سیدجواد نقوی، خبرنگار گروه اندیشه: «محسن برهانی» نماد یک فردی است که خیلی شبیه به شرکتهای اقتصادی که بازارهای مالی را میشناسند، میدانست کجا سرمایهگذاری کند که تا در کوتاهمدت سود خوبی کند.
هرچند او در مقام فردی که حقوق خوانده است سعی کرده همه جا ظاهر شود اما حرفهای غیرتخصصی زیادی به جهت همان بحث برندینگ برای خود داشته است. توییت درباره اوکراین، افغانستان، جایزه صلح نوبل، کودتای ۲۸ مرداد، شهید مطهری و دانشگاه و موارد دیگری که همه نشان دهنده آن است که هرجا بحث مجازی داغ بوده یا برهانی میدانسته چنین طرح بحثهایی خریدارهای خوبی دارد ورود کرده است.
موضوعاتی که کاملاً مشخص است دیگر ذیل علم حقوق نیست و چند بعدی است و خیلی موارد هم بوده که علم حقوق اصلا توانایی بیان آن را نداشته اما برهانی چون برایش برندینگ مهم بوده، ورود کرده و سعی کرده است در مقام یک فرد کنشگر، رادیکال و مردمی خودش را نشان دهد، اتفاقا این هوش برندسازی او کمک کرده است که در فضای مجازی راه چند ساله را خیلی زود طی کند؛ اما برهانی چون تصور آن را نمیکرده که برندینگ و برندسازی همیشه نمیتواند با آپدیت کردن خود و بیانهای رادیکال در اوج باشد و جهان و تحولات انسانی بیرون از ساحت شخصی برندها است، به وضعیت سختی گرفتار شده است.
جنگ در فلسطین همان نقطهای است که برهانی تصور آن را نمیکرده و حالا اگر اسرائیل را محکوم کند برندسازی او دچار مشکل میشود و اگر عکس آن را هم انجام دهد، قطعاً به شدت حتی از جامعه حقوقی دانشگاهی به او انتقاد خواهد شد. حال او به گفتار کلیشهای آکادمیک برگشته است که نشان دهد اظهار نظر در حوزه تخصص او نیست!
حال آنکه اگر برهانی امروز نمیتواند نظر خود را در این رابطه بیان کند، پس در بحثهای گذشته مثل اوکراین و جایزه صلح نوبل و موارد دیگر هم برای اظهار نظر، چندان تخصص مرتبطی نداشته است. او در این حوزهها هم فرد متخصصی نیست و بیشتر در مقام کنشگری رسانهای میتواند ادعاهایی را مطرح کند.
آنچه مشخص است برندینگ برهانی دچار بحران جدی شده. حال سوژهای که اهمیت دارد، برای او لایک خور و جذبکننده فالور نیست و یا هورا و صدآفرین برایش به دنبال ندارد و هر کنشی از او، نوعی نفرت بخشی از هواداران خود را به همراه خواهد داشت در نتیجه او نمیداند برای حفظ برندینگ خود در این لحظه چه کند.
حرف آخر اینکه جهان فعلی عرصه بلاگرها و برندسازی آنها است و فرقی نمیکند که فردی استاد دانشگاه باشد یا فروشنده لوازم آرایشی، آنچه اهمیت دارد آن است که او بتواند کالای خود را با رنگ و لعاب به مشتری بفروشد. در این لحظه فردی مثل برهانی نمیداند چه کند چون کالایی که او دارد خیلی جذاب نیست و از طرفی مشتریهایش هم منتظر هستند تا زودتر بتواند کالایی را برای عرضه ارائه کند اما او در بحرانی گرفتار شده است که تا الان از آن با خبر نبوده.