مطهرهسادات قاسمی، خبرنگار گروه دانشگاه: خانواده بهعنوان مبناییترین نهاد جامعه از محیط اطراف خود تاثیر میپذیرد اما نکته نگرانکننده اینجاست که سالهاست زنگ خطر رو به سالمندی رفتن جمعیت کشور به صدا درآمده است اما هنوز هم آنطور که باید این مساله در فضای جامعه جدی گرفته نمیشود. البته برطرف شدن این معضل با بسترسازی دستگاهها و مسئولان مربوط تحقق مییابد که در همین راستا مسئولیت تسهیل ازدواج جوانان و فرزندآوری را که مهمترین راهحل معضل پیری جامعه است برخی سازمانها و نهادها برعهده گرفتهاند. یکی از این نهادها که بیشترین ظرفیت تعامل با جوانان در بازه زمانی مناسب برای ازدواج را دارد دانشگاهها یا همان نظام آموزش عالی است که تشویق و تسهیل مسیر ازدواج و فرزندآوری جوانان را فراهم میکند. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با گردآوری پژوهشی مکتوب تاثیر نظام آموزش عالی بر نهاد خانواده را بررسی کرده است، هرچند بهدلیل گستردگی نظام آموزش عالی در کشور این گزارش تنها بر وزارت علوم و در دو بخش مقررات آموزشی و خدمات رفاهی تمرکز کرده است. گزارش «فرهیختگان» از گزیده این پژوهش را در ادامه میخوانید.
خانواده مبناییترین نهاد جامعه است و از دیگر نظامات اجتماعی تاثیر میپذیرد. یکی از این نظامها که رشد چشمگیری در سالهای اخیر داشته، نظام آموزش عالی است. سالنامه آماری سال 1399 نشان میدهد کل جمعیت هرگز ازدواج نکردهاند، زنان در گروه سنی 25- 20 سال حدود یکمیلیون و 370 هزار نفر و جمعیت مردان هرگز ازدواج نکرده در بازه سنی 29- 25 نیز حدود یکمیلیون و 900 هزار نفر برآورد شدهاند. همچنین آمارهای جمعیتی سازمان ثبت احوال در سال 1399 میانگین سنی ازدواج زنان در کشور را 23.4 سال اعلام کرد و گزارش طرح نیروی کار مرکز آمار نشان میدهد که 73 درصد زنانی که در این سن هستند و وارد نظام تحصیلات دانشگاهی شدهاند هرگز ازدواج نکرده و در مقابل تنها 29 درصد از زنان 23 ساله کشور دانشگاه نرفته، مجرد ماندهاند. البته این درصد تجرد بالای افراد تحصیلکرده نسبت به افرادی که وارد نظام آموزش عالی نشدهاند، بین مردان نیز وجود دارد و میانگین سن ازدواج مردان در کشور که 27.6 سال است. 70 درصد مردان 27 ساله دانشگاه رفته ازدواج نکردهاند و در مقابل تنها 49 درصد مردانی که وارد دانشگاه نشدهاند، مجردند. هرچند نمیتوان در این مساله صرفا نظام آموزش عالی را مقصر دانست، اما با توجه به اینکه دانشگاهها بیشترین میزان مخاطب در سن ازدواج را دارند، ایجاد و تقویت فرصتها در جهت کمک به تشکیل و استحکام خانواده و استفاده از ظرفیتهای آموزشی و رفاهی آن میتواند به تقویت نهاد خانواده نیز کمک کند و عملکرد دو نهاد آموزشی و تربیتی خانواده و آموزش عالی در یک راستا قرار گیرند.
همانطور که گفته شد خانواده از مهمترین و اصلیترین نهادهای جامعه ایرانی است و کارکردهای گوناگونی همچون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. یکی از کارکردهای فرهنگی آن جامعهپذیر کردن افراد است. در جوامع سنتی عمده این فرآیند در خانواده محقق میشد اما بهمرور زمان نهادهای متعددی در جامعه تاسیس شد که در بخشهایی از وظایف خانواده شریک شدند و کارکردهای آن را تقبل کردند. در جامعه ایران آموزشوپرورش و آموزش عالی بهعنوان دو نهاد مهم تربیتی درکنار خانواده، فرآیند جامعهپذیری افراد را برعهده دارند. این دو نهاد در دو بعد تربیت و آموزش دانش و مهارت، تاثیر زیادی بر افراد میگذارند. علاوهبر این، آموزش عالی و آموزشوپرورش بر نهاد خانواده نیز تاثیر میگذارند. بهطوریکه ویژگیهای شخصیتی که هر فرد در خانواده کسب کرده بر استعدادها و اهداف آموزشی او تاثیر دارد. در ایران جوانان از 18 تا 28 سالگی در دانشگاه مشغول به تحصیل و تحقیق هستند، این بازه زمانی دقیقا سن ازدواج و فرزندآوری افراد است و به همین دلیل تاثیر دانشگاه بر دو شاخص مهم نهاد خانواده، یعنی ازدواج و فرزندآوری محل بحث و بررسی است. برخی اندیشمندان نااطمینانی را از عوامل بهتعویق انداختن ازدواج مطرح میکنند. شناخت عوامل نااطمینانی بهعنوان یکی از ملاکهای مورد توجه در مقوله ازدواج در اولویت قرار دارد. درواقع نااطمینانی وضعیتی است که فرد از تحقق ملاکهایی که برای شروع و ادامه زندگی درنظر دارد، مطمئن نیست. این مساله از کمالگرایی و بالا بودن سطح توقعات برای شروع زندگی در افراد جامعه تا شرایط نابسامان اجتماعی- اقتصادی که باعث عدم اطمینان از تشکیل زندگی مستحکم و تامین هزینههای زندگیمی میشود، نشأت میگیرد. اما دوران دانشجویی با توجه به اقتضائات خاص خود مانند بالا بودن آمار ازدواجهای موفق، پایین بودن سطح توقعات در این دوران و امکان ارائه خدمات رفاهی از سوی دانشگاه به دانشجویان متاهل تا حد قابلقبولی حس نااطمینانی را کاهش میدهد. درنتیجه حمایت از دانشجویان متاهل در راستای افزایش توانمندی اقتصادی میتواند در تصمیم جوانان برای شروع زندگی در دوران دانشجویی تعیینکننده باشد. اما این سوال مطرح میشود که آیا فضای حاکم بر دانشگاههای ما، برای افراد مجرد یا بدون فرزند، فشار اجتماعی ایجاد میکنند و فرد احساس میکند که درصورت تجرد و نداشتن فرزند بهلحاظ ذهنی مورد تنبیه اجتماعی قرار میگیرد؟ به همین دلیل است که دانشگاه از جهت ساختاری نیز میتواند بر این مساله تاثیر بگذارد که پذیرش نقش خانوادگی اعم از همسری و والد شدن، به زمان و وقت نیاز دارد. علاوهبر این به جهت اهمیت خانواده، نهادهای اجتماعی هر جامعه نیز باید نقش خانوادگی افراد را بهرسمیت شمارند و بر این اساس ساختارها و قوانین خود را تنظیم کنند. به همین دلیل ضروری است که تاثیر ساختار و مقررات دانشگاه بر ازدواج و فرزندآوری مورد بررسی قرار بگیرد. این مساله زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که نرخ باروری کل کشور در سال 1400 به 1.71 و زیر سطح جانشینی رسیده است که بهگفته جمعیتشناسان امکان بروز بحران سالمندی جمعیت در ایران وجود دارد، درحالیکه از حدود 13 میلیون جوان مجرد در کشور 2.5 میلیون از آنان ( تقریبا 20 درصد) درحال تحصیل هستند.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.