میثم غلامی، خبرنگار:

نویسنده‌ای اسرائیلی در یکی از مصاحبه‌های خود اعلام کرده بود: «انسانیت‌زدایی سازمان‌یافته (Dehumanization) از فلسطینی‌ها باعث شده که ما اسرائیلی‌ها با هر جنایتی راحت باشیم. چون وقتی آنها بشر نباشند، حقوق بشر هم ندارند.»

  • ۱۴۰۲-۰۷-۲۴ - ۰۲:۲۲
  • 30
میثم غلامی، خبرنگار:

هیچ انسانی در غزه کشته نشده است

هیچ انسانی در غزه کشته نشده است

میثم غلامی، خبرنگار: هر روز همه ما صفحه‌های موبایل را روشن می‌کنیم؛ ملال‌زده از کار روزانه و بی‌حوصله، اخبار غزه را اسکرول می‌کنیم. در این میان فیلم‌ها و عکس‌هایی هست که ۱۸+ خورده یا تار شده است. لحظه‌ای تردید. یا باز می‌کنیم و یا رد می‌شویم. در گوشه‌ای از جزیره دیستوپیایی WALL-E ۱، چاق و خسته، روی مبل‌ها نشسته‌ایم و آن‌سوتر زیر آوار و روی زمین، جنازه کودکی خردسال تکه تکه شده.
نویسنده‌ای اسرائیلی در یکی از مصاحبه‌های خود اعلام کرده بود: «انسانیت‌زدایی سازمان‌یافته (Dehumanization) از فلسطینی‌ها باعث شده که ما اسرائیلی‌ها با هر جنایتی راحت باشیم. چون وقتی آنها بشر نباشند، حقوق بشر هم ندارند.» اینکه گوینده این سخنان را در مدح این عمل گفته یا در ذمّ آن، نه در واقعیت آن تغییری ایجاد می‌کند و نه از هولناکی چنین چیزی می‌کاهد. این، یک اعتراف و لحظه مهم تاریخی است. اعتراف به اینکه اسرائیل، انسان را مبدل به ناانسان می‌کند تا تمامی حقوق را از او سلب کند. وقتی مردمانی را از مقام انسانی پایین کشیدید مرحله آتی هویت‌زدایی است و در ادامه هر ترور و قتل و جنایتی مجاز می‌شود.
اینجا که می‌رسد، ته دل‌های‌مان انگار اما هنوز امیدواریم به جامعه جهانی؛ به افکار عمومی، به تماس‌های مقامات و مسافرت‌ها، به سازمان ملل و دوجین سازمان و نهاد دیگر. به پیشخوان‌هایی که حقوق‌بشر را صرفا برای کشتگان اسرائیلی فاکتور می‌کنند. شوربختانه اما باید گفت در طول تاریخ هیچ دستگاه و سازمان و متنی نتوانسته به اندازه متن بیانیه حقوق بشر انسانیت‌زدایی کند. بیانیه حقوق بشر، از هنگام شکل‌گیری و تصویب، دارای یک ایده مرکزی بود و آن از بین بردن تقسیم انسان به انسان و ناانسان بود. امروز و پس از ۷۵ سال از تصویب این بیانیه، در کجا هستیم؟ همین مثال‌های دور‌و‌بر؛ کودکان یمنی، آوارگان جنگ سوریه، شهدای فلسطین. بیانیه، اینها را انسان می‌داند؟ یا پناهندگان آفریقایی که سرگشته‌اند در دریاها و آب‌ها؛ چشم‌انتظار پوزئیدونی۲ موهوم، که نیزه‌ای بر زمین زند و بهار را برایشان به ارمغان آورد. آن بیانیه، به هیچ‌کدام از اینها انسان نمی‌گوید و پیگیر حق پامال‌شان نیست.
فریدریش هگل، فیلسوف شهیر آلمانی، در کتاب خود (پدیدارشناسی روح) انسان شدن را به شکفتن روح، مانند می‌کند؛ بدین معنا که همان‌طور که روح، در ابتدا در خود و بالقوه است، انسان نیز، ولو زیست طبیعی داشته باشد، در خود است و با ازخودبیگانگی و عبور از دیگری‌های خودش، تازه تبدیل به انسان می‌شود. دیگران اما (من‌جمله آدورنو و والتر بنیامین) در نقد این سخن گفته‌اند که در این ترسیم هگلی، عده‌ای انسان نیستند و این انسان‌نبودگی یعنی آغازی بر نفی حقوق آنها.
امروز اما، در جایی ایستاده‌ایم که اسرائیل زیست طبیعی را نیز برای صاحبان آن سرزمین مقدس منکر است. اندیشه انسانی امروز حتی به قبل از دوران هگل عودت کرده است و انگار روی صفحه موبایل هیچ انسانی در غزه کشته نشده است.

پی‌نوشت‌ها
۱. نام یک انیمیشن (2008) که در بخش‌هایی از آن، آینده بشر و نحوه استفاده آن از تکنولوژی، هجو شده است.
۲. الهه یونانی آب‌ها.

نظرات کاربران