فاطمه بریمانیورندی، خبرنگار گروه نقد روز: زن مطلوب کیست؟ زن فعال سوژهمحوری که در ادبیات غرب از آن بهعنوان الگویی برجسته یاد میشود چه ویژگیهایی دارد؟ آنچه زن را از جنس دیگرش متمایز کرده و به آن ارزش و قدرت بیشتری میبخشد، شاید همان چیزی است که غربیها از آن بهعنوان مصداق زن اکتیویست یاد میکنند. سرنوشت اکتیویستها چیست؟ شاید ته تهش جایزه صلح نوبل و الگوسازی از آنها. الگویی که زیر چرخدندههای نظام سرمایهداری غرب له میشود. شاید اگر کسی در کارنامه فعالیتش جایزه صلح نوبل درج شده باشد، فکر کنیم دیگر به هر آنچه بنا بود در زندگی دست پیدا کند، رسید. اما سالهاست که این جایزه از اعتبار خود افتاده است. البته اگر از ابتدا برای آن اعتبار قائل باشیم. جایزه صلح نوبل به کسی اهدا میشود که بیشترین یا بهترین کار را برای دوستی بین ملتها، لغو یا کاهش رویاروییهای نظامی یا تشکیل و ترغیب همایشهای صلح انجام داده باشد. اما اینکه شیمون پرز و چرچیل هم در لیست کسانی که آن را دریافت کردهاند قرار بگیرند، اندکی سنجههای ارزیابی را دچار تشکیک میکند. تا به امروز از ایران دو زن توانستند این جایزه را از آن خود کنند؛ شیرین عبادی، فعال حقوق بشر در سال 2003 و نرگس محمدی که با همین عنوان امسال برنده آن شد. اما بررسی اینکه تا به الان چه کسانی و به چه دلیل با این جایزه بهعنوان الگو معرفی شدهاند، موضوع حائز اهمیتی است. حالا اهدای این جایزه به نرگس محمدی با هزار «اما» و «اگر» همراه است که در ادامه بخشی از این پازل مبهم را بررسی میکنیم.
جایزه صلح نوبل به شش حوزه و از سالها قبل با اضافه شدن بخش «رسانه» به هفت حوزه اختصاص داده میشود. اگر بخواهیم از جوایز فیزیک و شیمی که به مکتشفان و محققان این علوم اختصاص مییابد، گذر کنیم، جوایزی که ذیل صلح و حقوق بشر به نامزدها اختصاص داده میشود، همواره محل مناقشه بوده است. شاید لازم است با بررسی سابقه افرادی که در این سالها از کشورهای غربی کاندید و برنده شدهاند به گزاره بعدی برسیم.
رنه کسن، برنده جایزه صلح نوبل در سال 1968، وکیل، قاضی، استاد حقوق دانشگاه لیل و دیپلمات اهل فرانسه. اگرچه صلح نوبل تنها جایزه او در زمینه فعالیتهای حقوقیاش نبوده است و افتخار برد جایزه سازمان ملل متحد در زمینه حقوق بشر را نیز از آن خود کرده است، اما از مهمترین افتخاراتش بازتاب مهارت و استادی او در اعلامیه جهانی حقوق بشر است. رنه بهعنوان یکی از پایهگذاران یونسکو، اعلامیه حقوق بشر را بهعنوان نور امیدی برای انسانها میداند.
دومین برندهای که نامش در این لیست خودنمایی میکند، شیمون پرز است. سیاستمدار اسرائیلی که عنوان نهمین رئیسجمهور اسرائیل را به مدت هفت سال از آن خود کرده بود. از سال 1959 تا 2007 بیشترین سابقه را در نمایندگی کنست دارد و بیش از دو دهه یکی از تاثیرگذارترین سیاستمداران تاریخ اسرائیل شناخته شده است. پرز در دولت دوم اسحاق رابین وزارت امور خارجه اسرائیل را برعهده داشت و نقشی اساسی در مذاکرات یاسر عرفات و اسحاق رابین ایفا کرد. بهدنبال این مذاکرات در سال 1995 جایزه صلح نوبل را به او دادند. سومین چهرهای که از آن نام میبریم باراک اوباما است که لازم به معرفی نیست. نخستین رئیسجمهور آفریقایی-آمریکایی ایالاتمتحدهآمریکا. او که سال 2008 از زمان کاندیداتوری برای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پایان دادن جنگ عراق را مطرح کرد، در سال 2009 برنده جایزه صلح نوبل در حوزه حقوق بشر شد.
غربیها میدانند زمانی که بناست جایزه را به خودشان بدهند، با حساب و کتاب و در پارادایم خاصی پیش بروند. تا به الان برندگان این جایزه برای بخش صلح و حقوق بشر، یا اساتید دانشگاه و چهرههای علمی حقوقی مطرح مانند رنه کسن بودند؛ و یا اگر بنا بود در میان سیاستمداران کسی را بهعنوان برنده اعلام کنند بهدنبال ارائه الگوای تازه از آن شخصیت سیاسی بودند. مثلا باراک اوباما. میخواستند از اوباما الگویی در جهان بسازند که او را آن طور که میخواهند مطرح کنند. یا شیمون پرز که اقداماتش و سابقهای که داشته، کمترین ربطی به صلح و حقوق بشر و نوبل نداشت.
اما در جهان سوم و کشورهای درحال توسعه چه خبر است؟ برای انتخاب برنده و اعلام الگو برای جهانسومیها پارادایم غرب اندکی متفاوت است. حتی مرور گذری از لیست اسامی برندگان جایزه صلح نوبل در بخش مرتبط با حقوق بشر هم نشان میدهد اغلب افرادی که در کشورهای مسلمان برجسته شدند، زنانی بودند که علیه تبعیض و یا خشونتهای جنسی و در ارتباط با مسائل امور زنان فعالیت داشتند. نادیه مراد، فعال حقوق بشر اهل موصل که در سال 2018 و بهدلیل مبارزاتش علیه خشونت جنسی و استفاده از آن در جنگها بهعنوان سلاح، برنده جایزه صلح نوبل شد؛ مصداقی از این نوع الگوسازی در جوامع غیرغربی است.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.