محمدصادق لواسانی، خبرنگار:لایحه برنامه هفتم توسعه کشور که این روزها در صحن علنی مجلس شورای اسلامی در حال بحث و بررسی است با انتقادات تندوتیزی مواجه شده است؛ انتقاداتی که از تغییرات گسترده کمیسیون تلفیق مجلس نسبت به لایحه دولت آغاز و به آمار و ارقام بعضا غیرواقعی لایحه کشیده شده است. انتقادی که به برنامه ششم توسعه هم وارد بود و درنهایت باعث شد به روایتی حدود 35 درصد از آن و به روایت دیگر فقط 15 درصد آن اجرایی شود!
فصل 15 لایحه برنامه هفتم توسعه که به «ارتقای فرهنگ عمومی و رسانه» اختصاص دارد را میتوان یکی از غیرواقعیترین بخشهای این لایحه دانست که تعهدات و اهدافی غیرواقعی را به وزارت ارشاد و صداوسیما نسبت داده و البته ضمانت اجرایی و شاخصه بررسی کیفی هم برای آن درنظر نگرفته است. بخش فرهنگ در این لایحه، بسیار کمیتگرا نوشته شده و نویسندگان بدون توجه به الزامات تربیت نیروی انسانی و تولید آثار کیفی برای جلب توجه مخاطب داخلی و خارجی، شرایطی غیرقابل احصا را بدون بیان شاخصههای کیفی ترسیم کردهاند.
سنجههای عملکردی حوزه فرهنگ در برنامه هفتم، در سه جدول ترسیم شده است. تولید سالانه 20 فیلم سینمایی فاخر، افزایش تعداد 10 میلیون نفر-جزء حافظ قرآن، تولید 500 اثر و محصول فاخر گفتمانساز قرآنی، تربیت 20 هزار نفر مربی سواد رسانهای، افزایش 60 درصدی تولید بازی رایانهای کودک و نوجوان، تولید 7300 ساعت انیمیشن ویژه کودک و نوجوان، فقط در بخشی از این برنامه در نظر گرفته شده است. تنها در یک نمونه بد نیست بدانیم که طبق گزارش خبرگزاری ایرنا در اواخر سال 99 که آمارهای متفاوتی را بیان میکند، مجموع تعداد نفر-جزء حافظان قرآن کریم از نیم تا 30 جزء، بیش از 1.5 تا 2 میلیون نبوده است که فاصله زیادی با هدف کمی ذکر شده یعنی 10 میلیون دارد!
نمایش خانگی که در چند سال گذشته به صنعت پیشروی هنری کشور تبدیل شده، چالش بزرگی برای تعیین مرجع رسیدگی بین صداوسیما و وزارت ارشاد ایجاد کرد که به نظر میرسید با ورود رئیسجمهور و شورای عالی انقلاب فرهنگی سر و سامان پیدا کند. در مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی که مورد توافق این دو نهاد قرار گرفته بود، صداوسیما بهعنوان سازمان رسیدگیکننده به نمایش خانگی تعیین شد اما قرار بود جزئیات قانون آن، با همکاری وزارت ارشاد نوشته و در صحن علنی مصوب شود. همچنین مقرر شده بود در شورای بررسی آثار، دو نفر از نمایندگان وزارت ارشاد حضور داشته باشد. حال به نظر میرسد لایحه برنامه هفتم میخواهد موضوع را محکمکاری کند و در آن، بدون آنکه توافق شورای عالی انقلاب فرهنگی مدنظر قرار گرفته باشد، همهچیز در نمایش خانگی برعهده صداوسیما گذاشته شده است. این لایحه پا را یک قدم هم فراتر گذاشته و در بند ب از ماده 76، صداوسیما را مکلف کرده است که «پنجره واحد» برای بارگذاری صوت و تصویر فراگیر ایجاد کند؛ موضوعی که کارشناسان از آن بهعنوان مرگ نمایش خانگی تعبیر میکنند.
بسیاری معتقدند که بند یاد شده، آغازی بر بررسی آثار نمایش خانگی توسط ممیزان داخلی صداوسیما و با قوانین فیلم و سریالهای روی آنتن است؛ چیزی که اگر اتفاق بیفتد قطعا میتوان از آن به قتل نمایش خانگی توسط رقیبش یعنی صداوسیما یاد کرد. بماند که بند یاد شده، ابهامات و نگرانیهای شدیدی درباره امنیت بارگذاری و نشر غیرقانونی آثار نمایش خانگی که هرکدام میتواند هزینه چندصد میلیون تومانی برای تولیدکننده داشته باشد، ایجاد کرده است.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.