سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش: دومین افتضاح تیم امید در کمتر از یک ماه اتفاق افتاد و تیم رضا عنایتی درحالیکه به نظر میرسید کار سختی برای رسیدن به نیمهنهایی بازیهای آسیایی هانگژو ندارد و بسیاری از فوتبالدوستان منتظر جدال ایران و ژاپن در نیمهنهایی بودند با شکستی ناباورانه برابر هنگکنگ از دور رقابتها کنار رفت. تیم امید در حالی برد را تقدیم تیم درجه سه آسیایی کرد که کمتر از یک ماه پیش و در جریان دور نخست رقابتهای انتخابی المپیک 2024 پاریس موفق شده بود با سه گل این تیم را شکست دهد اما حالا که در این تورنمنت دست عنایتی به مراتب بازتر بود و او به جز دو بازیکن بزرگسال تیمش میتوانست از بازیکنان کمتر از 24 سال استفاده کند قافیه را به حریف باختند.
از همان زمانی که تیم ملی امید در رقابتهای انتخابی المپیک پس از دو برد برابر رقبای آسان خود (هنگکنگ و افغانستان) به مصاف ازبکستان رفت و با شکست برابر این تیم حتی نتوانست بهعنوان یکی از بهترین تیمهای دوم راهی مرحله بعد شود میشد پیشبینی چنین عملکرد را در هانگژو داشت. تیم ما درحالیکه ازبکها دیدارهای خود برابر این دو حریف را بسیار پرگلتر بردند برابر این تیمها با سه و چهار گل پیروز شدند تا درنهایت کار به شمردن کارتهای زرد و قرمز کشیده شود. ما حذف شدیم و تیمهایی چون مالزی، ویتنام، اردن، کویت، اندونزی، تایلند و تاجیکستان راهی دور نهایی شدند و این شروع فاجعه برای فوتبال ملی ما بود.
البته شاید برای بررسی شروع این روند پراشتباه بهتر باشد به چند ماه قبل برگردیم. زمانی که هر روز در رسانهها نامی جدید بهعنوان کاندیدای هدایت تیم ملی امید مطرح میشد و جدال فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک برای اینکه حرف خود را به کرسی بنشانند درنهایت به جایی رسید که با نظر فدراسیوننشینان و البته سرمربی تیم ملی یکی از مربیان نزدیک به قلعهنویی بهعنوان سرمربی تیم ملی امید معرفی شد. این انتخاب درحالی صورت گرفت که تیم ما فرصت زیادی برای آمادهسازی نداشت و خود عنایتی هم میدانست که کار بسیار سختی برای دو تورنمنت مهم پیشرو دارد. با این حال او این مسئولیت را پذیرفت و حالا هم به جای فرار رو به جلو و بهانهجوییهایی که در روزهای گذشته هم نمونههای آن را دیدیم، باید پاسخگوی نتایج تیم باشد.
کمیته ملی المپیک و همچنین فدراسیون فوتبال نیز در این افتضاح پیشآمده کمتقصیر نیستند. چالشی که سالهاست بین این دو نهاد وجود دارد و هر کدام خود را متولی این تیم میداند اما درست تا زمانی که تیم راهی مسابقات و تورنمنتها نشده و پس از آن دیگر کسی نتایج ضعیف را گردن نمیگیرد. اینکه چرا مدتها این تیم به حال خود رها شده و درنهایت در فاصله کوتاهی تا مسابقات کادر فنی آن مشخص میشود یکی از مهمترین سوالاتی است که معمولا جوابی به آن داده نمیشود. فدراسیون هم تلاش کرد با تعطیل کردن لیگ کمکی به تیم امید کند اما نهتنها این تیم از این فرصت استفاده نکرد بلکه برنامهریزی لیگ هم بهگونهای شد که حالا مجبوریم رقابتها را در مردادماه سال بعد به اتمام برسانیم که بسیار عجیب است و لطمه زیادی به بازیکنان و تیمها خواهد زد. تیم امید نه به عملکرد بازیکنانش در این چند بازی باخت، نه به جدایی سه بازیکن پرسپولیس از این تیم و سفر آنها به قطر برای دیدار امشب برابر الدحیل و نه حتی به به تصمیمات غلط کادر فنی. تیم امید جایی شکست خورد که طبق معمول برنامهریزی مناسبی برای آیندهسازان فوتبال ما صورت نگرفت و پس از ماهها تعلل در انتخاب سرمربی درنهایت کسی برای این سمت انتخاب شد که تنها تجربه مهمش در مربیگری حضور در تیم هوادار و رساندن این تیم به لیگ برتر بود. اتفاقی که البته بسیار مهم است اما عنایتی تجربه کار با بازیکنان جوان و همچنین تیمهای ملی را نداشت و شاید اصرار قلعهنویی و نزدیکانش باعث شد یکی از مهمترین اشتباهات زندگی ورزشیاش را مرتکب شود. درنهایت هم هر دو بزرگوار بازنده شدند!