نگاهی به چالش همیشگی رسانه‌‌ ملی در پوشش بحران؛
چند شب‌ است که یک برنامه تازه‌تاسیس با عنوان «به افق فلسطین» از شبکه افق تلویزیون پخش می‌شود. فارغ از اینکه هر برنامه‌ای می‌تواند نواقص و ایراداتی داشته باشد این برنامه تلویزیون در همین مدت کوتاه توانسته به یک صورت‌بندی واحد و دقیق‌ از یک برنامه تلویزیونی دست یابد و یک بسته خبری متناسب با آخرین وقایع رخ‌داده غزه و فلسطین اشغالی را پیش روی مخاطب قرار دهد.
  • ۱۴۰۲-۰۷-۲۶ - ۰۵:۰۹
  • 00
نگاهی به چالش همیشگی رسانه‌‌ ملی در پوشش بحران؛
تلویزیون در روز دهم به غزه رسید
تلویزیون در روز دهم به غزه رسید

عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: مرجعیت یک رسانه‌، یکی از موضوعات اساسی فعالیت‌های رسانه‌ای به شمار می‌رود و شبکه‌های رسمی تلویزیون در معرکه رقابت با رسانه‌های فضای مجازی تلاش می‌کنند همچنان اعتبار و مرجعیت خود را حفظ کنند. مخاطبان برای تامین نیاز خبری خود در شرایطی به رسانه رجوع می‌کنند که همچنان مرجع اصلی اطلاع‌رسانی و خبر باشد. در گزارش‌های مختلف به این موضوع اشاره کردیم که صداوسیما به‌عنوان رسانه رسمی که با عموم مردم ارتباط دارد، می‌تواند این مرجعیت خودش را همچون گذشته‌های نه‌چندان دور تقویت و احیا کند. چند شب‌ است که یک برنامه تازه‌تاسیس با عنوان «به افق فلسطین» از شبکه افق تلویزیون پخش می‌شود. فارغ از اینکه هر برنامه‌ای می‌تواند نواقص و ایراداتی داشته باشد این برنامه تلویزیون در همین مدت کوتاه توانسته به یک صورت‌بندی واحد و دقیق‌ از یک برنامه تلویزیونی دست یابد و یک بسته خبری متناسب با آخرین وقایع رخ‌داده غزه و فلسطین اشغالی را پیش روی مخاطب قرار دهد. سوای از مدلی که برای ارائه محتوای خبری در این برنام انتخاب شده است، دو اتفاق مهم و البته نادر در فضای امروز برنامه‌سازی تلویزیون شاهد بودیم که هر کدامش از جنبه‌هایی واجد ارزش‌های رسانه‌ای است. اولی و مهم‌ترینش مربوط به حضور امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان است که در یک گفت‌وگوی زنده، نکات مهم و کمتر‌شنیده‌شده‌ای درخصوص سفر اخیرش و همچنین دیدار با رهبران مقاومت، بیان کرد. اتفاق دیگر حضور محمد قوچانی، از فعالان رسانه‌ای اصلاح‌طلب روی آنتن زنده تلویزیون بود. البته قوچانی پیش از این در برنامه‌های دیگری همچون «شیوه» و «زاویه» میهمان تلویزیون بوده است اما در این مقطع زمانی، حضور او و نگاه متفاوتش در تحلیل اتفاقات فلسطین، خودش واجد این معناست که مساله‌مندی درخصوص اشغالگری صهیونیست‌ها فقط محدود به یک جریان فکری و سیاسی در کشور نیست.
اگر رسانه بتواند به‌درستی به کارکرد اطلاع‌رسانی خود عمل کند، می‌تواند به‌عنوان ابزاری قدرتمند برای نفوذ در افکارعمومی و جهت‌دهنده نگرش‌ها عمل کند، در غیر این صورت با ریزش مخاطب مواجه خواهد شد. حضور وزیر امور خارجه کشورمان در قاب تلویزیون و اعلان رسمی اظهارنظرهای او در موضوع فلسطین، نمونه عینی از به‌کارگیری منبع اصلی در انتشار خبر است. در چندسال اخیر در نمونه‌هایی دیده بودیم که مسئولان تراز یک کشور با حضور در فضای مجازی و انتشار پست توییتری، مواضع رسمی خود را اعلام می‌کردند و شبکه خبری رسانه ملی هم با ارجاع به آن مطلب، تولید محتوا می‌کرد. اینکه مقصر اصلی این فرآیند چه کسی یا چه چیزی بوده است، رسانه یا آقای مسئول، خودش بحث مفصل و جدایی می‌طلبد، اما هر چه که هست، نشانگان مهمی از یک فرآیند ناقص اطلاع‌رسانی در کشور بود. شبکه‌های رسمی تلویزیون با ایجاد ارتباطی مستمر با مسئولان و مدیران کشور، می‌توانند فضایی را ایجاد کنند که موجب اعتبار‌بخشی و شناخته شدن رسانه‌ خودشان ‌شود، به‌خصوص درمورد خبرها و اظهارنظرهای مسئولان مرتبط به حوزه بین‌المللی که خود می‌تواند محل رجوع شبکه جهانی رسانه شود.
رسانه‌ها در فضای مجازی می‌توانند به اظهارنظرها و مدعیات افراد جهت بدهند اما اینکه خودشان محلی برای اظهارنظرهای رسمی اولیه مدیران باشد هیچ معنایی جز این ندارد که بین رسانه‌های رسمی و آن مقام مسئول فاصله افتاده است. دوشنبه‌شب وزیر امور خارجه در برنامه ‌به افق فلسطین‌ به جای انتشار نظراتش در فضای مجازی مثل توییتر و اینستاگرام از طریق رسانه ملی پیام رسمی مقامات جمهوری اسلامی ایران را به مردم جهان مخابره کرد. صداوسیما برای استمرار مرجعیت خود در بین رسانه‌های کشور با وجود رقبای جان‌سختی که دارد، باید چاره‌اندیشی خاصی نسبت به این موضوع داشته باشد.
داود نعمتی‌انارکی، از اعضای هیات‌علمی دانشگاه صداوسیما درباره مرجعیت صداوسیما در اخبار و اتفاقات گفته است: «با توجه به شرایط عصر کنونی که تعدد رسانه‌ها را شاهد هستیم باید گفت رسانه‌ها با عنصر رقابت روبه‌رو هستند و رسانه‌ها در فرآیند رقابت پابرجایند، عنصری که در گذشته اهمیت زیادی نداشت چون صداوسیما در فرآیند انتقال اخبار تنها بود، اما اکنون دیگران هم هستند، پس الگوها و راهبردهای قدیمی توانایی رقابت را به‌منزله مهم‌ترین عنصر در زیست و بقای سازمان رسانه‌ای ندارند؛ باید تاکید کنم که در محیط رسانه‌ای بازار رقابتی گسترده، پیچیده، مهارناپذیر و حتی تهدیدآمیز وجود دارد که رسانه‌های داخلی نباید از آن غفلت کنند. در این فضای رقابتی نسبت به پوشش خبری رویدادها باید به اصل واکنش سریع توجه نشان داد. ویژگی رسانه‌ها در عصر کنونی توجه به این اصل است که برای اطلاع‌یابی، اطلاع‌رسانی، تفسیر و توصیف رویدادهای مهم به واکنش سریع مبادرت ورزند. شاید در گذشته تاخیر در اعلام یک رویداد، کمترین هزینه را برای رسانه‌ها پدید می‌آورد، اما اکنون چنین نیست و هزینه‌های بسیاری را ازجمله تغییر مرجعیت خبری بر رسانه‌ها تحمیل می‌کند.»
می‌دانیم که مرجعیت خبری برای یک رسانه بستگی به چند عنصر دارد؛ عناصری که جمع آنها به رسانه شخصیت مرجعیت را می‌دهد، ازجمله‌ تعدد مخاطبان که از دغدغه‌های مدیریت خبر است که اخبار رسانه دیده شود، واکنش سریع، توجه به عنصر رقابت که در پوشش خبری رویدادهای مهم از رقبای خود عقب نمانیم. بی‌توجهی به هریک از این عناصر پوشش خبری ما را تضعیف می‌کند که باعث می‌شود میدان را به حریفان واگذار کنیم.
اکبر نصراللهی، استاد علم ارتباطات هم در مورد این موضوع گفته است: «وقتی اتفاقی می‌افتد مردم به جای اینکه به رسانه‌های رسمی‌شان اعتماد کنند، به سراغ شبکه‌های اجتماعی و ظرفیت‌های غیررسمی می‌روند. یا اینکه وارونگی افکار عمومی اتفاق می‌افتد. مثلا وقتی دولت می‌گوید وارد بورس بشوید یا دلار بخرید مردم برعکس عمل می‌کنند. این وارونگی نتیجه تنزل سرمایه اجتماعی است. یا مثلا بحرانی مثل سیل و زلزله که پیش می‌آید، ما انتظار داریم مردم به بخش‌های رسمی جامعه مثل بهزیستی، هلال‌احمر و سایر بخش‌ها اعتماد کنند اما می‌بینیم که کمک‌های مردم غالبا به یک میزان محسوس‌ با یک شماره تلفن به سمت یک سلبریتی یا یک شخصیت معاند سرازیر می‌شود. اینها همه حاصل این تنزل است. احتمالا بخش‌های رسمی نتوانستند اعتماد مردم را جلب کنند و مردم از عملکرد آنها ناراضی هستند. یا اینکه آنها گزارشی از عملکردشان به مردم نداده‌اند.»

حتما حضور نگاه‌ها و حتی روایت‌های مختلف در رسانه ملی در پویاتر و جذاب‌تر شدن برنامه‌ها نقش مهمی دارد. بی‌توجهی به حداقل‌های ارتباطی با مخاطبان و نادیده گرفتن افکار عمومی در تصمیم‌گیری‌ها و اولویت‌بندی‌های سازمان صداوسیما از دیگر ضعف‌هایی است که بارها به آن اشاره شده است. محمد قوچانی به‌عنوان یک فعال رسانه‌ای در برنامه ‌به افق فلسطین‌ حضور یافت. او بخشی از نظرات و افکار سیاسی را نمایندگی می‌کند که عمدتا جایی در قاب تلویزیون ندارند. شنیده‌هایی از داخل سازمان صداوسیما به گوش ما رسیده که افرادی از جنس محمد قوچانی و با نظرگاهی شبیه او به تلویزیون دعوت می‌شوند اما از آمدن پرهیز دارند و البته که این ادعا از سمت دیگر ماجرا تایید نمی‌شود و حتی مدعی ممنوع‌التصویری هستند.
اینکه نظرات و نگاه‌های مختلف، در قاب تلویزیون جای بگیرند نیازمند رواداری و پذیرشی است که هوشمندی مدیر رسانه و برنامه‌ساز را می‌طلبد و البته که بتواند واجد دو عنصر جسارت و استقلال رای در تولید محتوای رسانه‌ای باشد. در روزهای اخیر که مساله فلسطین کانون توجه عمومی قرار گرفته است، رسانه‌های جهانی فرصتی تازه برای معرفی و بازساخت برندینگ خود یافته‌اند. هفته گذشته نگاهی به اقدامات سازمان صداوسیما در پوشش اخبار غزه داشتیم و نوشتیم‌ در این مدت سپری‌شده از وقوع طوفان‌الاقصی، کسی در فضای مجازی یا سایر تلویزیون‌های دنیا ویدئویی دیده که با لوگوی سیمای جمهوری اسلامی پخش شود و آیا کسی تحلیل یا خبری دیده که انعکاس تولید‌محتواهای تلویزیون ایران باشد و آیا در جایی‌ کوچک‌ترین ارجاعی به تلویزیون ایران شده است؟ آیا اینکه از استودیوی شبکه خبر با خبرنگاران مستقر صداوسیما در دمشق و بیروت تماس برقرار شود تا از خوشحالی مردم آن شهرها بگویند، برای مردم منطقه که در این لحظه حساس تشنه اخبار و تحلیل‌های جدید هستند چیز خاصی فراهم می‌کند، یا آیا چنین تولیداتی که از سر و روی‌شان بوی رفع تکلیف می‌آید، افق خاصی به ذهن مخاطبان می‌بخشند و پرسش‌هایشان درباره چیستی اصل دعوا، حق یا ناحق بودن هر طرف دعوا و سرانجام قابل تصور برای این دعوا را پاسخ می‌دهند؟

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰