فرهیختگان:ماجرای ما و عدالت آموزشی سالهاست که جدیتر از قبل پیش میرود و حالا روزبهروز و دفعهبهدفعه، مراسم، نشستها، گزارشها و گفتارهای متنوعی در این باب فراگیر میشود. حضور در همه نشستها و هماندیشیها و گعدههایی که حول این مساله شکل میگیرد، حتما میسر نیست، اما هر گامی در مسیر عدالت آموزشی، شایسته تقدیر و پیگیری است. از این جهت 6 مهرماه سالجاری یک جلسه هماندیشی توسط اندیشکده حکمرانی اسلامی مجمع عالی علوم انسانی اسلامی تحت عنوان «هماندیشی عدالت آموزشی در حکمرانی آموزشوپرورش» برگزار شد که چهرههای شاخص و متخصص در این حوزه در آن به ارائه آرا و نظرات خود پرداختند. در ادامه بخشی از گفتارهای خسرو باقری نوعپرست، استاد روانشناسی دانشگاه تهران را میخوانیم.
در ایران عدالت آموزشی نداریم. چرا؟ چون برابری در رفع نیازهای پایه وجود ندارد؛ یعنی آن سنگ بنا و آن پله پرش را مهیا نکردهاند؛ بنابراین بدون آن عدالت معنی ندارد. برای مثال در آزمون پرلز در سال 2021 پایه چهارم که مربوط به خواندن و درک مطلب است؛ در نمودار آماری وضعیت ایران، ۷ درصد طبقه بالای اقتصادی بودند، ۳۸ درصد طبقه متوسط و ۵۵ درصد طبقه پایین. تفاوت نمره طبقه بالا و پایین 112 بوده است. اینقدر فاصله درحالیکه معدل فاصله در کل پرلز 86 نمره بوده است؛ یعنی در ایران این تفاوت خیلی زیاد است و معنای آن این است که آدمهای طبقه پایین که آن پایه را فراهم نکردهاند، نمیتوانند رشد کنند. پس ما میبینیم که وقتی پایه فراهم نباشد مشکل خواهد بود. نابرابری در پایه با عدالت سازگار نیست. وقتی که رفع نیازهای پایه در آن برابری نباشد برابری فرصت نمیتواند وجود داشته باشد. نابرابریها خود افزا میشوند و فعالیت جبرانی هم کفاف نمیکند. حالا تو بگو تو فقیری من میخواهم به تو کمک کنم. اینها فایده ندارد، یک دولت عدالتخواه اولین و مهمترین وظیفه آن این هست که نیازهای پایه را فراهم کند.
بهطور مثال لایحه برنامه هفتم توسعه را ملاحظه کنید. این برنامه استراتژیک است و مشخص میکند که در آینده میخواهیم چه کار کنیم. در ماده 235 این لایحه صحبت از عدالت جبرانی است. همان چیزی که عرض کردم؛ یعنی پایهها خراب است. میخواهیم جبران کنیم، خب تا کی میخواهیم عدالت جبرانی کنیم. تا کی میخواهیم در برنامه توسعه بیاییم و پایهها را درست کنیم. آن بنده خدا فقیر شد حالا یک منت هم بر سر آن بگذاریم که ما جبران میکنیم. در ماده 235 میگوید جذب بازماندگان از تحصیل تا ۵۰ درصد در اول برنامه. مواردی از قبیل انعطاف در اجرای برنامهها که روستایی هم بتواند درس بخواند، اعطای کمکهای حمایتی به محرومان، تغییر شکل آموزش شبانهروزی روستا مرکزی، توسعه پیشدبستانی در مناطق محروم. نکته اصلی این است که باید برنامهای استراتژیک پایهها را تعمیر کند، این کمکها به درد نمیخورد. شما فردی را زخمی کردید و الان میگویید بیا تا زخمهای تو را پانسمان کنم. بدون برابری پایهای عدالت جبرانی کفایت نمیکند.
حال ببینیم، در ماده 15 برابریهای پایهای چه وضعی دارد. در ماده 15 میگوید: دستمزد پرداختی به نیروهای جدید کار در سه سال اول اشتغال، نصف حداقل دستمزد و مزایاست. سه سال. چرا باید یک کارگر جدید درآمد کم داشته باشد و او چگونه میتواند پایهاش را درست کند؟ سه سال برای چه باید حداقل حقوق را داشته باشد؟ بعد 1.5 سال در بازنشستگی او محاسبه نخواهد شد. بعد کارفرما در این مدت میتواند بهصورت یکطرفه لغو قرارداد کند. اینها همه بهنفع کارفرماست و کارگر بینوا باید چه کار کند؟ کارگر بیچاره باید چهکار کند؟ پایهها چگونه میخواهد ترمیم شود.
برای خواندن متن کامل گزارش همایش هماندیشی عدالت آموزشی در حکمرانی، اینجا را بخوانید.