عطیه همتی، دبیرگروه نقد روز: مسائل زنان، مشکلات و آسیبهای اجتماعی که درگیر آن هستند و در ادبیات مصطلح اجتماعی از آن بهعنوان «خشونت علیه زنان» شناخته میشود همواره مهم بودند اما در سالهای اخیر تبدیل به یک ترند رسانهای شده است که پایش حتی در مناظرات سیاسی کاندیداهای ریاستجمهوری باز میشود و هرکس تلاش میکند جمله پرطمطراقتری بگوید تا به علت مشکلات جدی موجود در جذب رای نیمی از جامعه موفقتر باشد. «استفاده از زنان در کابینه»، «وزیر زن» و «حتی اشتغال زنان» و «زنان سرپرست خانوار» و چندین و چند موضوع مختلف که هربار شخصیتهای سیاسی تلاش میکنند وجهه حامی در قبال آنها بگیرند تا در سرنوشت سیاسیشان موثر باشد. ترند شدن مساله زنان و حتی بهکارگیری و اعتماد به آنها اگرچه میتواند نکته مثبت و رو به جلویی در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی باشد اما در درون خود این آسیب را دارد که میتواند محل جولان افراد به نفع خود و حتی برگزاری برنامههای نمایشی به اسم زنان باشد. موضوعی که به نظر میرسد به آن دچار شدهایم.
«فعال حوزه زنان» یا «زنان فعال»؟
نداشتن تعریف مشخص از واژه «فعال حوزه زنان» باعث شده همه زنان فعال در حوزههای مختلف یککاسه شوند و در همین دایره محدود خلاصه شود و در باقی حوزههای علمی نادیده گرفته شوند. این درحالی است که باید تعریف روشنی از فعالیت در حوزه زنان مشخص شود.
از طرفی جنسیتی کردن برخی از رویدادها و جشنوارهها با محوریت مختلف اگرچه به بهانه اهمیتدادن ویژه به زنان است اما همواره بیم آن میرود مبادا که نگاه به زنان محدود به همان جشنواره باشد و باز هم به بخش فرعی مناسبات کشور رانده شوند. یکی از برچسبهای فعالان فمنیستی به جمهوری اسلامی ایران جنسیتی کردن مسائل و نگاه جنسیتزده در همه موضوعات است. حال آنکه ما پیش از این موضوع را تکذیب میکردیم. اما در سالهای اخیر جنسیتی شدن برخی برنامهها و همایشهای عمومی این انگاره ناصحیح را تقویت خواهد کرد و حتی از اعتبار برگزیدگان آن میکاهد. همچنین نمایشی شدن مسائل زنان و افراط در بازنمایی تصویر جذاب از زن ایرانی نباید راه را برای حل برخی قوانین و حتی رفتارهای ضدزن و مشکلات ناشی از آنها در جامعه ببندد. یا آنکه آنقدر سروصدا کند که اجازه ندهد صدای مشکلات زنان کشور شنیده شود چون تلقی سیاهنمایی و برچسبهای فمنیستی باعث شده حتی برخی از قوانین کشور سالها روی زمین بماند. چنانکه لایحه «ارتقای امنیت بانوان» بعد از 10 سال که رهبر انقلاب آن را مطالبه کرد بعد از فرازونشیبهای فراوان بالاخره در مجلس تصویب شد.
اگر برگزاری همایشها و جشنوارههایی از آنچه که ذکر شد برای بازنمایی تصویر زن مسلمان ایرانی در کشور مهم است و قرار است حال بهتری برای زنان ایرانی بسازد به همان اندازه یا حتی بیشتر رسیدگی به مصائب و مشکلات آنان در حوزههای مختلف اجتماعی نیز مهم است و برای این موضوع به همان اندازه باید هزینه و رسانه خرج کرد. مسائل و مشکلاتی که نباید زیر فرش زرین زیباسازی بروند بلکه باید آنها را بیرون کشید و از ریشه حلشان کرد.
معاونت زنان الصاق نچسب سازمانی؟
در سالهای اخیر بخشهای مختلفی از حکمرانی تلاش کرده است از برچسب عدم استفاده از زنان خود را رفع اتهام کند و به همین منظور پستها و حتی ساختارهایی را به شکل معاونت یا مشاورهها ترتیب داده تا در آن زنان مرتبط را به کار بگیرد. اما باید دید این بهکارگیریها به چه شکل بوده است؟ چه مقدار از این ساختار تازه فرمالیته و برای همان کندن برچسب قدیمی بوده و چه مقدار از این تغییرات واقعا جدی بوده و در جهت پیشرفت و حتی بهبود وضعیت زنان ایرانی بوده است. آیا این ساختار دوباره نقش همان واحد خواهران ادارات و سازمانهای قدیم را بازی خواهد کرد که نقش تعیینکنندهای در کلیت سیستم ندارند و تنها به نام استفاده از زنان فاکتور میشوند؟ شبیه جزیره خودمختاری و فرعی که قرار است آنها را از مسائل اصلی دور کند اما نام و نشانی از آنها را درون خود دارد و به وقت گزارشهای اداری میتواند هایلایت شود؟ آیا کسی بررسی کرده است معاونتهای زنان بهوجودآمده در سالهای اخیر و همچنین مشاوران در امور زنان چهرهها و مدیران سیاسی تاکنون چه نقشی را به عهده گرفتهاند و کدام مساله را در سیستم پیش بردهاند و منجر به حل یک مشکل یا اتفاق مثبت شدهاند؟ خروجی این واحدهای زنانه که گمانه فرعی بودن آنها وجود دارد و ممکن است برای آن ردیف بودجه هم در نظر گرفتهاست چه چیزهایی بودهاست؟
از نتایج این همایشها برایمان بگویید
در سالهای اخیر برنامهها، همایشها و جشنوارههای اختصاصی زنانه مختلف و حتی پرخرجی ایجاد شده است. همایشهایی که قصد داشته چهره بینالمللی ایران را در مسائل زنان نشان دهد. از همایش بانوان تاثیرگذار در زمستان سال گذشته گرفته تا جشنواره بینالمللی رسانهای خورشید که در چندروز اخیر در مشهد برگزار شد و میهمانهای مختلفی نیز به کشور آمدند. همایش زنان تاثیرگذار در تهران با همین عنوان عجیب درحالی در کشور برگزار شد که انفعال ما در کمیسیون مقام زن سازمان ملل و همچنین غائلههای تلخ سال گذشته باعث حذف ایران شد. برخی رسانهها درباره این کنگره نوشتند که حضور نمایندگانی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل حداقل میتوانست بخش عمدهای از این رویداد باشد تا به جایگاه ایران کمک کند. اما مدعوین رویداد بیشتر همسران مقامات و رئیسجمهور کشورهایی بودند که شاید ایران مراودات فرهنگی و سیاسی چندانی هم با آنها ندارد.
چندی پیش نیز جشنواره رسانهای خورشید با دو هدف زن و رسانه و معرفی جایگاه واقعی زن مسلمان به دنیا برگزار شد. جشنوارهای که به گفته شهردار مشهد 100 زن فعال رسانهای آزاداندیش و استکبارستیز از بیش از 45 کشور و حدود 120 خبرنگار زن ایرانی در آن حضور پیدا کردند و به گفته وی فرصت ارزشمندی برای معرفی و انعکاس جایگاه واقعی زنان ایرانی و واقعیت زیست زنان مشهدی در سطح بینالمللی بود. اما آیا میتوان بعد از پایان این جشنواره دستاوردهای بهدستآمده در آن بازگو شود؟ آیا ارتباطات بینالمللی بهدستآمده در این دست جشنوارهها در طول سال منجر به رشد و توسعهای در حوزه زنان چه در داخل و چه در خارج از کشور خواهد بود؟ سود حاصل از برگزاری چنین جشنوارههایی بر بدنه اصلی زنان کشور چیست؟ حالا که دولت و حکمرانی به این نتیجه رسیده است که باید تصویر مخدوششده از ایران در رسانههای بینالمللی را تغییر دهد و درپی همکاریهای مختلف بینالمللی است، قرار نیست این تصویر در داخل ایران نیز به زنان کشور نشان داده شود تا فقط تصور محفلی برای جایزه و تشکر به نام زنان نباشد؟
«فعال حوزه زنان» باش و بالا برو
در سالهای اخیر واژه «فعال حوزه زنان» عنوانی است که برخی فعالان مجازی و کاربران شبکههای اجتماعی برای خودشان انتخاب کردند و سعی کردند ذیل این عنوان فعالیت کنند. فعالانی که شاید عمق و اوج فعالیتهایشان چند پست یا توییت بیشتر نباشد اما این عنوان و همزمانی آن با ترند بودن موضوع زنان راه میانبری برای رشد رسانهای و حتی سیاسی افراد مختلف شده است. افرادی که همین موضوع باعث شده تا راههای صدساله را یکشبه طی کنند و تبدیل به شبهمتخصصهای یکیدوساله در مسائل زنان میشوند و آنطور که پیداست به جای حل مساله شاهد شلوغکاریهای رسانهای و حتی دعواهای جناحی زیادی در این موضوع هستیم که نهتنها باری از دوش جامعه زنان کشور برنداشته بلکه بیشتر محفلی برای بحثهای استادیومی شده است. افرادی که حضور پررنگی در تریبونها و برنامهها و همایشهای نمایشی دارند و از این برنامه به آن برنامه میروند و رزومهسازی میکنند و تنها آنچه رخ میدهد پرسونال برندینگی است که دارد در برنامههای وابسته به حکمرانی از سوی این افراد رخ میدهد و سیستم ذوقزدهای که از حمایت اینگونه افراد استقبال میکند چون در شبکههای اجتماعی میتواند دیده شود. برای همین میتوان گفت که ترند شدن مسائل زنان پاشنه آشیلی به نام فعالان شبکه اجتماعی دارد که به جای تحقیق و پژوهش و حتی رگههای انتقادی نسبت به وضع موجود و پرداخت به مسائل ریشهای برای دیدهشدنهای شخصی و بالا رفتن و حتی گرفتن همان پستهای فرمایشی رو به رفتارهای نمایشی آوردهاند. موضوعی که باعث شده به جای آنکه متولیان دلسوزان مسائل زنان باشند و از تریبونهایشان صدای زنان عام شنیده شود، به پرداخت بدهی وام هویتیشان اختصاص یابد و بیشتر از قبل شاهد رفتارهای نمایشی بیعمق و بیخاصیت باشیم.