این روزها وقایع غزه عرصه رنگ‌باختن تمام انگاره‌های فانتزی پرزرق‌وبرق و اغواکننده‌ای است که سال‌هاست غرب آنها را به‌مثابه معیاری برای اندیشیدن و کنشگری در همه عالم علَم کرده است. ادعاهای دهان‌پرکنی که خصوصا در آکادمی‌های علوم انسانی با آب‌وتاب از آنها سخن گفته‌اند و آنها را شاهدی بر چهره «متمدن» و «مترقی» غرب گرفته‌اند و چونان چماقی بر سر هر مکتب و تفکری زده‌اند که مسیری غیر از غربی شدن درپیش گرفته است.
  • ۱۴۰۲-۰۷-۳۰ - ۰۱:۰۳
  • 10
فاجعه فلسطین فاتحه انگاره‌های فانتزی را خواند
فاجعه فلسطین فاتحه انگاره‌های فانتزی را خواند

سیده‌آزاده امامی، خبرنگار: این روزها وقایع غزه عرصه رنگ‌باختن تمام انگاره‌های فانتزی پرزرق‌وبرق و اغواکننده‌ای است که سال‌هاست غرب آنها را به‌مثابه معیاری برای اندیشیدن و کنشگری در همه عالم علَم کرده است. ادعاهای دهان‌پرکنی که خصوصا در آکادمی‌های علوم انسانی با آب‌وتاب از آنها سخن گفته‌اند و آنها را شاهدی بر چهره «متمدن» و «مترقی» غرب گرفته‌اند و چونان چماقی بر سر هر مکتب و تفکری زده‌اند که مسیری غیر از غربی شدن درپیش گرفته است.
ما علوم انسانی‌خوانده‌ها بیش از همه نظاره‌گر گردن‌کشی و فخرفروشی این مفاهیم بوده‌‌ایم و البته شاهد مفتون‌شدگی و مقهوریت برخی رفقا و اساتیدمان نسبت به آنها. چه ساعت‌ها و روزها که درخصوص مبادی و مبانی این مضامین و نیز ماهیت حقیقی آنها در ساحت انضمامی زندگی بشر با رفقای غرب‌دوست‌مان بحث کرده و از جانب آنها به چه چیزها که متهم نشده‌ایم. مفاهیمی نظیر «حقوق بشر»، «آزادی‌بیان و عقیده»، «تحمل مخالف»، «جریان آزاد اطلاعات» و مواردی از این دست. انگاره‌هایی که مادامی که در کلاس‌ها و محافل آکادمیک و مقالات علمی و ژورنالیستی از آنها سخن رفته افسونگری بسیار کرده و دل‌های زیادی را برده‌اند، اما همین‌ که به عرصه زیست سیاسی و اجتماعی رسیده‌اند عیار حقیقی آنها روشن شده و پرده از ماهیت‌شان افتاده و به رسواترین شکل ممکن بی‌آبرو شده‌اند. منازعه 75 ساله فلسطین و قضایای امروز غزه مصداق تمام‌عیار این مدعاست.
دنیایی که تا دیروز بر هشت‌دهه قتل و جنایت و ویرانگری رژیم کودک‌کش لب فروبسته و دم برنیاورده بود، مرثیه‌خوان تروریست‌هایی شده که حتی به قوانین و هشدارهای مجامعی که تمام‌قد در حمایت از آنها ایستاده‌اند وقعی ننهاده و ظلم و جنایت را در حق فلسطینی‌ها به منتها رسانده و حال دربرابر «واکنش» این ملت به‌ستوه‌آمده چنین هیاهوی سرسام‌آوری به‌راه انداخته تا سرپوشی باشد بر جنایات جنون‌آمیز جلادان صهیونیست در تمام این سال‌ها، خصوصا نسل‌کشی وحشیانه‌ای که این روزها در غزه به راه انداخته‌اند.
«حقوق بشر»ی که اعلامیه‌هایش را چپ و راست به رخ هر نظامی کشیده‌اند که به تبعیت از معیارهای اردوگاه غرب تن نداده، خفقان گرفته است دربرابر ددمنشی‌های لجام‌گسیخته سفاکان صهیونیست.
تروریست‌های کودک‌کش فقط در یک فقره جنایت با بمباران بیمارستان المعمدانی صدها زن و کودک و بیمار و مجروح غیرنظامی را به خاک و خون کشیدند، اما نه‌تنها جز اظهار تاسفی خفیف، آن‌ هم بدون‌اشاره به مسببان این جنایت از نهادهای رسمی و دولت‌های غربی صدایی برنخاست و نه‌تنها قطعنامه‌های پیشنهاد آتش‌بس وتو شد، بلکه این دولت‌ها وقیحانه به حمایت‌ حقوقی و تسلیحاتی از جنایتکاران قدعلم کردند.
آزادی‌عقیده و بیانی که حتی برای جسارت و بد‌تر اهانت به مقدسات ادیان - از کتب آسمانی گرفته تا پیامبران الهی- حق قائل بوده و به تظاهرات دگرباشان مجوز داده و هیچ آموزه مقدسی را مصون از نقد و اعتراض نمی‌داند، به ماجرای فلسطین و اسرائیل که می‌رسد «خط قرمز» پیدا می‌کند و تاب نمی‌آورد که حتی در ساحت تفکر افسانه‌های ساختگی برای توجیه فلسفه شکل‌گیری رژیم جعلی ذره‌ای زیر سوال رود و کمترین خدشه‌ای به آن وارد شود. درست همین روزهایی که اسرائیل وحشیگری و قساوت را در غزه به نهایت رسانده، در فرانسه- مهد ادعایی دموکراسی و آزادی- تظاهرات علیه جنایات رژیم غاصب و در حمایت از ملت مظلوم فلسطین ممنوع شده و با تظاهرات‌کنندگان با شدت برخورد شده و بازداشت می‌شوند.
در شرایطی که همجنس‌گرایان بی‌هیچ مانع و مزاحمتی در سراسر اروپا اجازه حمل پرچم و ابراز وجود دارند، اهتزاز پرچم فلسطین در انگلیس جرم‌انگاری و برای آن مجازات تعیین می‌شود.
اتحادیه اروپا به شبکه‌های اجتماعی نسبت به انتشار آنچه «اطلاعات نادرست» خوانده هشدار داده و متعاقب این هشدار این شبکه‌ها انتشار محتواهایی با مضمون افشای جنایات اسرائیل را به‌شدت محدود می‌کنند. «کریم بنزما» ستاره سرشناس فوتبال به‌دلیل حمایت از فلسطین و محکومیت جنایات اسرائیل تهدید به سلب تابعیت و پس گرفتن توپ طلا می‌شود.
در جای‌‌جای غرب مدرن افراد متعددی به جرم حمایت از مردم غزه از کار برکنار شده‌اند؛ از اخراج شش مجری بی‌بی‌سی عربی به‌دلیل انتشار و لایک پست‌های انتقادی علیه اسرائیل و حمایت از حماس گرفته، تا برخورد با یک نماینده پارلمان فرانسه به‌دلیل امتناع از «تروریست» خواندن حماس، تا اخراج خلبان کانادایی به‌دلیل انتشار پست‌هایی علیه اسرائیل، تا قطع همکاری فلان مجله با بهمان بازیگر به‌دلیل حمایت از حماس و...
این سیاهه را می‌توان تا فردا ادامه داد و دید که چگونه آن شعارهای ظاهرفریب از آزمون فاجعه فلسطین و وقایع امروز غزه سرافکنده بیرون آمده و تخطئه و بی‌اعتبار می‌شود. این سیاهه را می‌توان تا فردا ادامه داد و دید که این ادعاها مادامی معتبرند که اهداف، اصول، آرمان‌ها و انگاره‌های اساسی غرب را به چالش نگیرند، اما همین که با منافع و اصول غرب کمترین اصطکاکی پیدا کنند، به‌راحتی زیر پا گذاشته و نادیده گرفته می‌شوند. اینجا عیار حقیقی آنها معلوم و محرز می‌شود این ادعاها با همه زیبایی و فریبندگی درواقع چیزی جز قطعات پازل ابزارهای غرب در راستای تحقق اهداف او نیست؛ پازلی که قطعات آن به اقتضای زمان و شرایط گاه به تنهایی و گاه در منظومه‌ای از اهرم‌های دیگر به خدمت گرفته می‌شوند تا منافع غرب را به‌نحو حداکثری و در راستای استیلابخشی به اصول و انگاره‌های او محقق سازند، با هر وسیله‌ای که امکان داشته باشد؛ حمله نظامی باشد یا تحریم‌ اقتصادی، جنگ رسانه‌ای باشد یا فشارهای دیپلماتیک.
در این میان اما آنچه امروز در غزه می‌گذرد سهم بسزایی در اعتبارزدایی از همه این ادعاهای پرطمطراق دارد؛ این وقایع تایید دوباره‌ای بر این اصل ثابت سیاست غرب است که همه شعارهای جذاب و ظاهرفریب آن تا جایی مجال عرض اندام دارند که در چهارچوب تامین منافع غرب نقش‌آفرینی کنند. اهداف آنها سال‌هاست که همه وسیله‌ها را توجیه می‌کند، و هیچ اصل ثابت انسانی بر کنش آنها تاثیرگذار نیست. دوگانگی فاحشی که لازم است مورد توجه شیفتگان غرب خصوصا بسیاری از علوم انسانی خوانده‌ها واقع شود و آنان را به بازنگری در آرمان‌هایی که بدان دل باخته‌اند وادارد، البته اگر خودشان را به خواب نزده باشند!

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰