شهربانو امانی، امیر اقتناعی، کوروش دستپاک، فرزانه ترکان، ناعمه علینژاد، علی هاشمی، احمد نقیبزاده، محمد عطریانفر، محمدهادی جلیلی، علی جمالی، طیبه اصفهانی، جهانبخش خانجانی، محمود علیزادهطباطبایی، فاطمه احمدی، مجید صالحی، حامد منتظری و ارسلان شهنی بهعنوان اعضای جدید شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران انتخاب شدند. درکنار این انتخابات حزب اعتدال و توسعه نیز روز پنجشنبه برگزار شد و درنتیجه انتخابات اعضای حزب مرکزی این حزب، افرادی مثل محمدباقر نوبخت، علی جنتی و محمود واعظی بهعنوان شورای مرکزی انتخاب شدند. پیش از این محمدباقر نوبخت دبیرکل حزب اعتدال و توسعه نیز سیدعلی آقازاده را بهعنوان معاون امور استانهای حزب منصوب کرد و فعالیتهای اعضای شورای استان حزب کارگزاران سازندگی آغاز شد. این انتصابها و انتخاباتهای جدید اعضای احزاب معتدلتر اصلاحات نشان میداد اصلاحطلبان علیرغم تکرار چندباره ادعاهای پیشین درباره موانعی مثل بررسی صلاحیتهای شورای نگهبان عامل عدم رغبت به حضور در انتخابات و تکذیب ثبتنام چهرههای شاخص وابسته و نزدیک به این احزاب اما در حال چیدن برنامه سازوکار جدید خود برای انتخابات مجلس هستند که میتوان آن را مقدمه فعالیت جدی برای انتخابات 1404 دانست.
جلسه کارگزاران سازندگی و تشکیل کنگره این حزب، تحلیلها، گمانهزنیها و احتمالات درباره اکت انتخاباتی اصلاحطلبان را شفافتر کرد. علاوهبر این رسانهای شدن برگزاری جلسات و کنگرهها نشان میدهد اصلاحطلبان اینبار قصد ندارند از حربه قدیمی احزاب شبانتخاباتی استفاده کنند که معمولا در روزهای منتهی به انتخابات فعالیت را آغاز میکنند و بعضا از بیان سیاست خود در انتخاباتها طفره میروند و تصمیمهای انتخاباتی را در زدوبندهای سیاسی و بهشکلی زیرزمینی اتخاذ میکنند، بلکه قصد دارند در چهارچوب فعالیتهای حزبی نظاممند که در نظام سیاسی ایران حضور و نقش کمرنگتری داشته، فعالیتهای انتخاباتی را پیبگیرند. این موضوع را میتوان گامی رو به جلو در جهت خروج اصلاحطلبان از انفعال و مقدمهای برای ورود به فعالیتهای انتخاباتی برای نقشآفرینی در چهارچوب نظام سیاسی ایران دانست.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.